بازگشت

اصحاب السبت


(و اسئلهم عن القرية التّي كانت حاضرة البحر اذ يعدون في السّبت اذ تأتيهم

حيتانهم يوم سبتهم شرّعا و يوم لا يسبتون لا تأتيهم كذلك تبلوهم بما كانوا يفسقون)



واز آنها درباره ي (سرگذشت) شهري كه در ساحل دريا بود سؤال كن و (به خاطر بياور) هنگامي را كه آنها در روز شنبه تجاوز (و طغيان در برابر قانون الهي) مي كردند همان هنگام كه ماهيانشان روز شنبه (كه روز تعطيل واستراحت آنها بود) آشكار مي شدند اما در غير روز شنبه به سراغشان نمي آمدند اين گونه آنها را به چيزي آزمايش كرديم كه در برابر آن نافرماني مي نمودند



اعراف-163



سبت يعني چه؟



سبت در لغت به معني تعطيل عمل براي استراحت است و روز شنبه را از اين جهت يوم السبت ناميده اند زيرا كه قوم يهود در اين روز كسب وكار خود را تعطيل كرده و به استراحت مي پردازند



و اما داستان عبرت انگيز اصحاب سبت



در اين آيه و همچنين آياتي ديگر از قران مجيد همچون آيات 65 سوره ي بقره 47و154 سوره ي نساء و 124 سوره نحل صحنه ي ديگري از تاريخ پر ماجراي بني اسرائيل كه مربوط به جمعي از آنهاست كه در ساحل يكي از درياها (احتمالا درياي احمر) در بندري به نام ايله (كه امروز به بندر ايلات مشهور است) زندگي مي كردند بيان شده است

عده اي از قوم يهود كه در كنار دريا زندگي مي كردند يكي از مهم ترين راه هاي كسب و كارشان صيد ماهي از دريا بود و گويا به خاطر تعطيل مستمري كه قبلا در روز شنبه در ميان آنها معمول بود ماهيان در آن روز احساس امنيت بيشتري مي كردندو در اين روز بر روي آب ظاهر مي شدنداما در روزهاي ديگر كه صيادان در تعقيب شان بودند به اعماق آب فرو مي رفتند اين موضوع خواه جنبه طبيعي داشته باشد و يا يك جنبه ي الهي و فوق العاده وسيله اي براي امتحان و آزمايش اين گروه شد

در هر صورت فرماني از طرف پروردگار توسط پيامبرشان ابلاغ شد كه در روز شنبه هيچ كس حق صيد ماهي ندارد اما دنيا پرستي بر آنها غلبه كرد و از فرمان الهي سرپيچي كردند



چگونه دست به گناه زدند؟



در اينكه قانون شكني را از كجا آغاز كردند بين مفسران گفتگوست اما از بعضي روايات چنين استفاده مي شود كه نخست دست به حيله ي به اصطلاح شرعي براي توجيه عمل خود زدند بدين صورت كه با حفر حوضچه هايي فرعي در كنار نهرهاي آب در روز شنبه ماهي ها را به اين حوضچه ها هدايت مي كردند و بعد راه ورودي را مي بستند و سپس در روزهاي بعد آنها را شكار مي كردند و به خيال خودشان مي گفتند خدا گفت در روز شنبه صيد نكنيم ما نيز در روز شنبه صيد نكرديم بلكه فقط ماهي ها را در حوضچه ها محاصره كرديم كم كم به آنجا رسيد كه در روز شنبه تور ها و قلاب هاي خود را به آب مي انداختند و در روز هاي ديگر بيرون مي كشيدند و در آخر كارشان به جايي رسيد كه ديگر به طور علني و بدون هيچ توجيهي در روز شنبه به صيد مشغول مي شدند



لزوم و وجوب امر به معروف و نهي از منكر بر همه ي افراد جامعه



هنگامي كه آن جمعيت بني اسرائيل در مقابل اين آزمايش الهي قرار گرفتند سه گروه شدند

گروه اول

كه اكثريت را تشكيل مي دادند به مخالفت با اين فرمان الهي برخاستند

گروه دوم

كه اقليت كوچكي بودند شروع به امر به معروف و نهي از منكر كردند و در برابر گروه اول به وظيفه خود عمل نمودند

گروه سوم

انسان هاي بي تفاوت و ساكتي بودند كه نه با گناه كاران همراهي مي كردند و نه به وظيفه ي خود عمل مي نمودند



چه كساني رهايي يافتند ؟



از ظاهر آيات استفاده مي شود كه تنها گروه دوم از سه گروه مورد اشاره نجات يافتند و به عذاب الهي گرفتار نشدند اين گروه كه ديدند پند و اندرزهاي آنها اثري ندارد اعلام كردند كه ما از شهر خارج مي شويم اما دو گروه ديگر در شهر ماندند

درست در همان شبي كه گروه دوم از شهر خارج شدند عذاب الهي نازل شد و آن دو دسته ي ديگر را گرفتار كرد



مجازات اصحاب سبت چه بود؟



فلمّا عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم كونوا قردة خاسئين



و هنگامي كه در برابر فرماني كه به آنها داده شده بود سركشي نمودند به آنها گفتيم به شكل ميمون هايي در آييد و طرد شويد



اعراف-166



همانطور كه در اين آيه بيان شده است اين قوم مسخ شده به شكل بوزينه هايي در آمدند و بعد از مدتي نيز هلاك و نابود شدند



چند نكته مهم در داستان اصحاب سبت



امر به معروف و نهي از منكر بر همه ي افراد جامعه واجب است



طبق برداشتي كه از اين آيه مي شود داشتن يا نداشتن اثر در امر به معروف و نهي از منكر شرط نيست زيرا هر چند امر به معروف و نهي از منكر انسان هاي پاك در اين قوم اثر نداشت اما در نهايت گروه بي تفاوت نيز دچار عذاب الهي شدند(ظاهرا دليل اين گروه براي عدم انجام وظيفه اثر نداشتن آن بوده است)

متوسل شدن به حيله هاي به ظاهر شرعي در نزد خداوند متعال به طور كلي مردود و غير قابل پذيرش است

توسل به اين حيله موجب تجري و گستاخي انسان و كوچك شدن گناه در نظر انسان مي شود و او را به ورطه اي مي كشاند كه ديگر به طور علني و بي پرده دست به گناه مي زند.