بازگشت

احكام روزه(1)


اشاره: در اين مجموعه احكام اصل مسأله از كتاب توضيح المسائل مراجع گرفته شده و در برخى موارد كه از اين كتاب نقل شده است آدرس از منابع ديگر در پاورقى ذكر شده است.

نيت روزه ماه رمضان



در نيت روزه، همين قدر كافى است كه انسان براى انجام فرمان الهى، از اذان صبح تا مغرب، كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام ندهد و جارى كردن بر زبان يا گذراندن از قلب لازم نيست.(2) م - 1550

مى توان در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن، نيت كرد و بهتر است كه شب اول ماه هم، نيت روزه تمامى ماه را داشته باشد.(3) م - 1551

كسى كه پيش از اذان صبح(4) بدون نيت روزه، خوابيده است اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند(5)، روزه او صحيح است، چه روزه واجب باشد و چه مستحب و اگر بعد از ظهر بيدار شود، نمى تواند نيت روزه واجب كند.(6)

خواب ماندن و نيت روزه



اگر پيش از اذان صبح، نيت كند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود، روزه اش صحيح است. م - 1560

اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند،(7) انجام نداده باشد،(8) بايد نيت كند و روزه او صحيح است و اگر كارى كه روزه را باطلى مى كند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است، روزه او باطل است، ولى تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام ندهد و بعد از رمضان هم آن را قضا نمايد.(9)

بلوغ و روزه كودك



اگر بچه، پيش از اذان صبحِ ماه رمضان، بالغ شود، بايد روزه بگيرد(10) و اگر بعد از اذان به سن بلوغ برسد، روزه آن روز بر او واجب نيست.(11)

روزه مريضى كه پيش از ظهر خوب شود



اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود،(12) و از اذان صبح تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد،(13) بايد نيت روزه كند(14) و چنانچه بعد از ظهر بهبودى يابد، روزه آن روز بر او واجب نيست.

روزه مستحب در حال وجوب روزه



كسى كه براى به جا آوردن روزه ميتى اجير شده،(15) اگر روزه مستحبى بگيرد، اشكال ندارد،(16) ولى كسى كه روزه قضا(17) يا روزه واجب ديگرى دارد، نمى تواند روزه مستحب بگيرد و چنانچه فراموش كند و روزه مستحب بگيرد، در صورتى كه پيش از ظهر يادش بيايد(18) روزه او به هم مى خورد و مى تواند نيت خود را به روزه واجب(19) برگرداند و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او(20) باطل است. م - 1563

روزه يوم الشك



روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، واجب نيست روزه بگيرد، و اگر بخواهد روزه بگيرد(21) نمى تواند نيت روزه رمضان كند(22) ولى اگر نيت روزه قضا و مانند آن بنمايد، چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده از رمضان حساب مى شود. م - 1568

اگر در روزى كه شك دارد آخر شعبان است به نيت روزه قضا يا مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است، بايد نيت روزه رمضان كند.(23)

بازگشت از نيت روزه و قصد مفطر



اگر در روزه واجب معين؛ مثل روزه رمضان(24) از نيت روزه گرفتن برگردد،(25) روزه اش باطل است،(26) ولى چنانچه نيت كند كه چيزى كه روزه را باطل مى كند به جا آورد، در صورتى كه آن را انجام ندهد روزه اش باطل نمى شود.

چيزهايى كه روزه را باطل مى كند



1. خوردن و آشاميدن

مواردى كه مبطل روزه است

الف) خوردن متعارف؛ مانند نان و آب و... م - 1573

ب) خوراك غير متعارف؛ مانند خاك، شيره درخت و... م - 1573

ج) در حال خوردن و آشاميدن، بفهمد كه صبح شده و عمداً آنها را فرو ببرد.

م - 1574

د) با علم(27) به اين كه غذاى لاى دندان مانده، در روز فرو مى رود،(28) خلال نكند و فرو رود.(29) م - 1578

ه) با علم به اين كه غذاى لاى دندان، در روز فرو مى رود خلال نكند و چيزى فرو نرود.(30) م - 1578

و) فرو بردن اخلاط سر و سينه، بعد از آن كه وارد فضاى دهان گرديد(31) بنابر احتياط واجب. م - 1580

چشيدن غذا و مانند آن (مثل شست و شوى دهان با آب و دارو) در صورتى كه از اول بداند كه به حلق مى رسد،(32) چنانچه فرو رود قضا و كفاره دارد.

ز) مسواك و مانند آن در صورتى كه آن را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان برگرداند و رطوبت آن را فرو برد.(33) م - 1573

مواردى كه مبطل روزه نيست



الف) خوردن(34) و آشاميدن سهوى م - 1575

ب) فرو بردن آب دهان(35)

- (36)رطوبت مسواك در آب دهان به طورى كه از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.(37) م - 1573

د) فرو بردن اخلاط سر و سينه يا چرك گلو تا به فضاى دهان نرسيده باشد.(38)

م - 1580

ه) چشيدن غذا و مانند آن(39) كه معمولاً به حلق نمى رسد اگر چه اتفاقاً به حلق برسد.

و) ريختن چيزى به زور در گلوى روزه دار.(40) م - 1655

ز) خونى كه از لثه ها به سبب بيمارى لثه، وارد فضاى دهان شود،(41) و بدون توجه و اختيار فرو رود.(42)

آمپول و دارو



الف) آمپول

غذايى:

- مكارم: احتياط واجب، خوددارى كردن از تزريق آمپول ها و سرم هايى است كه به جاى غذا يا دوا به كار مى رود و در صورت تزريق خون در حال روزه، احتياط، اتمام روزه و قضاى آن است.(43)

- امام: احتياط واجب،(44) خوددارى كردن از استعمال آمپولى است كه به جاى غذا استفاده مى شود. م - 1576

دوايى:

- امام، فاضل، وحيد و خامنه اى: آمپولى كه به جاى دوا استعمال مى شود، اشكال ندارد.(45) م - 1576

بى حسى: تزريق آمپولى كه عضو را بى حس مى كند اشكال ندارد. م - 1576

ب) دارو

خوردنى: خوردن قرص و نوشيدن شربت و مانند آن، مبطل روزه است.(46)

غير خوردنى:



1. استفاده از اسپرى كه به صورت پودر گاز از راه دهان به ريه ها مى رسد، براى كسانى كه مبتلا به تنگى نفس هستند(47) اشكالى ندارد.(48)

2. ريختن دارو در چشم مبطل نيست. م - 1657

3. استعمال شياف مبطل نيست.(49) م - 1657

4. انفيه كشيدن(50) اگر بداند كه به حلق مى رسد جايز نيست و اگر به حلق برسد، مبطل روزه است.(51) م - 1657

ج) استفاده از ابزار پزشكى

1. بردن وسايل دندان پزشكى در دهان به هنگام معاينه، روزه را باطل نمى كند.(52)

2. آندوسكوپى معده(53) بدون آن كه چيزى كه مبطل روزه است، همراه آن داخل معده شود، روزه را باطل نمى كند.(54)

3. وارد كردن دارو از طريق سوند معده - لوله اى كه از طريق دهان يا بينى وارد معده بيمار مى شود و آن را شستشو مى دهد - جايز نيست مگر در مواقع ضرورت كه آن نيز موجب ابطال روزه است و قضا دارد.(55)

آدامس



جويدن آدامس همراه با ذوب شدن تدريجى اجزاى آن جايز نيست و مبطل روزه است.(56)

استمناء در موارد ذيل مبطل روزه نيست



الف) بى اختيار در حال خواب يا بيدارى منى از روزه دار بيرون آيد. م - 1589

ب) بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود و بخوابد و محتلم شود.

ج) در حال بيرون آمدن منى، از خواب بيدار شود و از بيرون آمدن جلوگيرى نكند.(57) م - 1591

د) بعد از احتلام و پيش از غسل، با بول يا استبراء باقيمانده منى بيرون آيد.

م - 1592

ه) با قصد بيرون آمدن منى، كارى بكند، ولى منى خارج نشود.(58) م - 1594

و) بدون قصد بيرون آمدن منى(59) با كسى بازى و شوخى كند و عادت به خروج منى در اين وضعيت داشته باشد، هر چند به صورت اتفاقى منى از او خارج شود.(60)

در موارد ذيل روزه باطل مى شود



1. نسبت عمدى دروغ به خدا و پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله و سلم - و امامان - عليهم السلام - . م - 1569

2. نسبت عمدى دروغ به حضرت زهرا - عليهاالسلام - (61) و ساير پيامبران(62) و جانشينان آنان(63) بنابر احتياط واجب.

3. سخن راستى را از آنان نقل كند و سپس بگويد دروغ گفتم.(64) م - 1602

4. در شب، خبرى را به دروغ از آنان نقل كند و در روز بگويد آنچه ديشب گفته ام، راست است.(65) م - 1602

5. اگر از او بپرسند كه آيا پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله و سلم - چنين فرمود؟ در جايى كه بايد بگويد: نه، عمداً بگويد: بلى، يا جايى كه بايد بگويد: بلى، بگويد: نه. م - 1601

در موارد ذيل روزه باطل نمى شود



1. به اعتقاد راست بودن، مطلبى از آنان نقل كند، سپس بفهمد دروغ بوده.(66) م - 1598

2. دروغى كه ديگرى بر آنان بسته، از قول گوينده گزارش كند.(67)

3. با علم به باطل شدن روزه با نسبت دروغ به آنان، چيزى را كه مى داند دروغ است به ايشان نسبت دهد، سپس بفهمد آنچه را كه گفته، راست بوده است.(68)

4. خبرى را كه نمى داند راست است يا دروغ،(69) نقل كند، ليكن بنا بر احتياط واجب بايد از گوينده خبر يا كتابى كه در آن نوشته شده نقل كند.(70)

غلط خواندن قرآن در حال روزه



اگر غلط خواندن قرآن، موجب تغيير معنا شود، و آن معناى غلط را بخواهد نسبت به خدا و رسول دهد، حرام است و موجب بطلان روزه مى شود.(71)

غلط خواندن قران در حال روزه اگر تعمد بر كذب به خدا و رسول نباشد، موجب بطلان روزه نمى شود.(72)

حكم قرص ضد باردارى



اگر با خوردن قرص، حيض، بند آمده، روزه او صحيح است.(73)

استفاده از قرص ضد باردارى در صورتى كه ضرر مهمى نداشته باشد اشكال ندارد و اگر با مصرف آن، عادت نشده است روزه وى صحيح است.(74)

جاهايى كه قضا و كفاره لازم است



يادآورى: 1. مكارم در تمام موارد ذيل مى فرمايد: «اگر انجام آنها عمدى و با علم و اطلاع باشد، قضا و كفاره دارد و اگر به خاطرندانستن مسئله باشد كفاره ندارد ولى به احتياط قضا دارد».

2. سيستانى: باطل كردن عمدى و اختيارى روزه ماه رمضان از راه خوردن و آشاميدن، جماع، استمناء و بقاى بر جنابت موجب قضا و كفاره است و در غير اين موارد قضا واجب است و به احتياط مستحب كفاره هم دارد.

- خوردن و آشاميدن عمدى و اختيارى.(75)

- فرو بردن چيزى كه بعد از آروغ زدن به دهان مى آيد.(76) م - 1671

- آميزش با همسر (در غير ايام حيض) م - 1678

توضيح:



1. اگر زن و شوهر راضى به آميزش باشند، بر هر كدام كفاره واجب است.(77)

2. اگر مرد، همسرش را به آميزش مجبور كند، كفاره روزه خود(78) و همسرش را بايد بدهد.(79) م - 1679

- اگر زن، شوهرش را مجبور كند، تنها كفاره خودش را بايد بدهد، نه شوهر را.(80)

- اگر زن در آغاز مجبور بود و در اثنا، راضى شد، دو كفاره بر شوهر و يك كفاره بر زن واجب است.(تحرير، القول فيما يترتب على الافطار، مسئله 6).(81)

- به طور عمد، كارى كند كه از او منى بيايد.(82) م - 1658

- به طور عمد، غبار غليظ به حلق برساند.(83) م - 1658

- فرو بردن عمدى تمام سر در اب، بنابر احتياط واجب.(84)

- بقاى عمدى بر جنابت تا اذان صبح. م - 1658

- اماله عمدى با چيزهاى روان بنا بر احتياط واجب.(85) م - 1658

- خوابيدن در حال جنابت در شب ماه رمضان(86) با علم به اين كه اگر بخوابد،(87) براى غسل بيدار نمى شود و خواب بماند. م - 1625

- اقدام بر جنابت، در شب ماه رمضان، در صورتى كه براى هيچ كدام از غسل(88) و تيمم وقت نداشته باشد.(89) م - 1623

- افطار كردن طبق گفته كسى كه مى گويد مغرب شده،(90) سپس معلوم شود كه مغرب نبوده است (در فرض عادل بودن آن، فقط قضا دارد). م - 1673

جاهايى كه فقط قضا واجب است



الف) قى كردن عمدى در روز ماه رمضان.(91)

ب) بيدار نشدن جنب در شب ماه رمضان(92) از خواب سوم تا اذان صبح، طبق مسئله 1630

ج) انجام ندادن عملى كه روزه را باطل مى كند، در حالى كه نيت روزه نكند يا ريا كند يا بعد از نيت قصد كند كه روزه نباشد.(93) م - 1688

د) انجام(94) مفطر به گفته كسى كه بگويد صبح نشده سپس معلوم شود كه صبح بوده است. م - 1688

ه) اگر كسى بگويد صبح شده و روزه دار به گفته او يقين نكند يا خيال كند شوخى مى كند و مفطرى انجام دهد، سپس معلوم شود صبح بوده است. م - 1688

و) در شب ماه رمضان بدون تحقيق از صبح شدن، مفطرى انجام دهد،(95) يا بعد از تحقيق، با اين كه گمان(96) به صبح شدن دارد مفطرى انجام دهد، آن گاه معلوم شود صبح بوده است.(97)

ز) به گفته(98) فرد عادلى افطار كند،(99) سپس معلوم شود كه مغرب نبوده است.

ح) آب را براى(100) خنك شدن يا بى جهت در دهان بگرداند كه بى اختيار فرو رود،(101) ولى اگر براى وضو باشد قضا ندارد.(102) م - 1688

ط) انجام مفطر(103) در هواى صاف كه به واسطه تاريكى، يقين به مغرب پيدا كند، و بعد معلوم شود كه مغرب نبوده(تحرير القول فيما يترتب على الافطار، شماره 8).(104)

ى) نگرفتن روزه ماه رمضان به سبب مرضى كه بعد از رمضان برطرف گردد ،ليكن عذر ديگرى مانند مسافرت پديد ايد كه مانع انجام قضاى آن تا رمضان سال بعد شود.(105)

م -1704

ك) نگرفتن روزه ماه رمضان به سبب عذرى كه بعد از رمضان برطرف گردد، ليكن مرضى پديد آيد كه مانع انجام قضاى آن تا رمضان سال بعد شود.(106) م - 1704

ل) نگرفتن روزه به سبب سفر و ادامه سفر تا رمضان سال بعد كه قضا دارد.(107)

م) باطل كردن عمدى روزه كه در پى آن در همان روز عذر قهرى؛ مانند حيض يا نفاس يا مرض پديد آيد.(108)

ن) فوت شدن روزه به سبب مستى يا روزه دارى در حال مستى هر چند مستى او از راه داروى درمانى باشد(109) و چنانچه از حالت مستى خارج شود(110) بنابر احتياط آن روز را تمام كند و سپس قضا نمايد. م - 1969

س) مسلمانى كه مرتد شود، سپس اسلام آورد، نسبت به روزهاى ارتداد، قضا دارد. م - 1695

ع) كسى كه معتقد است كه روزه براى او ضرر ندارد و روزه بگيرد و بعد از مغرب بفهمد كه روزه براى وى ضرر(111) داشته(112) بايد قضا كند. م - 1695

موارد وجوب قضا و كفاره جمع



الف) باطل كردن روزه با چيزهاى حرام ، چه حرام اصلى باشد؛ (مثل شراب، زنا و...) و يا به جهتى حرام شده باشد(مثل نزديكى با همسر در عادت ماهانه، غذاى حلالى كه خوردن آن ضرر دارد و...)(113) بنابر احتياط واجب. م - 1665

ب) دروغ بستن به خدا و پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله و سلم - (114) بنابر احتياط واجب.

م - 1666

ج) فرو بردن عمدى غذاى آروغ زده شده، در صورتى كه از حالت غذا بودن خارج شده باشد يا همراه با خون باشد،(115) بنابر احتياط واجب.

مواردى كه قضا واجب نيست



1. نگرفتن روزه ماه رمضان به سبب مرض يا حيض و نفاس و مردن شخص(116) پيش از تمام شدن رمضان.(117) م - 1702

2. نگرفتن روزه تمام يا قسمتى از ماه رمضان به سبب بيمارى و ادامه آن تا رمضان آينده و براى هر روز يك مد طعام كفاره بدهد.(118)

3. در ماه رمضان بعد از تحقيق از صبح شدن(119) يقين يا گمان پيدا كند كه صبح نشده و چيزى بخورد، سپس معلوم شود كه صبح بوده. م - 1688

4. افطار كردن در هواى ابر(ى) به گمان مغرب شدن، سپس معلوم شود كه مغرب نبوده است. م - 1688

5. كودك نابالغ اگر در روز ماه رمضان بالغ شود و افطار كند، نسبت به همان روز.(120)

احكام قضا



در قضاى روزه رمضان اگر وقت تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر، روزه را باطل كند،(121) ليكن بعد از ظهر، حرام و موجب كفاره است.(122)

اگر از چند ماه رمضان، روزه قضا داشته باشد، قضاى هر كدام را كه اول بگيرد، مانعى ندارد، مگر آن كه وقت قضاى رمضان آخر، تنگ باشد(123)كه بنابر احتياط، بايد اول آن را قضا كند، و در اين صورت اگر قضاى رمضان هاى قبل را مقدم بدارد، روزه ها صحيح است، ليكن براى رمضان آخر، كفاره تأخير (براى هر روز يك مد طعام) بدهد.(124)

- با وجوب روزه قضاى ماه رمضان و كفاره بر انسان، انجام قضاى ماه رمضان از نظر وقت، تقدمى بر روزه كفاره ندارد، بلى قضا را تا رمضان سال آينده بايد بگيرد. ولى كفاره، زمان محدودى ندارد.(125)

- انجام قضاى روزه رمضان فورى نيست، ولى(126) بنابر احتياط تا رمضان سال بعد به تأخير نيندازد.(127)

- اگر(128) قضاى روزه ماه رمضان ميتى را گرفته باشد،(129) احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر، روزه را باطل نكند وليكن اگر افطار كرد كفاره ندارد.(130) م - 1701

كسانى كه روزه بر آنان واجب نيست

1. شخص پير (در صورتى كه:)(131)

الف) گرفتن روزه براى وى ممكن نباشد.

ب) گرفتن روزه براى وى مشقت داشته باشد(132) كه در اين صورت بايد براى هر روز، يك مد طعام به فقير بدهد.(133)

ج) در هر دو صورت ياد شده اگر بعد از رمضان(134) بتواند روزه بگيرد،(135) بنابر احتياط واجب بايد قضا كند. م - 1726

2. كسى كه بيمارى تشنگى دارد(در صورتى كه:)

الف) نمى تواند تشنگى را تحمل كند.

ب) تحمل تشنگى برايش دشوار است، در اين صورت بايد يك مد طعام به فقير بدهد.(136) م - 1727

ج) اگر بعد از رمضان، توانايى روزه گرفتن را داشت(137) به احتياط واجب قضا كند.

د) به احتياط(138) واجب بيش از مقدار ناچارى آب نياشامد.

3. زنى كه زايمانش نزديك است(در صورتى كه:) م - 1728

الف) روزه براى حملش ضرر دارد بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.(139)

ب) روزه براى خودش ضرر دارد،(140) به احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

ج) در هر دو صورت، روزه هايى را كه نگرفته است، بايد قضا كند.

4. زنى كه بچه شير مى دهد و روزه گرفتن براى :

الف) كودك او زيان بار است، براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.(141) م - 1729

ب) خودش زيان آور است،(142) بنابر احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد. م - 1729

ج) در هر دو صورت بعد از رمضان، قضا كند. م - 1729

د) اگر كسى پيدا شود كه با مزد، يا بى مزد، بچه را شير بدهد،(143) بنابر احتياط واجب روزه بگيرد و بچه را از آن راه، شير دهد.

5. شخص بيمار (در صورتى كه): يقين داشته باشد يا بترسد كه روزه موجب تشديد بيمارى يا دير خوب شدن آن (و) يا تشديد درد گردد.(144)

6. ضعفى كه به طور عادى غير قابل تحمل است.(145)

7. شخص غير بيمار(146) كه ترس دارد از بروز مرض و ضرر از راه روزه گرفتن در صورتى كه اين ترس، ريشه و زمينه عقلايى داشته و مورد توجه آنان باشد (نه هر ترسى).(147)

8. غير مسلمان، اگر چه در بخشى از روز، مؤمن نباشد.(148)

9. حائض و نفسا هر چند در لحظه اى از روز، خون ببيند.(149)

استفتائات مربوط به روزه بيمار



- با فرض خوف و ترس ضرر براى چشم، روزه گرفتن جايز نيست و همچنين كارهاى ديگر كه براى چشم ضرر داشته باشد.(150)

- شخص مبتلا به بيمارى زخم معده اگر احتمال مى دهد كه روزه برايش ضرر دارد، نبايد روزه بگيرد.(151)

- مكارم: بيمارانى كه ناچارند( به دستور پزشك) هر چند ساعت، مقدارى مايعات بنوشند؛ مانندافراد قطع نخاعى، روزه ازآنها ساقط است و به جاى آن، در صورت داشتن قدرت مالى، براى هر روز يك مد طعام كفاره بدهند.(152)

- فاضل: اگر روزه باعث پيدايش مرض يا شديد شدن بيمارى شود، صحيح نيست.(153)

- صافى: اگر روزه موجب كم شدن بينايى چشم گردد اگر به صورت موقت باشد كه بعد از روزه برطرف گردد، روزه واجب است و اگر موجب كم شدن بينايى چشم براى هميشه باشد، روزه واجب نيست.(154)

- خامنه اى: اگر مكلف از گفته پزشك يقين يا اطمينان پيدا كند كه روزه براى او ضرر دارد يا از گفته وى يا منشأ عقلايى ديگرى براى او خوف ضرر حاصل شود، روزه جايز نيست.(155)

- خامنه اى: مبتلايان به بيمارى كليه و قند در صورتى كه جلوگيرى از مرض، مستلزم نوشيدن مايعات باشد، يا خوددارى از خوردن و آشاميدن در طول روز، موجب ضرر به آنان يا خوف ضرر گردد، روزه بر آنها واجب نيست.(156)

ضعف دوران بلوغ



- دختر تازه بالغى كه توان روزه گرفتن را ندارد(157) و تا رمضان سال بعد نيز نمى تواند قضا كند،(158) هر وقت توانست روزه بگيرد، و براى تأخير هر روز تا رمضان سال بعد يك مد طعام به فقير بدهد، مگر آن كه در تأخير، معذور باشد كه چيزى بر او نيست.(159)

توضيح: فتواهاى ساير مراجع را درباره جواز افطار چنين افرادى از مسئله شماره 1583(روزه ضعيفان) مى توان به دست آورد.

روزه مسافر



توضيح: الف) معيار سفر در روزه مسافر، سفرهاى چهار فرسخى است (چهار فرسخ در رفت و چهار فرسخ در برگشت) و يا در رفت هشت فرسخ است.

ب) ميزان فرسخ نيز، فرسخ شرعى است.

ج) هشت فرسخِ شرعى 45 كيلومتر است.

اگر برگشت، چهار فرسخ باشد، و رفت كمتر از آن، نماز تمام و روزه صحيح است.

م - 1714

حكم روزه مسافر



1. مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر، دو ركعت بخواند، نبايد روزه بگيرد، و مسافرى كه نمازش را تمام مى خواند، مانند كسى كه شغلش مسافرت(160) يا سفر او سفر معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد. م - 1714

2. مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد(161) ولى اگر براى فرار از روزه باشد مكروه است.(162)

3. در روزى كه روزه واجب معينى غير از رمضان بر او واجب است:

الف) مثل اين كه اجير شده كه روز معينى را روزه بگيرد(163) بنابر احتياط واجب سفر نكند و اگر در سفر است،(164) قصد ده روز كند و روزه بگيرد. م - 1716

ب) اگر نذر كرده باشد كه روز معينى را روزه بگيرد،(165) مى تواند در آن روز مسافرت نمايد.(166) م - 1716

4. اگر نذر كند روزه بگيرد و روز آن را معين نكند (نذر مطلق)، نمى تواند آن را در سفر به جا آورد. م - 1717

5. اگر فراموش كند كه مسافر است يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل است و در سفر روزه بگيرد، باطل است. م - 1720

مواردى كه روزه در سفر صحيح است



1. نذر كند كه روز معينى در سفر روزه بگيرد. م - 1717

2. نذر كند كه روز معينى را چه مسافر باشد يا نباشد، روزه بگيرد. م - 1717

3. مسافرى كه نداند روزه مسافر باطل است و جهلش تا مغرب باقى باشد.

م - 1719

4. روزه دارى كه بعد از ظهر مسافرت كند م - 1721

5. مسافرى كه مفطرى انجام نداده و پيش از ظهر به وطن يا مكانى كه قصد ده روز مى كند برسد و نيت روزه كند، گرچه اين سفر را پيش از ظهر همان روز انجام داده باشد. م - 1722

مبدأ سفر



معيار(167) در آغاز سفر - پيش از ظهر يا بعد از ظهر - بيرون رفتن از محل است نه خروج از حد ترخص و در بازگشت نيز معيار پايان سفر، وارد شدن به محل است نه رسيدن به حد ترخص، ولى اگر پيش از ظهر از محل بيرون رود و بعد از ظهر از حد ترخص بگذرد(168) يا در بازگشت پيش از ظهر به حد ترخص برسد، و بعد از ظهر وارد محل شود،(169) احتياط واجب(170) در روزه گرفتن آن روز و قضاى آن است.(171)

قصد اقامه مسافر



مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند(172) اگر از اول قصدش اين باشد كه در بين ده روز به اطراف آن جا برود:(173)

الف) اگر آن اطراف؛ مانند مزارع و باغات و حدود سور بلد باشد و رفتن به آن جاها منافى با صدق اقامت در محل نباشد، در تمام ده روز، نماز تمام و روزه صحيح است.

ب) اگر آن اطراف تا كمتر از چهار فرسخ باشد و در نيت او اين است كه در بين ده روز فقط يك مرتبه برود و مجموع رفت و برگشت بيش از دو ساعت طول نكشد، در تمامى ده روز نماز او تمام و روزه اش صحيح است. م - 1338

مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى(174) بخواهد به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود وبرگردد به محل اقامت خود، نمازش تمام و روزه اش صحيح است.(175) م - 1349 و 1348

نماز و روزه كثيرالسفر و دانشجويان



- امام خمينى: كسى كه شغل او سفر است، مانند راننده، كشتيبان، خلبان، حمله دار در سفرِ شغل، چوپان، دوره گرد در مسافت شرعى نمازشان تمام و روزه آنان صحيح است، ولى كسى كه شغل او در محلى بيش از مسافت شرعى است و به آنجا تردد دارد (مانند معلم، دانشجو، پزشك و...) نمازشان شكسته و روزه آنان صحيح نيست.(176)

- اراكى: كسى كه هفته اى يك بار به يكى از شهرها، يك هفته به كاشان، هفته اى به تهران، هفته اى به اصفهان براى ديدن بستگانش مى رود، كثير السفر است و نماز او تمام و روزه اش صحيح است.(177)

- اراكى: حصول كثرت سفر با سه ماه مسافرت روزانه محل اشكال است و احوط جمع است.(178)

- سيستانى: عنوان كثيرالسفر بر كسى صدق مى كند كه حداقل در هفته، سه روز يا در ماه، يازده روز در مسافرت باشد. و اين عنوان بر كسى كه در هفته يك روز در سفر است، صدق نمى كند و اگر هر هفته دو روز در سفر باشد، احتياط واجب آن است كه هم تمام بخواند و هم شكسته و روزه را بايد بگيرد.(179)

- خامنه اى: كسى كه براى شغل آزاد يا ادارى سفر مى كند(و) دست كم هر ده روز يك بار ميان وطن يا محل سكونت و محل كار تردد دارد، از سفر دوم به بعد نماز وى تمام و روزه او صحيح است. همچنين مبلغانى كه براى ارشاد و امر به معروف مسافرت مى كنند و تبليغ و ارشاد عرفا شغل آنان به شمار مى آيد، ولى طلاب و دانشجويان كه براى تحصيل علم به اندازه مسافت شرعى تردد مى كنند، گر چه روزانه باشد نماز آنان شكسته و روزه آنان نيز باطل است.(180)

- گلپايگانى و صافى: كسى كه كارش اين است كه هفته اى يك بار يا بيشتر براى انجام شغلى در محلى سفر مى كند؛ مثلا براى تدريس يا درس خواندن مى رود، همين كه به مقدارى سفر كند كه عرفاً اين كار را شغل او گويند، بايد نماز را تمام و روزه را به جا آورد.(181)

- صافى: كسى كه براى درس خواندن، هفته اى يك يا دو بار به بيش از مسافت شرعى سفر مى كند، در صورتى كه مدتى طولانى؛ مانند چهار ماه يا بيشتر اين وضع را داشته باشد، نمازش تمام و روزه اش صحيح است.(182)

فرق بين «من شغله السفر» و «من شغله فى السفر» آن است كه اولى مانند راننده است و دومى كسى است كه از وطنش تا محل كارش به قدر مسافت شرعى در رفت و آمد است، به طورى كه در هيچ كدام از آن دو مكان، ده روز متوالى نمى ماند، نماز آن تمام و روزه شان صحيح است.(183)

- فاضل: دانشجويان، معلمان و... كه محل تحصيلشان جاى ديگرى است و معمولا جمعه ها به وطن بر مى گردند يا آنان كه هر روز براى كار مى روند و شب به وطن مراجعت مى كنند، اگر سفرشان به حد مسافت شرعى است، بنابر احتياط، نمازشان شكسته و روزه شان صحيح نيست.(184)

- تبريزى: دانشجويانى كه جهت تحصيل از وطن به جايى كه به اندازه مسافت شرعى است رفت و آمد مى كنند و كمتر از ده روز در وطن خود مى مانند، به احتياط واجب نماز را جمع (شكسته و تمام) بخوانند، ولى روزه آنان صحيح است.(185)

- بهجت: در كثيرالسفر لازم نيست سفرهاى متعدد داشته باشد، بلكه يك سفر طولانى كه بيشتر سال را فرا گيرد؛ مثل سفرهاى متعدد است، پس همين كه بگويند فلانى شغلش سفر است، كافى است. م - 1064

- بهجت: (دانشجويان و) كسانى كه به اندازه مسافت شرعى در تردد هستند و اين كار از نظر عرف شغلشان به حساب مى آيد، اگر به طور معمول كمتر از ده روز در محل تحصيل يا كار مى مانند، در غير سفر اول، نماز آنان تمام و روزه صحيح است.(186)

پاورقي



1) عبدالرحمن انصارى و يداللَّه مقدسى، چگونه بايد روزه گرفت؟ (با تلخيص و تصرف اندك) .

2) مكارم: بايد احتياطاً كمى پيش از اذان صبح و كمى بعد از مغرب از انجام اين كارها خوددارى كند.

3) بهجت: و احتياط به تجديد نيت هر شب ترك نشود.

- وحيد: تجديد نيت هر شب لازم نيست و بقاى همان نيت كفايت مى كند.

4) بهجت: در غير روزه معين واجب مثل روزه ماه مبارك رمضان كه بدون نيت خوابيده، اگر پيش از ظهر بيدار شود، و در حال اختيار، نيت كند روزه او صحيح است....

- خويى و تبريزى: در غير روز ماه رمضان... اما در ماه رمضان اگر چه پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند صحت روزه اش محل اشكال است. (تبريزى: و لازم است آن روز را امساك كرده و بعد قضا نمايد).

- سيستانى: در روزه ماه رمضان و روزه واجب كه زمانش معين است و بدون نيت خوابيده است اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند روزه او صحيح است و اگر بعد از ظهر بيدار شود بايد بنا بر احتياط بقيه روز را به قصد قربت مطلقه امساك كرد و روزه آن را نيز قضا كند.

5) وحيد: چنانچه روزه واجبى است كه وقت آن معين است؛ مثل رمضان و نذر معين، صحت روزه اش محل اشكال است و اگر روزه واجبى باشد كه وقت معين ندارد صحيح ست.

6) وحيد: هر چند غير معين باشد ولى در قضاى روزه ماه رمضان عدم جواز بعد از ظهر ،بنابر احتياط است.

- گلپايگانى وصافى افزودند: ولى در واجب مضيق؛ مثل روزه ماه رمضان احتياط واجب آن است كه رجاء نيت روزه بنمايد و آن را تمام كند و بعداً قضاى آن را به جا آورد.

7) خويى، تبريزى و (وحيد 1569):... انجام داده باشد يا بعد از ظهر ملتفت شود كه اگر ماه رمضان است روزه باطل است، ولى بايد تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد و بعد از رمضان هم آن را قضا كند و همچنين است حكم، بنابر احتياط واجب، اگر پيش از ظهر ملتفت شود و كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام نداده باشد.

8) بهجت: بايد فوراً نيت كند و گرنه روزه او باطل مى شود.

9) سيستانى: اگر بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است، بنابر احتياط....

10) اراكى: و همچنين اگر بعد از اذان بالغ شود، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، روزه آن روز بر او واجب است.

- صافى و گلپايگانى: احتياط واجب آن است كه اگر پيش از ظهر بالغ شود، و مفطرى انجام نداده باشد، آن روز را روزه بگيرد.

- بهجت: همانند نظر ايات گلپايگانى و صافى است و افزودند: بعداً قضاى آن روز را نيز بگيرد و همچنين است اگر شخصى كه جنون دارد و جنونش از بين برود و اين احتياط درباره غير بالغ است كه از اول صبح، نيت روزه نداشته باشد، ولى چون روزه بچه مميز، صحيح است - اگر چه بر او واجب نيست - اگرنيت روزه داشته باشد، و در بين روز بالغ شود، روزه آن روز او صحيح است و قضا ندارد.

- مكارم: و اگر بعد از اذان بالغ شود، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، احتياط واجب آن است كه روزه را بگيرد و بعد هم قضا كند.

11) سيستانى: مگر آن كه قصد روزه مستحبى كرده باشد كه اتمام روزه بنابر احتياط لازم است.

- وحيد: هر چند احتياط مستحب اين است كه اگر پيش از ظهر بالغ شود و نيت روزه كرده باشد يا اين كه نيت روزه نكرده، ولى مفطرى انجام نداده باشد، نيت كند و روزه آن روز را تمام كند.

12) گلپايگانى، صافى، خويى، تبريزى و وحيد: روزه آن روز بر او واجب نيست.

13) بهجت: واجب بودن روزه و صحيح بودنش، خالى از وجه نيست.

14) سيستانى: به احتياط واجب نيت روزه كند... .

- مكارم: و احتياطاً قضاى آن را به جا آورد.

15) سيستانى: يا روزه كفاره دارد... .

16) اراكى: اگر چه احتياط مستحب آن است كه اول، روزه واجبى را كه براى آن اجير شده است به جا آورد... .

17) فاضل و وحيد(1571): دارد نمى تواند روزه مستحبى بگيرد و اگر روزه واجب ديگرى دارد، بنا بر احتياط واجب نمى تواند روزه مستحبى بگيرد.

- خامنه اى: رمضان بر ذمه اش باشد، نمى تواند روزه مستحبى بگيرد، حتى بعد از فوت وقت نيت روزه واجب.(اجوبةالاستفتائات، شماره 743).

بهجت: دارد، نمى تواند روزه مستحبى بگيرد....

- تبريزى: يا روزه واجبى به عهده دارد گرفتن روزه مستحبى، صحيح است(منهاج الصالحين، ج 1، مسئله 1035).

18) مكارم: عبارت «روزه مستحبى او به هم مى خورد» در رساله معظم له ذكر نشده است.

19) وحيد: غير معين برگرداند، ولى به روزه واجب معين، محل اشكال است و اگر بعد از ظهر ملتفت شود نمى تواند نيت خود را به روزه واجب برگرداند، هر چند غير معين باشد و اين حكم در قضاى روزه ماه رمضان بعد از زوال تا عصر، بنابر احتياط است.

20) سيستانى: بنابر احتياط باطل است.

21) مكارم: بايد نيت ماه شعبان كند يا اگر روزه قضا به ذمه دارد، نيت قضا كند و چنانچه... و اگر در بين روز بفهمد بايد نيت خود را به روزه ماه رمضان برگرداند.

22) گلپايگانى و سيستانى: و مى تواند نيت كند (سيستانى: ولى اگر نيت كند) كه اگر ماه رمضان است، روزه رمضان و اگر رمضان نيست، روزه قضا يا مانند آن باشد، (سيستانى: صحت روزه اش بعيد نيست) و بهتر آن است كه نيت روزه قضا و مانند....(سيستانى افزود) و اگر قصد مطلق روزه كند و بعد معلوم شود رمضان بوده نيز كافى است.

- خويى، تبريزى، بهجت و وحيد(1576): بايد نيت روزه قضا و مانند آن (وحيد: يا روزه مستحبى) بنمايد و چنانچه بعداً معلوم شود، رمضان بوده از رمضان حساب مى شود و اگر قصد كند آن چه را كه به آن مأمور است انجام دهد و بعد معلوم شود ماه رمضان بوده كفايت مى كند.

- صافى: و بنابر احتياط، نيت قضا و مانند آن نمايد و چنانچه... .

23) فاضل: ولو اينكه بعد از ظهر ملتفت شود و اگر به نيت رمضان روزه بگيرد، باطل است هر چند كه در واقع رمضان باشد.

- مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسئله 1568.

24) خويى، گلپايگانى: تبريزى، صافى، سيستانى: مردد شود كه روزه خود را باطل كند يا نه، يا قصد كند كه روزه را باطل كند( سيستانى: اگر دو مرتبه نيت روزه نكند) روزه اش باطل مى شود اگر چه از قصدى كه كرده توبه نمايد و كارى را هم كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد.

- سيستانى: و اگر دو مرتبه نيت روزه كند، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند و بعداً قضاى آن را بجا آورد.

25) اراكى و مكارم: يا نيت كند كه چيزى را كه روزه را باطل مى كند به جاى آورد (مكارم: يا مردد شود كه روزه بگيرد يا نه)، روزه اش باطل است. (مكارم افزودند: مگر اين كه در آن حال توجه نداشته باشد كه فلان عمل، روزه را باطل مى كند).

- وحيد(1578): يا مردد شود كه برگردد، يا قصد مفطرى كند(و) يا مردد شود در انجام مفطر، روزه اش باطل است، اگر چه از قصدش توبه كند و به نيت روزه برگردد و مفطرى هم انجام ندهد.

26) خامنه اى: اما اگر دچار ترديد شود، يا تصميم بگيرد كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، ولى انجام نداده، در اين دو صورت صحت روزه وى محل اشكال است و احتياط واجب آن است كه روزه را تمام كند و بعداً هم آن را قضا كند و هر روزه واجب معين ديگر (مثل نذر) نيز همين حكم را دارد.(اجوبةالاستفتائات، شماره 758).

27) وحيد: يا اطمينان....

28) سيستانى: بايد خلال كند.

29) مكارم: روزه را تمام كند و بعد قضا نمايد.

30) امام: بنابر احتياط واجب، بايد قضاى آن را بگيرد.

- بهجت: اخلال به نيت كرده است.

31) سيستانى: بنابر احتياط مستحب آن را فرو نبرد.

- اراكى: نبايد آن را فرو برد.

32) گلپايگانى، صافى و وحيد: روزه اش باطل مى شود هر چند به حلق نرسد و بايد آن را قضا كند و اگر به حلق برسد، كفاره هم واجب است.

33) گلپايگانى، صافى: بلكه اگر رطوبت خارج به آن گفته شود، ولى بداند كه در دهان باقى است، بنابر احتياط لازم نبايد آن را فرو ببرد.

34) خامنه اى: اگر طعام باقى مانده در دهان، در روز فرو رود، در صورتى كه نداند كه به حلق مى رسد و فرو بردن آن نيز عمدى و با توجه نباشد، روزه او صحيح است.(اجوبة الاستفتائات، ج 1، شماره 772) .

35) بهجت: مگر آن كه به مقدار زيادى به صورت غير عادى در دهان جمع شود كه احتياط واجب فرو نبردن آن است.(وسيلة النجاة، ج 1، ص 308، مسئله 1108) .

36) تبريزى: مسواك رطوبت دار را به دهان برنگرداند، مگر آن كه پس از بازگرداندن، آب دهان رابيرون بريزد.(المسائل المنتخبه، ص 178، مسأله 491).

- خوئى، تبريزى و سيستانى: بهتر است خوددارى كند.

- گلپايگانى، صافى و مكارم: همانند آمپول غذايى است.

37) گلپايگانى، صافى: ولى اگر بداند رطوبت در دهان باقى است، بنابر احتياط لازم نبايد آن را فرو برد.

38) بهجت: در صورتى كه در غير حال روزه امرى عادى باشد(امام خمينى، استفتائات، ج 1، ص 307؛ اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 810).

39) مكارم: و شست و شوى دهان با آب و داروها.

40) اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 808.

41) خامنه اى: اگر اين خون در آب مستهلك شود محكوم به طهارت است و بلعيدن آن اشكال ندارد و مانع صحت روزه نيست و همچنين است در صورت شك در همراه بودن آب دهان يا خون، ولى واجب است از رسيدن خون به حلق جلوگيرى كند.(اجوبةالاستفتائات، ج 1. شماره 759 و 763).

42) امام خمينى، استفتائات، ج 1، ص 306، س 8.

43) استفتائات جديد، ج 2، ص 424.

44) فاضل: بايد خوددارى كند، همچنين تزريق خون، اشكال دارد و اگر ناچار از آن باشد، روزه را اتمام كند و قضا را به جا آورد.(جامع المسائل، ج 2، سوال 393).

- بهجت: اجتناب خالى از وجه نيست.

- خويى، تبريزى و سيستانى: بهتر است خوددارى كند.

- وحيد: احتياط مستحب خوددارى كردن است.

- گلپايگانى، صافى: احتياط مستحب خوددارى از استعمال آمپول است و فرقى بين آمپول ها نيست( صافى: و همچنين است سرم).

- خامنه اى: احتياط واجب آن است كه روزه دار از آمپول هاى مقوى يا مغذى و آمپولى كه در رگ تزريق مى گردد و انواع سرم ها خوددارى كند.(اجوبة الاستفتائات، ج 1، شماره 776 و 777).

45) خوئى، تبريزى و سيستانى: بهتر است خوددارى كند.

- گلپايگانى، صافى و مكارم: همانند آمپول غذايى است.

46) اجوبة الاستفتائات، ج 1، شماره 768 و 769.

47) خامنه اى: اگر ماده اى كه از طريق دهان وارد ريه مى شود فقط هوا باشد به روزه ضرر ندارد. اگر ماده مذكور هواى فشرده همراه با دارويى هر چند به صورت گاز يا پودر باشد و وارد حلق بشود صحت روزه محل اشكال است و در صورتى كه روزه گرفتن بدون استعمال آن ممكن نيست يا مشقت دارد استفاده از ان جايز است .ليكن احتياط آن است كه مبطل ديگرى انجام ندهد و در صورت تمكن (بدون استفاده از آن) روزه ها را قضا نمايد(مجموعه استفتائات، ج 1، س 212).

48) امام خمينى، استفتائات، احكام روزه، شماره 6؛ فاضل، استفتائات، ج 1، ص 149، س 550 و مكارم، استفتائات جديد، ج 1، ص 87، س 285.

49) اجوبة الاستفتائات، ج 1، شماره 774.

50) انفيه، داروى گياهى است كه پس از ساييدن آن، از راه بينى استشمام مى شود.

51) تحرير، مكروهات روزه دار.

52) امام، استفتائات، ج 1، ص 307، س 9.

53) اراكى: محل اشكال است.

54) صافى، جامع المسائل، س 553.

55) مكارم، استفتائات جديد، ج 2، ص 148.

56) امام، گلپايگانى، خويى، فاضل، عروة الوثقى، فصل چهارم، صوم؛ بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، ص 308، مسئله 17؛ تبريزى، منهاج الصالحين، ج 1، ص 272، مسئله 1003 و سيستانى، منهاج الصالحين، ج 1، ص 325، مسئله 1003.

57) بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، ص 303، مسئله 1088.

58) اراكى، مكارم: روزه باطل مى شود.

- خويى و تبريزى: بايد روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.

- سيستانى: اگر دو مرتبه، نيت روزه كند، روزه باطل است و اگر نيت كند، بنابر احتياط لازم بايد روزه را تمام و قضا كند.

- گلپايگانى و صافى: با علم به باطل شدن روزه، در اين صورت روزه اش باطل است و بايد قضا كند و اگر منى بيرون آيد، كفاره نيز واجب است و در هر دو صورت در ماه رمضان، در بقيه روز بايد امساك كند.

- وحيد: با علم به باطل شدن روزه در اين فرض، روزه اش باطل است و قضا دارد و بنابر احتياط واجب بقيه روز را امساك كند. م -1602

59) خامنه اى: و بدون قصد لذت و ريبه با زنى گفتگو كند(با تلفن يا بى تلفن) و بى اختيار منى از او خارج گردد، در صورتى كه عادت وى خارج شدن منى در چنين وضعيتى نباشد، روزه او باطل نمى گردد.(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 797.

60) اراكى، گلپايگانى، صافى، فاضل، وحيد، خويى، تبريزى، سيستانى: اگر اطمينان دارد منى از او خارج نمى شود،روزه اش صحيح است و اگر اطمينان ندارد، (فاضل: اگر عادت ندارد) و منى خارج شود، روزه اش باطل است (اراكى: و بنابر احتياط واجب، قضا و كفاره دارد).

61) اين حكم نزد آيات عظام: بهجت، درباره حضرت زهرا - سلام اللَّه عليها - به فتوا است و سيستانى درباره حضرت زهرا - سلام اللَّه عليها - ، ساير پيامبران و جانشينان آنان به احتياط مستحب است.

62) اين حكم نزد آيات عظام: گلپايگانى، صافى، خويى، تبريزى، اراكى و بهجت درباره ساير پيامبران به فتوا است.

63) اين حكم نزد آيات عظام: خويى، تبريزى، اراكى و بهجت درباره جانشينان پيامبران به فتوا است.

64) بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، ص 306، مسئله 1098 و مكارم، تعليقات بر عروه، ص 291.

65) همان.

66) بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، ص 306، مسئله 1099.

67) همان، مسئله 1100.

68) بهجت: روزه او باطل است.(وسيلةالنجاة، ج 1، ص 306).

- اراكى: روزه اش باطل است.

- مكارم: روزه اش اشكال دارد.

- گلپايگانى، صافى و زنجانى: روزه اش باطل است و در ماه رمضان بايد بقيه روزه را امساك كند (صافى: ولى كفاره واجب نمى شود).

- سيستانى، خويى و تبريزى:(سيستانى: بنابر احتياط لازم) بايد روزه را تمام كند و قضاى آن را به جا آورد.

- وحيد: روزه اش باطل است و بنابر احتياط واجب، بقيه روز را امساك كند.

69) فاضل: اگر چه ظن يا احتمال به كذب خبر را بدهد.

70) در اين قسمت آيةاللَّه مكارم فتوا دارد:

بهجت و خامنه اى: اگر به صورت حكايت از كتاب هايى باشد كه آن را نقل كرده اند، اشكال ندارد(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 840؛ وسيلةالنجاة، ج 1، ص 306، مسئله 110).

خامنه اى: دعاهاى وارده كه در اعتبار آنها ترديد است، اگر به قصد رجاء خوانده شود عيبى ندارد.

71) امام خمينى، استفتائات، ج 1، ص 309، س 18.

72) فاضل، جامع المسائل ج 2، س 389؛ گلپايگانى، مجمع المسائل، ج 1، ص 266، س 17 و اراكى، استفتائات.

73) امام خمينى، استفتائات، ج 1، ص 316، س 39.

74) فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 563 و 564.

75) تحرير، القول فيما يترتب على الافطار، مسئله 1؛ اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 825.

76) وحيد: بنابر احتياط واجب، كفاره بدهد.

77) اجوبة الاستفتائات، ج 1، شماره 770.

78) سيستانى و وحيد:... و بنا بر احتياط، كفاره روزه همسرش را...

79) وحيد و مكارم: ولى اگر اجبار به مفطرات ديگر كند، كفاره بر هيچ كدام واجب نيست (مكارم: تنها انجام قضا بر كسى كه روزه را باطل كرده واجب است).

80) تحرير، القول فيما يترتب على الافطار، مسئله 6؛ اجوبة الاستفتائات، ج 1، شماره 780.

81) مكارم: بنا بر احتياط واجب، مرد دو كفاره بدهد و بر زن چيزى جز قضا لازم نيست.

- وحيد: اراكى، فاضل، تبريزى، گلپايگانى، صافى و خويى: بنابر احتياط واجب مرد دو كفاره و زن يك كفاره بدهد.

- سيستانى: بر هر كدام يك كفاره واجب است و به احتياط مستحب مرد دو كفاره بدهد.

82) اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 805.

83) اراكى: بنابر احتياط واجب، قضا و كفاره دارد.

- سيستانى: بنابر احتياط مستحب، كفاره دارد.

84) وحيد: در اين مسئله فتوا مى دهد.

- سيستانى: بنابر احتياط مستحب، كفاره دارد.

85) گلپايگانى، اراكى و وحيد: در اين مسئله فتوا داده اند .

- سيستانى: بنابر احتياط مستحب، كفاره دارد.

86) بهجت: يا روزه واجب معين، در صورتى كه در نخوابيدن براى او عسر و حرج نباشد....

87) مكارم: بنا بر احتياط واجب، قضا و كفاره دارد.

88) اراكى: براى غسل وقت نداشته باشد، چه براى تيمم وقت داشته باشد يا نه.

89) مكارم: احتياطاً قضا و كفاره دارد.

- بهجت و وحيد: به احتياط واجب و اگر براى تيمم وقت دارد، روزه را با تيمم بگيرد.

90) زنجانى، مكارم، خويى، تبريزى، سيستانى و وحيد: و اعتماد به گفته او نيست(تبريزى، خويى، سيستانى و وحيد: شك كند كه مغرب شده يا نه...)

- گلپايگانى، بهجت، صافى و فاضل:... و خودش بتواند وقت را تشخيص دهد. (فاضل: بنابر احتياط، قضا و كفاره دارد).

91) خويى، تبريزى، گلپايگانى و صافى: كفاره نيز واجب است.

- اراكى: بنا بر احتياط واجب، كفاره هم واجب است.

- مكارم: اگر به خاطر ندانستن مسئله باشد، بنابر احتياط، قضا لازم است.

- وحيد: اگر مى دانسته آن كار، روزه راباطل مى كند، قضا و كفاره لازم است. م - 1666

92) تبريزى، خويى، صافى و فاضل: از خواب دوم تا اذان صبح .

- بهجت: از خواب دوم تا اذان صبح كه به احتياط واجب قضا و كفاره دارد.

93) اراكى، تبريزى، صافى و گلپايگانى: يا قصد كند كارى را كه روزه را باطل مى كند انجام دهد.

- بهجت: ليكن عدم وجوب كفاره، محل تأمل است(وسيلةالنجاة، ص 314، مسئله 1130).

94) بهجت: شخص قادر به تحقيق، اعتماد كند به گفته كسى يا دو نفر عادلى كه مى گويند صبح نشده و براى انسان يقين حاصل نشود هر چند اطمينان حاصل شود و مفطرى انجام دهد.

95) سيستانى: بعد معلوم شود صبح بوده، بنابر احتياط، در آن روز، به قصد قربت مطلقه از مفطرات روزه، اجتناب كند و روزه را نيز قضا كند.

96) تبريزى، خويى و وحيد: يا شك...

97) صافى و گلپايگانى: و اگر شك يا ظن دارد كه صبح نشده و مفطرى انجام دهد، به احتياط واجب قضا دارد.

- فاضل: و اگر شك به صبح شدن دارد... به احتياط واجب، قضا دارد.

98) خوئى، تبريزى، گلپايگانى، صافى، فاضل، سيستانى و وحيد: نابينا و مانند آن، به گفته كس ديگر(سيستانى: كه گفته او برايش شرعاً حجت است)، افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.

99) بهجت: به گفته دو نفر عادل يا شخص موثقى كه مى گويند مغرب شده، اطمينان پيدا كند و مفطرى انجام دهد و بعد معلوم شود مغرب نبود.

100) بهجت: غير وضوى واجب و غيرمداوا، مضمضه يا استنشاق كند و بدون اختيار وارد حلق شود، بنابر احتياط واجب، قضا دارد.

101) گلپايگانى و صافى: به احتياط لازم قضا دارد.

102) خويى، تبريزى و سيستانى: اگر مضمضه براى وضوى نماز غير واجب باشد به احتياط واجب قضا دارد.

103) بهجت: انجام مفطر به خاطر تاريكى اگر بدون اطمينان به مغرب شدن باشد،علاوه بر قضا، به احتياط واجب ، كفاره نيز دارد، ولى اگر اطمينان داشت، قضا هم ندارد.

- سيستانى: با يقين يا اطمينان به مغرب شدن، بعد معلوم شود كه مغرب نبوده، ولى در هواى ابرى وجوب قضا بنابر احتياط است.

104) گلپايگانى و صافى: ولى اگر شك، به مغرب شدن دارد و مفطرى انجام دهد بعد معلوم شود كه مغرب نبوده، كفاره نيز واجب است.

105) اراكى، وحيد: بنابر احتياط واجب، يك مد طعام براى هر روز به فقير بدهد.

بهجت: اگر سفر. ضرورى باشد، قضا ندارد. تنها كفاره مد، لازم است و اگر غير ضرورى باشد قضا دارد.(وسيلةالنجاة، ج 1،. ص 324، مسئله 1172)

106) اراكى، خويى، تبريزى، سيستانى، فاضل و وحيد: بنابر احتياط واجب، يك مد طعام براى هر روز به فقير بدهد.

107) خويى، اراكى، تبريزى، سيستانى، فاضل، وحيد و صافى: به احتياط واجب براى هر روز، يك مد طعام نيز به فقير بدهد.

- خامنه اى: فقط قضا دارد و كفاره تأخير، واجب نيست(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 736).

- مكارم: به احتياط واجب، روزه ها را قضا كند و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

108) اراكى، بهجت، صافى، خويى و وحيد: بنابر احتياط كفاره بر او واجب است.

- سيستانى: بنابر احتياط مستحب، كفاره دارد.

109) ادامه متن در رساله آيات عظام: گلپايگانى، صافى، سيستانى، زنجانى، تبريزى و وحيد: نيامده است.

110) اراكى: بايد قضا كند.

- بهجت: اگر پيش از ظهر و پيش از انجام مفطر باشد، احتياط واجب آن است كه آن روز را روزه بگيرد و قضاى آن را نيز به جا آورد.(وسيلةالنجاة، ج 1، ص 316، مسئله 1139).

111) سيستانى و وحيد: اگر ضرر قابل توجهى داشت، بنا بر احتياط واجب، قضا كند.

112) تبريزى، مكارم، گلپايگانى، بهجت و صافى: بنابر احتياط واجب، قضا كند(همان، ص 317،مسئله 1140).

- اراكى: روزه صحيح است.

خامنه اى: اگر زن باردار بعد از گرفتن روزه، متوجه شود كه روزه براى وى يا جنينش ضرر داشت(-ه است) روزه اش صحيح نيست وقضاى آن بر او واجب است.(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 746).

113) گلپايگانى، صافى و اراكى: كفاره جمع دارد.

- سيستانى: بنابر احتياط مستحب، كفاره جمع دارد.

- خامنه اى: اگر مكلف در حال روزه (رمضان) از روى عمد، استمنا كه يك عمل محرم شرعى است، كند و منى از او خارج گردد، روزه وى باطل است و كفاره جمع دارد، هر چند نداند كه استمنا مبطل روزه است(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 796 و 798).

114) اراكى: كفاره جمع دارد.

- بهجت: بنابر احوط، كفاره جمع دارد.(وسيلة النجاة، ص 311، مسئله 1118).

- فاضل، مكارم، گلپايگانى، سيستانى و وحيد: كفاره جمع ندارد.

115) اراكى، گلپايگانى، صافى: كفاره جمع دارد.

- مكارم: قضا و كفاره دارد، ولى كفاره جمع لازم نيست.

- وحيد: اگر همراه با خون باشد به احتياط واجب و اگر بدون خون باشد به احتياط مستحب، كفاره جمع دارد.

116) سيستانى و وحيد: پيش از گذشتن زمانى كه بتواند روزه هاى نگرفته را قضا كند.

117) بهجت، وسيلةالنجاة، ص 324، مسئله 1171.

118) همان، مسئله 1172.

119) گلپايگانى و صافى: اگر گمان پيدا كند كه صبح نشده و چيزى بخورد، بعد معلوم شود صبح شده به احتياط واجب، قضا دارد.

- بهجت و مكارم و وحيد: اگر يقين پيدا كند كه صبح نشده و... .

120) تحرير، قضاء صوم شهر رمضان، مسئله 1.

121) خويى سيستانى و وحيد: ولى اگر وقت تنگ باشد (وحيد: بنابر احتياط واجب) بهتر آن است باطل نكند.

122) تحرير، القول فيما يترتب على الافطار، مسئله 4.

123) گلپايگانى، صافى: بنابر احتياط مستحب، اول آن را قضا كند.

- خويى، تبريزى و سيستانى: بهتر است اول آن را قضا كند.

124) تحرير، فى قضاء صوم شهر رمضان، مسئله 6.

125) فاضل، جامع المسائل، ص 157، ج 1، س 1 - 591.

126) فاضل، مكارم و بهجت: تأخير آن تا رمضان ديگر جايز نيست(وسيلةالنجاة، ج 1. ص 323، مسئله 1168؛ حواشى بر عروه، مسئله 18، و تعليقات بر عروه، مسئله 18).

127) تحرير، القول فى قضاء صوم شهر رمضان، مسئله 4.

128) مكارم: افطار روزه استيجارى در بعد از ظهر مانعى ندارد(استفتائات، ج 1، س 299).

129) گلپايگانى، صافى و وحيد: احتياط مستحب...

- خويى، سيستانى و تبريزى: بهتر آن است....

- بهجت: حرام است كه بعد از ظهر افطار كند و اگر افطار كرد بايد به ده فقير اطعام كند و در صورت عدم توانايى، سه روز روزه بگيرد. م - 1700

130) تحرير، القول فيما يترتب على الافطار، مسئله 4.

131) تحرير، القول فى قضاء شهر رمضان.

132) بهجت: چنانچه تا رمضان سال بعد بتواند روزه بگيرد اقوى وجوب قضا است، در غير اين صورت، بايد براى هر روز، يك مد طعام بدهد.

133) گلپايگانى وصافى: در صورت اول نيز بنابر احتياط لازم، يك مد طعام به فقير بدهد.

134) اراكى: بايد قضا كند.

135) خويى، فاضل، سيستانى و صافى: بنابر احتياط مستحب، قضا كند.

- تبريزى و وحيد: قضا لازم نيست.

- مكارم: بنا به احتياط قضا كند.

136) صافى و گلپايگانى: در صورت اول نيز بنا بر احتياط لازم يك مد طعام به فقير بدهد.

137) وحيد، سيستانى: قضا لازم نيست.

- بهجت، اراكى و فاضل: بايد قضا كند(بهجت: در صورت عدم توانايى، براى هر روز يك مد طعام بدهد).

138) خويى، وحيد، تبريزى، سيستانى، گلپايگانى، صافى و مكارم: بنابر احتياط مستحب، بيش از مقدار ناچارى آب نياشامد.

139) گلپايگانى: به احتياط لازم يك مد طعام بدهد.

- فاضل: دادن طعام، لازم نيست.

- خامنه اى: علاوه بر قضا كردن روزه، بايد هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.(اجوبةالاستفتائات، ج 1، ص 246، شماره 818).

140) سيستانى، بهجت، فاضل و اراكى: براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

- صافى: رعايت اين احتياط لازم نيست.

- وحيد، خويى و تبريزى: به احتياط مستحب، براى هر روز يك مد طعام بدهد.

- مكارم: كفاره ندارد.

141) فاضل: دادن طعام لازم نيست.

- خامنه اى: علاوه بر قضا براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.(اجوبةالاستفتائات، ج 1، ص 246، شماره 818).

142) بهجت، گلپايگانى،صافى، سيستانى، فاضل و اراكى: بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

- وحيد، خويى: به احتياط مستحب.

- مكارم: كفاره واجب نيست.

- خامنه اى: اگر به دليل خشك شدن يا كم شدن شير بر اثر روزه دارى، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشد، افطار كند و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و روزه را قضا كند.(اجوبةالاستفتائات، ج 1، ص 246).

143) بهجت، اراكى، فاضل، خويى و تبريزى: بچه را به او بدهد و روزه بگيرد(تبريزى: و نيز بنابر احتياط واجب، اگر بتواند بچه را با شير خشك تأمين كند).

- وحيد و سيستانى: اگر راه ديگرى براى شير دادن بچه باشد (سيستانى: واجب نبودن روزه بر او محل اشكال است) واجب است آن زن، روزه بگيرد.

- مكارم: در صورتى كه ديگرى بچه را شير دهد يا فردى بدون منت مزد دايه را بدهد، روزه بر او واجب است.

144) تحرير الوسيله، القول فى شرايط صحة الصوم و وجوبه مسئله 1، عروةالوثقى، شرايط صحت روزه، شماره 4، و خويى، منهاج الصالحين، ج 1، مسئله 1029.

145) صافى، جامع الاحكام، سئوال 478.

146) اگر افطار به سبب خوف ضرر باشد و خوف نيز منشأ عقلايى داشته باشد، قضا واجب است، ولى كفاره لازم نيست(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 735).

147) صافى، جامع الاحكام، سئوال 478.

148) تحرير، القول فى شرائط الصوم.

149) همان.

150) امام خمينى، استفتائات، ج 1، ص 318، س 44.

151) همان، ص 317، س 41.

152) استفتائات، جديد، ج 2، س 440.

153) جامع المسائل، ج 1، س 565، خويى، منهاج الصالحين، ج 1، 1029.

154) جامع الاحكام، س 506.

155) اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 751 و 755.

156) همان، شماره 756 و 757.

157) صافى: در صورتى كه روزه موجب حرج يا بيمارى گردد، گرفتن آن جايز نيست و قضا دارد(جامع الاحكام، س 504).

- گلپايگانى: در صورتى كه روزه براى دختر 9 ساله، حرجى است و مشقت دارد افطار كند و درصورت تمكن به احتياط لازم قضا كند.

- بهجت: بر پسر يا دختر تازه بالغ كه قدرت بر روزه گرفتن ندارد، روزه واجب نيست و كفاره هم ندارد ولى قضا دارد(رساله، مسئله 1363).

- فاضل: اگر روزه گرفتن براى دختر تازه بالغ موجب ضعف غير قابل تحمل و مشقت و حرج باشد، روزه نگيرد و بعدا در صورت قدرت، قضا كند.

158) خامنه اى: مجرد ضعف و عدم قدرت افراد تازه بالغ بر روزه گرفتن، موجب سقوط قضاى روزه نمى شود، بلكه قضاى روزه هاى ماه رمضان كه از او فوت شده، بر وى واجب است و اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد، يا تحمل آن براى آنان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آن ها جايز است(اجوبةالاستفتائات، ج 1، مسئله 739 و 740).

- مكارم: بايد براى هر روز يك مد طعام بدهد و قضا ندارد(استفتائات جديد، ج 2، س 439).

- مسئله اختصاص مكارم: دخترى كه در سال اول تكليف خود، روزه نگرفته، بايد قضا كند و كفاره ندارد، خواه جاهل قاصر باشد يا مقصر، ولى اگر از روى عمد و علم، روزه نگرفته، كفاره هم دارد(همان، ج 1، س 297).

159) امام خمينى، استفتائات، ج 1، ص 233، شماره 88.

160) مانند راننده، كشتيبان، خلبان، چوپان تاجر يا كاسب دوره گرد، كاركنانى كه كارشان درحال تردد در مسافت شرعى انجام مى گيرد و...

161) وحيد: هر چند مكروه است، مگر براى حج يا عمره يا ضرورت.

162) خويى، تبريزى، بهجت(بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، مسئله 1153): هم چنين است مطلق سفر قبل از بيست و چهارم رمضان مگر براى حج يا عمره يا ضرورتى باشد.

163) سيستانى، وحيد، اراكى و زنجانى: نبايد سفر كند.

- بهجت: با اختيار نبايد سفر كند.

- صافى: بنابر احتياط مستحب...

- خويى، تبريزى و فاضل: ظاهر اين است كه سفر جايز است و قصد اقامه واجب نيست (خويى، تبريزى: اگر روزه نگرفت قضاى آن را به جا آورد).

164) گلپايگانى: بنابر احتياط واجب.

165) صافى، گلپايگانى، خويى، تبريزى: ديدگاهشان در فرض ب مثل نظرشان در صورت الف است.

- مكارم: مثل متن صورت الف است.

166) وحيد:و روز ديگرى روزه بگيرد.

167) گلپايگانى: در معيار بودن آن، محل تأمل است.

- تبريزى و سيستانى: ملاك در آغاز سفر - پيش از ظهر يا بعد از ظهر - خروج از محل است نه حد ترخص، بلى كسى كه قصد سفر دارد نمى تواند افطار كند، مگر زمانى كه به حد ترخص برسد(منهاج الصالحين، ج 1، مسله 1039).

168) بهجت: روزه وى صحيح است(وسيلة النجاة، ص 319، مسئله 5).

169) بهجت: روزه او باطل است(همان، ص 318، مسئله 4).

170) مكارم: اقرب در روزه گرفتن آن روز و قضاى آن است(عروةالوثقى، شرايط وجوب صوم، مسئله 1).

171) امام، خويى، فاضل: عروةالوثقى، شرايط وجوب صوم، مسئله 1.

172) گلپايگانى و صافى: اگر از اول قصد بيرون رفتن از آن محل و توابع آن را داشته باشد، هر چند به حد ترخص نرسد، بايد شكسته بخواند.

173) خويى، تبريزى و سيستانى: كه به قدر ترخص يا بيشتر دور باشد و مدت رفت و برگشتش حدود دو ساعت است كه از نظر عرف با اقامت ده روز منافات ندارد(خويى و تبريزى: هر چند بخواهد هر روز برود) نماز او تمام و روزه اش صحيح است و اگر مدت از اين بيشتر باشد احتياطاً بين شكسته و تمام جمع كند و اگر تمام يا بيشتر روز باشد شكسته است.

- خامنه اى: اگر اين تردّد براى صدق اقامت عرفى، مضر نباشد، مانند اين كه به اندازه يك سوم روز يا يك سوم شب در مجموع ده روز باشد (چه يك بار يا چند بار) اشكالى ندارد.(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 670 و 661).

سيستانى: اگر از اول قصد داشته باشد كه تمام يك روز يا تمام يك شب، به جايى كه كمتر از چهار فرسخ شرعى است برود نمازش شكسته و روزه اش صحيح نيست و اگر قصدش اين باشد كه در نصف روز خارج شود و برگردد، هر چند برگشتنش به شب بيفتد، بايد نماز را تمام بخواند و روزه اش صحيح است، مگر در صورتى كه اين طور خارج شدن او به مقدارى تكرار شود كه عرفا بگويند در دو جا يا بيشتر اقامت دارد، كه اقامت محقق نمى شود.

- فاضل: اگر از مقدار ترخص شهر دورتر نباشد، نماز او تمام و روزه اش صحيح است و اگر از مقدار ترخص دورتر و كمتر از مسافت شرعى باشد، چنانچه بخواهد پنج ساعت يا شش ساعت ولو در تمامى ده روز (هر روز) برود و برگردد نماز او تمام و روزه اش صحيح است.

- بهجت: اگر از مقدار ترخص بيشتر، ولى كمتراز چهار فرسخ شرعى باشد، چنانچه قسمت عمده روز را در محل اقامت باشد، كافى است و نمازش تمام و روزه اش صحيح است كه عرفا صدق اقامت ده روز در آنجا مى كند.

- مكارم: اگر به اندازه اى دور نيست كه جزء مسافرت محسوب شود، نماز او تمام و روزه وى صحيح است، ولى اگر طورى است كه جزء مسافرت محسوب شود در تمام ده روز، نماز وى شكسته است و روزه صحيح است.

174) وحيد، سيستانى و خويى: (سيستانى: ادائى) يا بعد از ماندن ده روز - اگر چه يك نماز تمام نخوانده باشد - بخواهد....

- خامنه اى: بخواهد به كمتر از مسافت شرعى به مقدار دو ساعت يا بيشتر، در يك روز يا چند روز، تردد كند، نماز وى تمام و روزه وى صحيح است(اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 662).

175) بهجت: تا وقتى كه سفر شرعى جديدى را آغاز نكرده است.

اراكى: كسى كه قصد اقامت ده روز كرده، اگر هر روز مادون مسافت شرعى براى تبليغ و نماز جماعت برود و برگردد و شب را بيتوته نكند، مضر به قصد اقامه او نيست(رساله، قسمت استفتائات، ص 525).

- سيستانى، خويى و تبريزى: ولى اگر برگشتن به محل اقامتش فقط از اين جهت باشد كه در مسير سفرش واقع شده است و سفر او مسافت شرعيه باشد، لازم است (خويى و وحيد: موقع برگشتن) (تبريزى: رفتن و برگشتن) در حال رفت و برگشت و در مقصد و محل اقامت نماز را شكسته بخواند و قصد روزه را نيز نمى تواند بكند.

176) تحرير، كتاب الصلاة فى شرايط التقصير، شرط 7، مسئله 24.

177) توضيح المسائل، احكام روزه، ص 135.

178) همان، ص 530.

179) رساله توضيح المسائل، م 1318.

180) اجوبةالاستفتائات، ج 1، شماره 657 و 658.

181) توضيح المسائل مراجع، مسئله 1316.

182) جامع الاحكام، ج 1، س 414.

183) جامع الاحكام، ج 1، س 410.

184) رساله، مسئله 1336.

185) صراط النجاة، ج 6، ص 86، س 323 و 324.

186) وسيلةالنجاة، ج 1، ص 271، مسئله 966.