بازگشت

(15) زيارت حضرت عبدالعظيم عليه السلام


دوم امامزاده لازم التعظيم جناب شاهزاده عبدالعظيم كه نسب شريفش به چهار واسطه به سبط جليل حضرت خيرالورى امام حسن مجتبى عليه السلام منتهى مى شود بدين طريق عبدالعظيم بن عبدالله بن على بن الحسن بن زيد بن الحسن بن على بن ابيطالب عليهم السلام و قبر شريفش در رى معلوم و مشهور و ملاذ و معاذ عامه مخلوقست و علو مقام و جلالت شاءن آن حضرت اظهر من الشمس است چه آن جناب بعلاوه آنكه از دودمان حضرت خاتم النبيين صلى الله عليه و آله است از اكابر محدثين و اعاظم علماء و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقوى است و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادى عليه السلام است و نهايت توسل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده و اوست صاحب كتاب خطب اميرالمؤ منين عليه السلام و كتاب يوم و ليلة و اوست كه دين خود را بر امام زمانش حضرت هادى عليه السلام عرض كرد و حضرت تصديق او نمود و فرمود



(يا اَبَاالْقاسِمِ هذا وَاللّهِ دينُ اللّهِ الَّذِى ارْتَضاهُ لِعِبادِهِ فَاَثْبِتْ عَلَيْهِ ثَبَّتَكَاللّهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فىِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ)



و صاحب بن عباد رساله مختصره در احوال آن جناب نوشته كه شيخ ما مرحوم ثقة الا سلام نورى در خاتمه مستدرك آن را نقل فرموده و در آنجا و در رجال شيخ نجاشى است كه حضرت عبدالعظيم از سلطان زمان خويش ترسيد و گريخت و در شهرها گردش ‍ مى كرد بعنوان آنكه قاصد و پيك است تا به رى آمد و مخفى شد در ساربانان و به روايت نجاشى در سردابى در خانه مردى از شيعيان در سكة الموالى و در آنجا عبادت خدا مى كرد و روزها روزه مى داشت و شبها به نماز مى ايستاد و پنهان بيرون مى آمد و زيارت مى كرد قبرى را كه در مقابل قبر او است و راه در ميان است و مى گفت اين قبر مردى از فرزندان حضرت امام موسى عليه السلام است و پيوسته در آنجا مى بود و يك و دو از شيعه خبر مى شدند از احوال او تا آنكه اكثر مردم رى او را شناختند پس شخصى از شيعه حضرت رسالت پناه صلى الله عليه و آله را در خواب ديد كه فرمود مردى از فرزندان مرا از سكة الموالى برخواهند داشت و مدفون خواهند كرد نزد درخت سيب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب و اشاره فرمود به همان مكان كه در آنجا مدفون شد پس آن شخص ‍ رفت كه آن درخت و مكان را از صاحب باغ بخرد صاحب باغ گفت از براى چه مى خرى اين درخت و جاى آن را آن شخص خواب خود را نقل كرد صاحب باغ گفت من نيز چنين خواب ديده ام و موضع اين درخت را با جميع باغ وقف كرده ام بر آن سيد و ساير شيعيان كه در آنجا مرده هاى خود را دفن كنند پس ‍ عبدالعظيم بيمار شد و به رحمت ايزدى واصل گشت چون او را برهنه كردند كه غسل بدهند در جيبش رقعه اى يافتند كه در آنجا نسب شريف خود را نوشته بود كه منم ابوالقاسم عبدالعظيم پسر عبدالله پسر على پسر حسن پسر زيد پسر امام حسن پسر على بن ابيطالب عليهم السلام و نيز صاحب بن عباد در وصف علم عبدالعظيم گفته كه روايت كرده ابوتراب رويانى كه گفت شنيدم از ابوحماد رازى كه مى گفت وارد شدم بر حضرت امام على نقى عليه السلام در سر من راءى پس سؤ ال كردم از آن حضرت جمله اى از مسائل حلال و حرام خود و جواب فرمود مسائل مرا پس زمانى كه وداع كردم با آن حضرت براى بيرون آمدن از آنجا حضرت با من فرمود: اى حماد هرگاه مشكل شد بر تو چيزى از امور دينت درناحيه خود يعنى در بلد رى پس سؤ ال كن آن را از عبدالعظيم بن عبدالله حسنى و سلام مرا به او برسان و محقق داماد در كتاب رواشح گفته كه احاديث بسيار در فضيلت زيارت عبدالعظيم روايت شده و وارد شده كه هر كه زيارت كند قبر او را بهشت بر او واجب شود و شيخ شهيد ثانى (ره ) در حواشى خلاصه همين روايت را از بعض نسابين نقل فرموده و ابن بابويه و ابن قولويه به سند معتبر روايت كرده اند كه مردى از اهل رى به خدمت حضرت امام على نقى عليه السلام رفت حضرت از او پرسيد كه كجا بودى عرض كرد كه به زيارت امام حسين عليه السلام رفته بودم فرمود كه اگر زيارت مى كردى قبر عبدالعظيم را كه نزد شما است هر آينه مثل كسى بودى كه زيارت امام حسين عليه السلام كرده باشد فقير گويد كه علماء از براى آن بزرگوار زيارتى نقل نكردند مگر آنكه فخرالمحققين آقا جمال الدين در مزار خود فرموده كه زيارت آن حضرت به اين نحو مناسب است :



اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى اِبْراهيَم خَلي لِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى مُوسى كَلي مِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى عيسى رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ خَلْقِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خاتَِمَ النَّبِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ وَصِىَّ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا سِبْطَىِ الرَّحْمَةِ وَسَيَّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعابِدينَ وَقُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِىِّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ الْبآرَّ الاَْمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطّاهِرَ الْطُّهْرَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي التَّقِىَّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النِّقِىَّ النّاصِحَ الاَْمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِىِّ مِنْ بَعْدِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِكَ وَسِراجِكَ وَوَلِىِّ وَلِيِّكَ وَوَصِىِّ وَصِيِّكَ وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِىُّ وَالطّاهِرُ الصَّفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ السّادَةِ الاَْطْهارِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْمُصْطَفينَ الاَْخْيارِ اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ و عَلى ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللَّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ و بَرَكاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَى الْعَبْدِ الصّالِحِ الْمُطيعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِميرِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبى السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ بِزِيارَتِهِ ثَوابُ زِيارَةِ سَيِّدِ الْشُّهَدآءِ يُرْتَجى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَرَّفَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ فى الْجَنَّةِ وَحَشَرَنا فى زُمْرَتِكُمْ وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ وَسَقانا بِكَاْسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِىِّ بْنِ اَبيطالِبٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيكُمْ اَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ يُرِيَنا فيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ وَاَنْ يَجْمَعَنا وَاِيّاكُمْ فى زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَاَنْ لا يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ اِنَّهُ وَلِىُّ قَديرٌ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَالتَّسْليمِ اِلَى اللَّهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِرٍ وَلا مُسْتَكْبِرٍ وَعَلى يَقينِ مااَتى بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهَكَ يا سَيِّدى اَللّهُمَّ وَرِضاكَ وَالدّارَ الاْخِرَةَ يا سَيِّدى وَابْنَ سَيِّدى اِشْفَعْ لِى فِى الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تَخْتِمَ لى بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّى ما اَنَا فيهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ