بازگشت

نماز از منظر امام على(ع)


مقدمه

در ميان اعمال و عبادات دينى, نماز از جايگاهى خاص و با اهميت برخوردار است كه شناخت و آگاهى نسبت به آن انسان را از يك سو به انجام آن تشويق و از سوى ديگر, از آثار و بركات آن برخوردار مى نمايد. بهترين راه شناختن و معرفت يافتن نسبت به نماز مراجعه به كلمات و سيره معصومين(عليهم السلام) است زيرا آن بزرگواران برپا كنندگان واقعى نماز و آگاه ترين و عارف ترين افراد به اسرار و معارف آن هستند.

در اين گفتار, جايگاه نماز و شرايط و آثار آن را از نگاه اميرمومنان على بن ابيطالب(ع) جستجو مى كنيم.



الف ـ جايگاه نماز

1 ـ نماز مساوى با دين

در خطبه يكصد و ده نهج البلاغه, امام على(ع) در مقام بيان بهترين و نزديك ترين راه هايى كه انسان مى تواند به خالق خويش برسد, مى فرمايد:

((ان إفضل ما توسل به المتوسلون الى الله سبحانه الايمان بالله وبرسوله... واقام الصلوه فانها المله...)) بى گمان برترين وسيله ى توسل جستن به خداى سبحان.. . برپا نمودن نماز به عنوان آيين امت اسلام است.

امير مومنان(ع) در اين بيان, نماز را كه يكى از دستورها و جزئى از دين اسلام است, به عنوان تمام آيين معرفى كرده است كه نشان دهنده اهميت و نقش نماز در اسلام است.

[ اين نماز و روزه و حج و جهاد

هم گواهى دادن است از اعتقاد]

از اين كلام امام اين گونه استفاده مى شود كه هر چند نماز يكى از فروع دين اسلام محسوب مى شود و از اصول دين نيست, اما از آن جا كه نشانه و علامت مسلمانى است و اقامه نماز و ارتباط با هستى مطلق موجب مى شود كه احكام ديگر نيز زنده بماند, از آن به عنوان تمام دين ياد شده است.اين مطلب در فرمايشات ديگر آن حضرت نيز به صورت هاى گوناگون بيان شده است مانند اين كه اگر نماز قبول شود, اعمال ديگر نيز پذيرفته خواهد شد و اگر نماز قبول نشود, اعمال ديگر مورد توجه قرار نمى گيرد.



2 ـ آخرين سفارش

در نامه چهل و هفت نهج البلاغه كه اميرمومنان(ع) در آخرين روزهاى عمر شريف خود, براى دو فرزند بزرگوارش امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) بيان فرموده و از نظر مناسبت حكم و موضوع يكى از مهم ترين و اساسى ترين مطالب مى باشد, به بيش از ده امر سفارش مى نمايد از جمله: ((الله الله فى الصلوه فانها عمود دينكم)) خداى را,خداى را, درباره ى نماز كه ستون و پايه دين شماست.

بسيار واضح است كه چنين تإكيدى از چنان انسان كاملى, در آخرين لحظات عمر, به نزديكترين و عزيزترين افراد, نشانگر اهميت و جايگاه والاى نماز خواهد بود.



3 ـ نماز وسيله نزديكى به خدا

و در كلام قصار صدو سى و يكم نهج البلاغه آمده است:

الصلوه قربان كل تقى والحج جهاد كل ضعيف ولكل شىء زكاه و زكاه البدن الصيام وجهاد المرإه حسن التبعل.(1) نماز, عامل نزديكى هر پارسايى به خداوند, و حج, جهاد هر ناتوانى است. و هر چيزى را زكاتى است و زكات بدن روزه است و جهاد زن, شوهردارى نيكو است.

[ با فاقه و فقر همنشينم كردى

بى مونس و بى يار, غمينم كردى

اين, مرتبه مقربان در تست

آيا به چه خدمت اين چنينم كردى؟(2)



تهجد امام خمينى(ره)

امام هر شب در هر حالى كه باشند نماز شب مى خوانند, و هنگامى كه براى نماز شب از خواب برمى خيزند, آنقدر آرام و آهسته قدم برمى دارند كه هيچ كس از خواب بيدار نشود و به ندرت اتفاق مى افتد كه از حركت امام در دل شب, كسى بيدار شود. آن شب كه امام را از تهران به قم برگرداندند (پس از تمام شدن مدت حصر) تا ساعت نيم بعد از نصف شب, در منزل امام رفت و آمد بود و پس از اينكه رفت و آمد مردم تمام شد, افراد خانواده, پروانه وار دور امام نشسته بودند. ساعت يك و نيم بعد از نصف شب بود تقريبا, كه چراغها را براى استراحت خاموش كردند. امام پس از آن همه خستگى ديدارها و ملاقاتها شايد يك ساعت نگذشته بود كه دوباره بلند شدند براى نماز شب. با اينكه معلوم بود صبح زود مردم براى ديدار با امام هجوم مىآورند, معذلك در آن شب هم, امام نماز شب را ترك نكردند. جالب اين است كه امام هميشه موقع نماز, عطر و بوى خوش مصرف مى كنند و شايد بدون بوى خوش سرنماز نايستاده باشند, حتى در نجف هم كه نماز شب را پشت بام مى خواندند, در همان پشت بام نيز يك شيشه عطر داشتند.



4 ـ نماز ملاك پذيرش كارهاى ديگر

عن على (ع): قال رسول الله(ص): ان عمود الدين الصلوه و هى إول ما ينظر فيه من عمل ابن آدم فان صحت نظر فى عمله وان لم تصح لم ينظر فى بقيه عمله.(3) على (ع) از رسول خدا(ص) نقل مى كند: نماز پايه دين و اولين چيزى است كه به آن توجه مى شود. اگر نماز صحيح باشد, به ديگر اعمال نيز توجه مى شود و اگر درست نباشد, ديگر اعمال هم مورد توجه قرار نمى گيرد.



5 ـ نماز قاعده دين است

[ انبيا طاعات عرضه مى كنند

دشمنان شهوات عرضه مى كنند]

((قال على (ع) : ست من قواعد الدين اخلاص اليقين ونصح المسلمين واقامه الصلوه وايتإ الزكوه وحج البيت والزهد فى الدنيا(4))) شش چيز از اصول و پايه هاى دين است: يقين كامل, خيرخواهى مسلمانان, برپاداشتن نماز, پرداخت زكات, حج گزاردن و زهد پيشه كردن در دنيا.



6 ـ بهترين كار

عن إبى عبدالله (ع) قال:قال اميرالمومنين (ع) ليس عمل إحب الى الله عزوجل من الصلوه. فلا يشغلنكم عن إوقاتها شىء من إمور الدنيا. فان الله عزوجل ذم إقواما فقال: (الذين هم عن صلوتهم ساهون)(5) از امام صادق(ع) روايت شده است كه اميرالمومنين(ع) فرمودند: نزد خداوند عزوجل هيچ عملى محبوبتر از نماز نيست, پس مراقب باشيد كه هيچ امرى از امور دنياشما را از نماز غافل نكند زيرا خداوند عزوجل اقوام مختلف را اين گونه نكوهش كرده است.(6)



7 ـ سفارش به كارگزاران

وانظر الى صلوتك كيف هى فانك امام لقومك (ينبغى لك) إن تتمها ولا تخففها فليس من امام يصلى بقوم يكون فى صلوتهم نقصان الا كان عليه لا ينقص من صلوتهم نسىء و تممها و تحفظ فيها يكن لك مثل اجورهم ولا ينقص ذالك من إجرهم شيئا.(7)

امام على (ع) علاوه برمطالبى كه براى عموم مردم, درباره نماز بيان كرده, براى زمامداران و مسولين تإكيد و سفارش بيشترى داشته است از جمله در نامه اى كه براى محمد بن ابى بكر, به هنگام انتصاب او به استاندارى مصر نوشته, آمده است:

به نمازت بنگر كه چون است زيرا تو امام (پيشنماز) مردم هستى. سزاوار است كه نماز را كامل به جاى آورى و سبك و ناقص برگزار نكنى زيرا اگر امامى براى عده اى نمازگزار نماز بخواند و در نماز آن ها كم و كاستى باشد, گناهش به گردن اوست و از نماز آنها چيزى كم نمى شود, پس نماز را كامل به جاى آر و بر آن مراقبت نما, تا تو نيز همانند آنان از پاداش آن برخوردار باشى, چون اين امر از ثواب آن ها چيزى نمى كاهد.(8)

[ گر نماز از وقت رفتى مر تورا

اين جهان تاريك گشتى بى ضيا

عجلوا الطاعات قبل الفوت گفت

مصطفى چون در معنا مى بسفت]

همچنين مى توان جايگاه و اهميت نماز از منظر آن امام همام را در كلمات آن حضرت در مورد رعايت وقت نماز و نيز سنت آن حضرت در رعايت وقت نماز حتى در ميدان جنگ, جست وجو كرد.



1 ـ تإكيد بر رعايت وقت

((صل الصلوه لوقتها الموقت لها ولا تعجل وقتها لفراغ ولاتوخرها عن وقتها لا شتغال))(9) هر نمازى را در وقت مخصوصش ـ كه مقررشده است ـ به جاى آر. نه به دليل داشتن وقت نمازى را زودتر از وقت بخوان و نه به دليل درگيرىهاى ديگر نمازى را از زمان ويژه اش به تإخير انداز.



خاطره اى از امام خمينى(ره)

[ خيلى شنيده ايم ((الصلوه عمود الدين)) نماز ستون دين است و يا ((ان الصلوه تنهى عن الفحشإ والمنكر)) كه نماز انسان را از همه كارهاى زشت بازميدارد.

اكثرا نتوانسته ايم اين آيات را درك كنيم و نماز را بحكم وظيفه انجام مى دهيم و به رعايت حدود و حقوق نماز ـ كه مى تواند در همه ابعاد زندگى نظم دهنده باشد و تمام خواسته هاى الهى و انسانى را دربر گيرد كم توجه مى كنيم. دقت امام در رابطه با وقت نماز و حق نماز بسيار چشمگير بود. شايد اين دقت روى وقت نماز براى اكثر مردم قابل درك نباشد, ولى وقتى انسان به اين درجه, يعنى به نظاره گرى در آسمان و زمين مى رسد, اين امر برايش طبيعى است. وقتى مى ايستادند به نماز, حس مى كرديم كه تمام وجودشان نماز مى خواند.

هميشه وقتى كه چند نفر از برادرها براى حفاظت مى ايستادند, امام مى فرمود: ((احتياجى نيست, در ساعت نماز بايد نماز خواند.)) واقعا كه بيان آن حالات امام در قدرت من نيست.(10)



2ـ رعايت اول وقت در ميدان جنگ

حسن بن محمد الدسليمى قال: كان على(ع) يوما فى حرب صفين مشتغلا بالحرب والقتال وهو مع ذلك بين الصفين يراقب الشمس. فقال له ابن عباس: يا إميرالمومنين: ما هذا الفعل؟ قال: إنظر الى الزوال حتى نصلى. فقال له ابن عباس: وهل هذا وقت الصلوه ان عندنا شغلا بالقتال عن الصلوه؟ فقال(ع): على ما نقاتلهم؟ انا نقاتلهم على الصلوه. قال: ولم يترك صلوه الليل قط حتى ليله الهرير.(11) امام على(ع) در بحبوحه جنگ صفين, در وسط دو صف دشمن و خودى به خورشيد نگاه مى كرد. ابن عباس پرسيد:اين كار براى چيست؟ امام پاسخ داد: نگاه به زوال مى كنم تا اول وقت نماز بخوانم. ابن عباس عرض كرد: در ميدان جنگ نماز اول وقت؟ حضرت فرمود: چرا مى جنگيم؟ همانا جنگ ما براى احياى نماز است. ابن عباس مى گويد: نماز شب را هرگز رهانكرد حتى در ليله الهرير.(12)

3 ـ مذمت وقت نشناسان

امام على (ع): هيچ كارى نزد خداى عزوجل محبوب تر از نماز نيست,پس مبادا امرى از امور دنيا شما را از اقامه نماز در وقت آن باز دارد زيرا خداى, عزوجل مردمانى را نكوهش كرده و فرموده است (آنان نمازشان را سبك مى شمارند) يعنى از وقت نماز غافلند و به آن اهميت نمى دهند.(13)



ب ـ شرايط قبولى

علما در مباحث مربوط به نماز, به صورت جداگانه از دو بحث سخن گفته اند:

الف ـ شرايط صحيح بودن كه بيشتر صورت فقهى دارد.

ب ـ شرايط قبولى و پذيرفته شدن.

در باره شرايط پذيرفته شدن و قبول نماز روايات زيادى از ائمه معصومين(عليهم السلام) وراد شده است, در سخنان امام على(ع) آمده است:



1 ـ حلال بودن لباس

((انظر فيم تصلى ان لم يكن من وجهه و حله فلا قبول))(14) بنگر كه با چه جامه اى نماز مى خوانى: اگر آن را از راه درست و حلال به دست نياورده باشى نمازت پذيرفته نيست.



2 ـ حضور قلب

امام على (ع): ((لايقومن إحدكم فى الصلوه متكاسلا ولا ناعسا ولا يفكرن فى نفسه فانه بين يدى ربه عزوجل وانما للعبد من صلواته ما إقبل عليه منها بقلبه))(15) هيچ يك از شما با حالت كسالت و خواب آلودگى به نماز نايستد و نيز به خود فكر نكند زيرا در پيشگاه پروردگار خويش قرار دارد, در ميان نمازهاى بنده, تنها نمازى كه با توجه قلبى همراه است مورد پذيرش قرار مى گيرد.

[ و ز نماز و از زكات و غير آن

ليك يك ذره ندارد ذوق جان

بشنو از اخبار آن صدر صدور(16)

لا صلوه تم الا بالحضور]

و نيز در جاى ديگرى مى فرمايد: روى برگرداندن از قبله در حال نماز دستبردى از جانب شيطان است.پس از روى برگرداندن از قبله در حال نماز بپرهيزيد زيرا هرگاه بنده به نماز مى ايستد خداوند تبارك و تعالى به او رو مى كند و چون بنده به اين سو و آن سو توجه كند, خداوند مى فرمايد: اى فرزند آدم! از كه روى مى گردانى تا سه مرتبه و چون براى چهارمين بار بنده از قبله روى برگرداند, خداوند از او روى برمى گرداند.(17)

[ مولوى درباره حضور قلب و ذوق در عبادات مى گويد طاعت ها در صورتى ميوه و نتيجه مى دهند كه با ذوق همراه باشند و دانه در صورتى به درخت تبديل مى شود كه مغز داشته باشد

ذوق بايد تا دهد طاعات بر

مغز بايد تا دهد دانه شجر

دانه بى مغز كى گردد نهال؟

صورت بى جان, نباشد جز خيال]

3 ـ ولايت

در مورد بى ارزشى نماز بدون رهبرى الهى, در كلمات قصار آمده است:

((وقد سمع (ع) رجلا من الحروريه يتهجد ويقرإ فقال: نوم على يقين خير من صلوه فى شك))(18) مولا اميرالمومنين(ع) نيايش نيمه شب و قرائت قرآن يكى از خوارج را شنيد فرمود: خفتن همراه با يقين, ارزشمندتر از نماز و نيايش با شك و ترديد است.

[ نوم عالم از عبادت به بود

آنچنان علمى كه مستنبه بود]



ج ـ آثار نماز

در اين بخش به برخى از آثار و بركات نماز كه در فرمايشات امام على (ع) آمده است, اشاره مى شود:



1 ـ كبر زدايى

امام على (ع) در حكمت دويست و چهل و چهار از كلمات قصار برخى از اسرار و آثار احكام شرعى را بيان فرموده است.از جمله درباره نماز مى فرمايد:

((فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك والصلوه تنزيها عن الكبر))(19) خدا ايمان را واجب كرد براى پاكى از شرك و نماز را براى پرهيز از خود بزرگ ديدن.

امير مومنان على (ع) در خطبه صدو نودو دوم نهج البلاغه كه به خطبه قاصعه معروف شده است, درپى مذمت و بيان آثار شوم كبر و خود بزرگ بينى و نقش و تإثير نماز در زدودن آثار آن مى فرمايد:

((در همين زمينه (بر طرف كردن كبر و آثار شوم آن) است كه خداوند به واسطه نماز و به خاك ساييدن چهره به رسم تواضع و چسباندن عضوهاى ارجمند به زمين به نشانه ى كوچكى از بندگان خويش پاسدارى مى كند تا آرامش در ميانشان برقرار گردد, بر چشم هايشان خشوع حاكم شود, جان هاشان خاكسارى پذيرد,دلهاشان شكستن آموزد و خودپسندى از آنان زدوده شود)).

دست اشكسته برآور در دعا

سوى اشكسته پرد فضل خدا

[ در مثنوى آمده است هنگامى كه آهنگر مى خواهد در كوره آهنگرى بدمد لباس كهنه مى پوشد اما اين كهنه پوشيدن از ارزش و وقار او در چشم خلق چيزى نمى كاهد. پس اگر انسان هم لباس تكبر از تن بيرون كند و لباس خضوع و خشوع بر تن كند از او كاسته نمى شود:

وقت دم آهنگر ار پوشيد دلق(20)

احتشام او نشد كم پيش خلق

پس لباس كبر بيرون كن زتن

ملبس ذل پوش در آموختن]



2ـ نماز وسيله شادمانى

از نگاه امام على (ع) روز عيد و شادمانى روزى است كه اعمال صالح او در درگاه ايزد منان پذيرفته شود.از اين رو آن حضرت در بعضى از روزهاى عيد مى فرمود:

((انما هو عيد لمن قبل الله صيامه وشكر قيامه وكل يوم لا يعصى الله فيه فهو عيد)) امروز تنها عيد كسى است كه خداوند روزه اش را پذيرفته و عبادتش (نماز) را قبول كرده است. هر روزى كه در آن خداوند مورد نافرمانى قرار نگيرد, عيد راستين مى باشد.

باش در روزه شكيبا و مصر

دم به دم قوت خدا را منتظر

كآن خداى خوب كار بردبار

هديه ها را مى دهد در انتظار



3 ـ تإثير نماز بر ديگر كارها

در نامه بيست و هفت نهج البلاغه كه به محمد بن ابى بكر (والى مصر) نوشته شده, چنين آمده است:

((واعلم إن كل شىء من عملك تبع لصلاتك))(21) و بدان كه هر عمل ديگر تو از نظر ارزش, تابع نماز تو خواهد بود.

در برخى از نسخه بدل ها در پى اين فراز آمده است:

((فمن ضيع الصلاه فهو لغيرها إشد تضييعا)) هر كس نمازش را ضايع كند امور ديگر توسط او بيشتر ضايع مى شوند.



4 ـ وسيله نزول رحمت

((لو يعلم المصلى ما يغشاه من الرحمه لما رفع رإسه من السجود)) اگر نمازگزار بداند چه هاله اى از رحمت خدا او را دربر مى گيرد هرگز دوست ندارد كه سر خود را از سجده بردارد.

((الصلوه تستنزل الرحمه)) نماز رحمت (و آمرزش الهى)را فرود مىآورد.

از كمال رحمت و موج كرم

مى دهد هر شوره را باران و نم



5 ـ همراهى فرشتگان

امام على (ع) مى فرمايد: نمازگزار سه خصلت دارد فرشتگان از زير پاى او تا اوج آسمان را در ميان مى گيرند, نيكى از سر تا پاى او را فرا مى گيرد و دو فرشته در طرف راست و چپ او قرار مى گيرد. پس هرگاه روى گرداند پروردگار تبارك و تعالى مى فرمايد:

آيا به كسى بهتر از من روى كرده اى؟ اى پسر آدم! اگر نمازگزار مى دانست كه با چه كسى راز ونياز مى كند هرگز از آن جدا نمى گشت.(22)



6 ـ نااميدى ابليس

((امام على(ع): اذا قام الرجل الى الصلوه إقبل ابليس ينظر اليه حسدا لما يرى رحمه الله التى تغشاه))(23) هر گاه كسى به نماز مى ايستد, ابليس از اين كه مى بيند رحمت خدا او را دربرگرفته, حسودانه به وى مى نگرد.

7 ـ تسبيح لباس و وسايل نمازگزار

علاوه بر شخص نمازگزار, لباس و آنچه در اطراف او هست نيز او را همراهى كرده و خدا را تسبيح مى كنند.

[ در ادبيات عرفانى ما آمده است تسبيح جمادات براى انسان قابل فهم نيست و حتى مورد انكار است. درحالى كه جمادات در تسبيح و عبادت پروردگار, استاد هستند

آدمى منكر ز تسبيح جماد

و آن جماد اندر عبادت, اوستاد]

((امام على (ع):ان الانسان اذا كان فى الصلوه فان جسده وثيابه وكل شىء حوله يسبح))(24) هر گاه انسان در نماز مى ايستد بدن, جامه و هر آنچه در اطراف او است نيز خدا را تسبيح مى كند.



8 ـ گناه زدايى

امام على (ع) ضمن تإكيد بر نماز, يكى از عوامل سقوط جهنميان را, نماز نخواندن مى شمارد و مى فرمايد:

((نماز را به پا داريد. محافظت آن را بر عهده گيريد. زياد به آن توجه كنيد و فراوان نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرب جوييد زيرا نماز به عنوان وظيفه اى واجب, در اوقات مختلف شبانه روز برمومنان مقرر شده است.مگر به پاسخ دوزخيان در برابر اين پرسش كه چه چيز شمارا به دوزخ كشانيده است گوش فرا نداده ايد كه مى گويند ما از نماز گزاران نبوده ايم؟(25) ((لم نك من المصلين))(26)

نماز, گناهان را همچون برگ هاى پاييزى مى ريزد و غل و زنجيرهاى معاصى را از گردن ها مى گشايد.پيامبر(ص) نماز را به چشمه آب گرمى كه بر درب خانه كسى باشد و شبانه روزى پنج بار خود را در آن شستشو دهد, تشبيه كرده است. بدون ترديد چرك و آلودگى در بدن چنين كسى باقى نخواهد ماند.))



9 ـ دژى در برابر شيطان

((الصلوه حصن من سطوات الشيطان))(27) نماز دژى است در برابر يورش هاى شيطان.



10 ـ نماز سبب بخشش

((امام على (ع):من إتى الصلوه عارفا بحقها غفر له))(28) هر كه نماز را با معرفت و به حق به جاى آورد آمرزيده مى شود.

امام حسين(ع) در مسير راه كربلا همراه با سپاه حر نماز جماعت برگزار كرد. شب عاشورا هم مهلتى كه از سپاه كوفه درخواست كرد, براى نماز خواندن بود: ((فهو يعلم إنى كنت احب الصلوه.))(29) خدا مى داند كه من نماز را دوست دارم.

طبق نقل ها, امام حسين(ع) واصحابش تمام شب عاشورا را به نماز و استغفار و تضرع به درگاه الهى پرداختند: ((و بات الحسين(ع) وإصحابه طول ليلتهم يصلون ويستغفرون ويتضرعون...)).(30)

شب عاشورا, شب مناجات و نماز و دعاى اصحاب امام بود. به نقل مورخان, زمزمه نماز و نيايش و تضرع, از خيمه هاى اصحاب, همچون كندوى زنبور عسل به گوش مى رسيد:

((لهم دوى كدوى النحل و هم ما بين راكع وساجد وقارى للقرآن)).(31)

ظهر عاشورا نيز وقت نماز, ابو ثمامه صائدى به سيدالشهدا(ع) يادآور شد كه وقت نماز است, دوست دارم خدا را در حالى ملاقات كنم كه اين نماز را كه وقتش رسيده است بخوانم. امام نگاهى به آسمان كرد و فرمود: ((نماز را يادآوردى, خدا تو را از نمازگزاران و ذاكران قرار دهد, آرى! اينك اول وقت نماز است)):

((ذكرت الصلوه, جعلك الله من المصلين الذاكرين, نعم هذا إول وقتها.))(32)

آنگاه فرمود: ((از آنان بخواهيد تا دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم)).

سعيد بن عبدالله حنفى نيز, در روز عاشورا شهيد نماز شد. وى جلوى امام حسين(ع) ايستاد تا تيرهايى كه از چپ و راست به سمت امام رها مى شد به آن حضرت اصابت نكند. آنقدر تير بر او خورد كه وقتى نماز امام حسين(ع) تمام شد, اين شهيد سعيد, بر زمين افتاد و شهيد شد.(33)

پيروان نهضت ابا عبدالله نيز بايد به نماز اهتمام ورزند و آن را در رإس امور خويش قرار دهند, بخصوص عزاداران حسينى نبايد نماز را كه واجب دينى است, فداى مراسم سينه زنى و عزادارى كه مستحب است قرار دهند و توجه داشته باشند كه نماز, مايه برخوردارى از شفاعت حسين(ع) است.( (34

پاورقي



1ـ نهج البلاغه, كلمات قصار,105

2ـ كشكول شيخ بهايى, دفتر پنجم.

3ـ تهذيب الاحكام, ج 2, ص 237 و وسايل الشيعه, ج 3, ص 23 و بحار, ج 82, ص 227.

4ـ شرح غرر و درر, ج 4, ص 166.

5ـ ماعون,5

6ـ خصال صدوق, ج 2, ص 620.

7ـامالى صدوق,ص29,ح31,اين فراز درنهج البلاغه نيامده است.

8ـامالى صدوق, ص29, ح31,اين فراز در نهج البلاغه نيامده است.

9ـ نهج البلاغه, نامه 27.

10ـ از خاطرات يكى از خواهران كه در منزل امام در پاريس خدمت مى كردند.

11ـدعائم الاسلام ,ج2,ص351,مستدرك الوسايل ,ج3,س98,ح3114

12ـ دعائم الاسلام, ج 2, ص 351, مستدرك الوسايل, ج 3, س 98, ح 3114.

13ـ خصال, ص 621, ح 10.

14ـ بشاره المصطفى, ص 28.

15ـ خصال, ص613, ح 10.

16ـ منظور شاعر از صدر صدور وجود مقدس پيامبر خاتم(ص) است و اشاره به روايتى از آن حضرت دارد كه فرمود: لا صلوه الا بحضور القلب.

17ـ قرب الاسناد, ص 150.

18ـ حكمت 97.

19ـ حكمت 252.

20لباس كهنه و پوسيده.

21ـ نهج البلاغه, نامه 27, فراز 15.

22ـمحاسن, ج1, ص121.

23ـ بحار الانوار, ج 79, ص 207.

24ـ بحار الانوار, ج 79, ص 213.

25ـ خطبه 199.

26ـ مدثر, 43.

27ـ شرح غرر الحكم, ج 2, ص 164.

28ـ خصال, ص 628, ح 10.

29ـ موسوعه كلمات الامام الحسين, ص 392.

30ـ بحار الانوار, ج 45, ص 3.

31ـ حياه الامام الحسين بن على, ج 3, ص 175.

32ـ مقتل خوارزمى, ج 2, ص 17 اعيان الشيعه, ج 1, ص 606.

33ـ وقعه الطف, ص 232.

34ـ اين مقاله پيش از اين در مجله نيايش شماره 3 چاپ گرديده كه با اضافات و اصلاحاتى در اين ره توشه مورد استفاده قرار گرفت.