بازگشت

ماه رمضون بازم رسيد(بخش دوم)


كسب و كار و تغييرات آن در ماه مبارك رمضانختم قرآن

شأن قرائت سوره هاي مخصوصي از قرآن شريف در ماه رمضان



در بخش پيشين به آداب مربوط به نحوه استقبال از ماه رمضان پرداختيم در اين بخش به آداب برگزاري ماه رمضان ، نحوه قرائت قرآن و تغييراتي كه در كار و كسب مردم ايجادمي شود مي پردازيم .



كسب و كار و تغييرات آن در ماه مبارك رمضان



وضع كسب و كار در ماه مبارك رمضان با ماه هاي ديگر سال تفاوت چشمگيري دارد و تغييراتي در كار كسبه و بازار به وجود مي آيد. دسته اي از مشاغل كه به طبخ غذا مربوط است به احترام ماه رمضان و رعايت حال روزه داران در روز تعطيل مي شود و به بعد از ظهر يا شب موكول مي گردد. بعضي از كارهاي سنگين يك وقته مي شود و بيشتر بعدازظهر انجام مي پذيرد و برخي از كارها كه از نظر شرعي كراهت دارد، ممكن است در ماه رمضان به كلّي تعطيل شود. اين تغييرات بيشتر در مشاغل سنتي به چشم مي خورد.



شهرستان يزد يكي از شهرهاي قديمي ايران است و بافت سنتي و مذهبي آن حكايت از فرهنگي غني و پربار دارد. بازار يزد چون بازار ديگر شهرهاي قديمي بسيار فعال و كسب و كار در آن پر رونق است. اما در ماه رمضان تغييرات محسوسي در بازار و كار كسبه يزد ايجاد مي شود. مشاغلي چون قنادي، شيريني پزي، كبابي، كله پزي و نخودبريزي به خاطر بوي حاصل از پخت و پز كه سبب ناراحتي روزه داران مي شود در روز تعطيل مي شود و كسبه ساعت كار خود را به بعد از ظهر و بيشتر به شب مي اندازند.



كارهاي دشوار و پر زحمت يك وقته مي شود. اين گونه كارها عبارت است از آهنگري، قفل سازي، مسگري، قـَلِنگري ( رويگري )، حلبي سازي، دواتگري ( كسي كه سماور و چراغ خوراكپزي و امثال اينها را تعمير مي كند)، چراغ سازي، فخّاري ( كوزه گري)، حناسابي، عصاري ( روغن گيري )، گچ كوبي، كلاه مالي، نمدمالي، قالي بافي، جوالدوزي، لحاف دوزي، خياطي، شعربافي ( بافتن پارچه اي از موي و ابريشم )، گوشواره كشي (ترمه بافي )، رنگرزي، گيوه چيني ( بافتن رويه گيوه)، تخت كشي ( ساختن زيره گيوه)، دبّاغي، كفّاشي، سرّاجي، صحّافي، نجّاري، خرّاطي، چلنگري( ساختن چيزهاي آهني كوچك مانند قفل و كليد و ...) و آجرپزي.



اين گونه كارها كه در ايام سال صبح و بعدازظهر انجام مي گيرد در ماه رمضان يك وقته مي شود و تا ظهر يا پاسي از ظهر گذشته ادامه دارد و پس از آن تعطيل مي شود.



بقالي ها، نانوايي ها، طوّاف ها( سبزي و ميوه فروش دوره گرد)، قصابي ها و پالوده فروشان، يكي دو ساعت قبل از ظهر و از دو سه ساعت به غروب مانده در دو نوبت كالاي خود را به فروش مي رسانند.



كارگران پنيه زني يا حلاجّان و طرّاحان به خاطر غبار حاصل از پنبه و محلول سريشم كه دهان طرّاحان را آلوده مي سازد كارشان را به بعد از افطار موكول مي كنند.



ختم قرآن



در ماه مبارك رمضان در اغلب مساجد و تكايا و بسياري از خانه ها ختم قرآن برگزار مي شود.



مجلس مردانه ختم قرآن:

محل برگزاري ختم قرآن مردها اغلب در مساجد است. در بهار و تابستان در صحن يا پيشطاق مسجد و در پاييز و زمستان در شبستان يا به قول يزدي ها در گرمخانه مسجد مجلس قرآن بر پا مي شود. معمولاً بعد از نماز صبح يا ظهر و يا عشا، اغلب آنهايي كه در نماز جماعت شركت مي كنند دور تا دور شبستان، پشت به ديوار مي نشينند و قرآنشان را كه از خانه آورده اند در دست مي گيرند و آماده شركت در ختم قرآن مي شوند. آغاز كننده كسي است كه سِمَت رهبري گروه را دارد و به خاطر استادي اش در قرائت قرآن لقب "قـُرّاء" گرفته است. اين شخص در صدر مجلس مي نشيند و با خواندن آياتي از اول يك جزء، قرائت قرآن را آغاز مي كند. پس از خواندن چند آيه نوبت به شخصي كه سمت راست قراء نشسته است مي رسد و به اين ترتيب هر كدام از شركت كنندگان آياتي از قرآن را مي خوانند. قراء نيز با دقت گوش مي دهد و غلط ها را تصحيح مي كند. نوبت هر كس كه تمام مي شود قراء با گفتن "غفرالله" نوبت را به نفر بعد مي دهد و او دنباله سوره را قرائت مي كند.



مشهدي ها معتقدند قرآني را كه در ماه رمضان آغاز مي كنند بايد حتماً تا آخر ماه تمام كنند و گرنه قرآن نفرينشان مي كند يا قرضدار مي شوند.



مجلس زنانه ختم قرآن:

محل برگزاري ختم قرآن زنان در خانه "ملاّ" يا خانه زنان مومنه يا آنهايي كه قرآن را صحيح مي خوانند يا به نوبت در خانه شركت كنندگان است. در ماه رمضان در هر محله از هر شهري چندين مجلس زنانه قرائت قرآن بر پا مي شود و اغلب مجالس صبح ها كه زنان فراغت بيشتري دارند برگزار مي شود. رهبر قرائت قرآن زنان زني به نام "ملاّ" يا زن ديگري است كه قرآن را بدون غلط و با قرائت صحيح مي خواند. در خانه يا محلي كه زنان ختم قرآن برگذار مي كنند نبايد مرد بالغي باشد و مردان قبل از حاضر شدن شركت كنندگان، از خانه بيرون مي روند.



در مجلس ختم قرآن زنانه هر روز قبل از قرائت قرآن ابياتي در مدح پيغمبر و ائمه اطهار(ع) مي خوانند و صلوات مي فرستند و بعد قرائت قرآن را آغاز مي كنند. بعضي از ابياتي كه قبل از شروع قرآن مي خوانند:



گر تو خواهي كه بيابي ز جهان راه نجات



بر محمد تو بگو از دل و از جان صلوات



هر چه خواهي تو طلب كن ز شهنشاه جهان



به علي حيدر صفدر شه خوبان صلوات







و همچنين در هر بيتي كه مي سرايند به نام مبارك يكي از ائمه اطهار صلوات مي فرستند.



در روستاي رودخانه تربت حيدريه ملاي زن يا "اتون" قبل از شروع هر جزء از قرآن اين ابيات را مي خواند:



گل سرخ از عرق روي محمد باشد



دل من شاد ز گيسوي محمد باشد

گر ز من پرسند كه مولاي تو كيست



گويم آن كس كه پسر عم محمد باشد

بلبلان چمن باغ علي را صلوات



طوطيان قفس لم يزلي را صلوات

بارها گفت محمد كه علي جان من است



هم به جان علي و جان محمد صلوات



پس از خواندن اين ابيات تمام زنها صلوات مي فرستند و بعد قرائت قرآن آغاز مي شود.



شان قرائت سوره هاي مخصوصي از قرآن شريف در ماه رمضان



بعضي از سوره هاي قرآن شأن به خصوصي دارند و ثواب قرائت آنها مخصوصاً در ماه مبارك رمضان بسيار زياد است. از اين ميان بايد از سوره هاي شريفه توحيد، بيّنه، ياسين،الرحمن و يوسف نام برد. عقايدي كه در باره اهميت قرائت اين سوره ها وجود دارد از اين قرار است:



سوره توحيد: يزدي ها عقيده دارند سعادت خواندن سوره شريفه توحيد در ماه مبارك رمضان نصيب هركسي بشود براي او افتخار است. آن شخص بايد سه مرتبه سوره توحيد را بخواند و در روايات آمده است هر كسي سه مرتبه سوره توحيد را بخواند ثواب خواندن يك ختم قرآن را مي برد.



سوره بيّنه: بعضي افراد همان شأني كه براي سوره "توحيد" قائلند براي سوره "بيّنه" نيز قائل مي باشند و همان آداب و تشريفاتي كه در مورد خواندن سوره توحيد به جا مي آورند عيناً براي سوره بينه انجام مي دهند.



سوره يوسف: سوره يوسف روز دوازدهم ماه مبارك رمضان قرائت مي شود. خواندن اين سوره نيز ثواب بسيار دارد و زنان عقيده دارند خواندن سوره يوسف باعث زياد شدن محبت مي شود.



در شيراز رسم است روزي كه سوره يوسف خوانده مي شود زنان همراه خود نبات يا سيب و يا خوراكي ديگري به مجلس ختم قرآن مي برند و وقتي سوره يوسف را قرائت كردند به آن خوراكي مي دمند و عقيده دارند هر كسي از آن بخورد محبتش به طرف مقابل زياد مي شود.



در بجنورد ملا و مربّي قرآن از زني كه خواندن سوره يوسف نصيبش مي شود انعام مي گيرد. اين انعام شامل مبلغي پول، يا پارچه يا شيريني است.



سوره ياسين: كه در جزء بيست و سوم قرآن است در روز بيست و سوم ماه رمضان قرائت مي شود. در اين روز زنان شركت كننده در ختم قرآن هر كدام دو رشته نخ كوك سفيد با خود به مجلس مي آورند و هنگام قرائت سوره ياسين به هر يك از كلمات "مبين" كه رسيدند يك گره به آن دو رشته نخ مي زنند. چون سوره ياسين داراي هفت كلمه "مبين" است هفت گره زده مي شود. گره ها بايد طوري باشد كه به آساني از هم باز شود. پس از تمام شدن سوره ياسين گره ها را از هم باز مي كنند بعد آن دو رشته نخ را مابين صفحات سوره ياسين مي گذارند تا حاجتشان برآورده شود. آن قرآن را نيز بايد از دسترس ديگران دور نگه داشت تا مبادا نخها از لاي قرآن بيافتد. بعضي افراد نخها را لاي كفن خود مي گذارند و عقيده دارند از بركت سوره ياسين تحمّل فشار قبر بر آنها آسان شود.



سوره الرّحمن: روز بيست و هفتم ماه رمضان سوره "الرّحمن" قرائت مي شود. اين سوره نيز يكي از سوره هاي مهم قرآن مي باشد و قرائت آن در ماه رمضان آداب خاصي دارد. در بجنورد رسم است در مجلس زنانه، سوره الرّحمن به هر كسي كه رسيد پس از خواندن آياتي از اين سوره با كسب اجازه از معلم قرآن به بازار مي رود و يك كيسه حنا و مقداري نقل مي خرد و به مجلس مي آورد. به محض ورود آن زن چند دقيقه قرائت قرآن را تعطيل مي كنند و نقل را در ظرف ريخته اول جلو معلم قرآن مي برند و بعد به ديگران تعارف مي كنند. هر كس يكي دو دانه نقل بر مي دارد و خطاب به شخصي كه نقل را خريده است اگر دختر باشد مي گويد: "الهي سفيد بخت شوي" و اگر زن باشد مي گويد: "خدا زيارت قسمت كند".



بعد صاحب خانه مقداري از حنا را در ظرفي خيس مي كند و نزد يكايك زنها مي برد. آنهايي كه قرآن مي خوانند يك بند انگشت خود را داخل حنا مي كنند، و مي گويند: "بر ابن ملجم لعنت". پس از چند لحظه كه حنا رنگ داد انگشتان را با دستمال پاك مي كنند و به ادامه قرائت قرآن مي پردازند. باقيمانده نقل و حنا متعلق به صاحبخانه و معلم قرآن است.



روز آخر ماه رمضان هم در فردوس هر كدام از افرادي كه در ختم قرآن شركت دارند با خود يك سيني شيريني از قبيل كشمش يا خرما يا نقل مي آورند و پس از خواندن آخرين جزء قرآن شيريني ها را در يك چادر شب وسط شبستان مي ريزند تا مخلوط شود . دونفر هم شيريني ها را تقسيم مي كنند و جلوي هر يك از افراد يك دوري شيريني مي گذارند .آخر سر هم قسمت اعظم شيريني باقي مانده را كه سهم آخوند محل است به در خانه اش مي فرستند