بازگشت

قرآن به زباني ساده


مسعود رياعي که اخيرا ترجمه جديدي از قرآن را منتشر کرده است يکي از قرآن پژوهاني است که سعي نموده قرآن را به زباني ساده و همه فهم ترجمه کند. وي در گفت وگو با خبرگزاري "مهر" گفت: قرآن "کتاب الناس" است پس بايد ترجمه اي از آن ارائه شود که همه مردم بتوانند به اندازه فهم خود از آن استفاده کنند.



رياعي در پاسخ به اين پرسش که دلايل شما براي ترجمه اي روان و ساده از قرآن چه بوده و چه ضرورتي را براي ارائه ترجمه جديد از قرآن احساس کرديد گفت: از قديم الايام به قرآن و مفاهيم قرآني بسيار علاقه مند بودم. حتي يادم است آن زماني که برخي از دروس حوزوي را مي خواندم دل چسب ترين درس برايم تفسير قرآن و کشف معاني بلند آن بود. اين جذبه و علاقه همواره در من بود، حتي در دانشگاه که رشته زبان و ادبيات عربي را پي مي گرفتم باز بهترين واحدهاي درسي ام فهم و تفسير قرآن کريم بود که با علاقه دنبال مي کردم. کم کم اين انگيزه در من به وجود آمد که شايد بتوانم لذتي را که خود از معاني آيات قرآن کريم مي برم به ديگر فارسي زبانان انتقال دهم. بدون شک اين مهم براي فارسي زباناني که عربي نمي دانن ميسر نبود مگر آن که ترجمه اي روان و ساده به زبان امروزي محقق شود. چون به راحتي مي ديدم چه براي مردم و چه براي فارسي زبانان تحصيل کرده خواندن ترجمه هاي تحت لفظي و يا ترجمه هاي فصيح با بافتهاي ادبي و پيچيده نه تنها سخت و در برخي جاها غير قابل فهم مي نمايد، بلکه آن لذت و اشتياقي را که بايد به همراه ندارد.



اين کتاب "کتاب الناس" است پس بايد ترجمه اي ارائه شود که مردم بفهمند. اگر قرار باشد ترجمه اي از قرآن را جلوي مردم و حتي بسياري از درس خوانده ها بگذاريم و بگويم اين ترجمه به زبان شما و براي شماست و او نفهمد و لذتي نبرد ما چه ترجمه اي و براي چه کسي ارائه داده ايم. من نمي گويم که ترجمه تحت لفظي و يا فصيح ادبي جايگاهي ندارند، خير بلکه آنها هم داراي جايگاه علمي خودشان مي باشند و محققين مي توانند از آنها بهره بگيرند. سخن من وجود يک ترجمه با بافت زبان امروزي براي نسل امروز با ادبيات امروز است. ترجمه اي که اگر فارسي زباني آن را باز کرد نه چشم او خسته است و نه ذهن او در پيچيدگي هاي ادبي و لفظي به زحمت بيافتد. خواننده بايد به راحتي بخواند و از معاني آيات تاثير گرفته و از آن لذت ببرد. البته اين نکته بسيار مهم را بگويم که نه حقير و نه هيچ کس ديگر نمي توانند ادعا کند که ترجمه اي کماهوحقه بي عيب و نقص و لغزش ارائه داده ام و کلام وحي همان است که در ترجمه آمده است، زيرا کلام خدا کلام خداست و در اوج قرار دارد و ترجمه هاي ما ترجمه هاي بشري است. کلام خدا کلامي بلند و چنان عميق است که هيچ غواص قابلي نمي تواند ادعا کند به کنه ان پي برده است مگر خود خداوند و کساني را که خودش اجازه مي فرمايد. ما فقط آنقدر که خداوند بخواهد مي فهميم و مي توانيم ارائه دهيم.



وي در پاسخ به اين پرسش که ترجمه فني و دقيق مهم است يا ترجمه روان و ساده گفت: از نظر من اين دو مي توانند قابل جمع باشند و تعارضي نداشته باشند. يعني علاوه بر دقت در انتقال معاني به زباني ديگر، بايد آن را با جملاتي قابل فهم و ساده نگارش کنيم. اما اگر منظورتان از دقيق و فني ترجمه هاي تحت لفظي بسيار فصيح و پيچيده و ادبي است که جوابتان را در سئوال قبل دادم. اين نکته را تکرار مي کنم که هر ترجمه اي جايگاه علمي- فرهنگي خودش را داراست و وجودشان لازم و ضروري است زيرا هر کدام کاربردهاي خاص خودش را دارد.



رياعي منابع مورد استفاده در ترجمه اش را مختلف عنوان کرد و گفت: اولين منبعي که در اين کار مورد استفاده قرار گرفته است خود قرآن است، زيرا برخي آيات برخي ديگر را تفسير مي کنند، چه منبعي بهتر از کلام خداوند سبحان است. اما از آن جا که ما انسانها خطا کار هستيم و از اشتباه و لغزش وبدفهمي دور نيستيم نيازمند راهنمايي و علم و تجربه ديگرانيم. تفاسير، انديشمندان بزرگ و اساتيد نکته سنج و تيزبين از جمله منابع ارزشمند براي فهم و ترجمه قرآن کريم هستند. تفاسيري همچون مجمع البيان مرحوم طبرسي، الميزان علامه طباطبايي، نور الثقلين الحويزي، تفسير نمونه، في ظلال القرآن سيد قطب، بخش هاي موجود تفسير ملاصدارا از جمله تفاسيري هستند که در ترجمه خود از انها بهره گرفته ام.



وي علت رجوع به تفاسير مختلف را چنين ذکر کرد: اگر مي بينيد که براي فهم برخي آيات به تفاسير گوناگون با مشربهاي بعضا متفاوت مراجعه کرده ام براي اين است که نظرات اين بزرگان و فرهيختگان نه تنها جالب و سودمند است، بلکه باعث باز شدن ذهن مي گردد اما در نهايت اين صاحب قرآن است که اجازه فهم و قلم زدن مي دهد.



رياعي در برابر اين پرسش که آيا ما مي توانيم از سوي يک فرد يا سازمان ترجمه اي به صورت واحد وملي ارائه کنيم گفت: سوال مهمي پرسيديد، بله نظام جمهوري اسلامي ايران مي تواند شخص يا گروهي را مامور کند ترجمه اي از قرآن کريم را به انجام برسانند اما حقير صلاح نمي دانم چرا که همانطور قبلا نيز گفتم هيچ کس و هيچ گروهي نمي تواند ترجمه اي از کلام وحي ارائه دهد و بگويد ترجمه قرآن همين است و لا غير و اين بر مي گردد به ذات کلام الهي و وجوه مختلف معنايي که در آيات قرآن وجود دارد ، پس بهتر است که راه براي ترجمه انديشمندان همچنان باز باشد تا وجوه مختلف اين کتاب ارزشمند را بيش از پيش نمايان کند.

گفت و گو با مسعود رياعي