بازگشت

جوان و ازدواج


ازدواج و تشكيل خانواده راهى براى جاودان ماندن نسل انسان است و اساسى ترين بنيان در زندگى محسوب مى شود.(1)

اين گام مهم و مؤثر با انديشه ها و انگيزه هاى متفاوتى برداشته مى شود كه همراه هر يك، خطرات يا بركات بسيارى وجود دارد.

انگيزه هاى عادى و مادى، مثل تأمين غرايز طبيعى، و انگيزه هاى عالى و الهى، همانند رسيدن به كمال، تبديل شخصيت فردى انسان به شخصيت اجتماعى، درك و دريافت صفات برجسته انسانى و آسمانى، همه و همه در شكل گيرى روابط پس از ازدواج تأثير بسزايى دارند. تركيبى از انگيزه ها - نظير نياز به همصحبتى، فرار از تنهايى، داد و ستد عاطفى، سرو سامان يافتن روحى، تداوم و بقاى نسل و اطاعت امر خداوند - در مسير گزينش همسر دست به دست هم مى دهند و نقطه آغاز حركت به سوى ازدواج را فراهم مى كنند.

بى گمان، داشتن انديشه اى روشن و انگيزه اى شفاف براى ازدواج و تشكيل خانواده، آغاز شايسته اى براى تداوم زندگى و مقابله با دشواريها و سختيها امروز و فرداى آن محسوب مى شود. از اين رو، ازدواجهاى تحميلى، احساسى و هوسى اراده جوانان را براى رويارويى با دشواريها به شدت سست مى سازند و از هر گونه پيشامدى، آنان را مى ترسانند. بدين خاطر، مهم ترين عامل براى آمادگى دختران و پسران جوان در امر ازدواج شناخت درست و دقيق تشكيل خانواده و مسئوليت پذيرى در لحظات گوناگون زندگى است.

به يقين، در پرتو اين شناخت، اراده و انگيزه اى والا نصيب زوج و زوجه مى شود كه در كوتاه ترين زمان، شخصيت فردى آنان را به شخصيت اجتماعى گسترش مى دهد؛ به طورى كه آنها خود را مسئول حفظ و حراست همسر، آبروى خانواده و تأمين نيازهاى امروز و فرداى فرزندان مى بينند. به همين دليل، تمامى هوش و درايت و استعداد و ابتكار خود را در انجام اين اهداف به كار مى گيرند تا اشخاصى شايسته، مفيد و مؤثر در جامعه محسوب شوند و ضريب خطاى هر يك در مسير پر فراز و فرود زندگى كم و كمتر گردد.(2)

هر يك از ما، با هر مقدار از عمر، بسيارى از افراد را ديده ايم كه پيش از ازدواج و پذيرش مسئوليت خانواده، دچار روزمرگى و احساسات سطحى و اسير سبكسرى، بى مبالاتى و حتى هرزگى بوده اند، اما پس از تشكيل خانواده، نوعى بزرگى و بزرگوارى و متانت و ديانت در انديشه ها و شيوه هاى آنان پديد آمده است؛ به گونه اى كه در زمانى اندك و غير قابل باور، رفتارى زيبا و زرين و شيرين و دلنشين پيدا كرده اند.

استاد شهيد آيت اللَّه مطهرى مى گويد:

«يك خصايص اخلاقى هست كه انسان جز در مكتب تشكيل خانواده نمى تواند آنها را كسب كند. تشكيل خانواده، يعنى يك نوع علاقمند شدن به سرنوشت ديگران... اخلاقيون و رياضت كشها كه اين دوران را نگذرانده اند، تا آخر عمر يك نوع خامى و يك نوع بچگى در آنها وجود داشته است. يكى از علل اينكه در اسلام ازدواج يك امر مقدس و يك عبادت تلقى شده است همين است.... ازدواج اولين مرحله خروج از خود طبيعى فردى و توسعه پيدا كردن شخصيت انسان است.... يك پختگى هست كه اين پختگى جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمى شود، در مدرسه پيدا نمى شود، در جهاد با نفس پيدا نمى شود، در نماز شب پيدا نمى شود، با ارادت به نيكان هم پيدا نمى شود، اين را فقط در همين جا [يعنى ازدواج و تشكيل خانواده ] بايد به دست آورد».(3)

ازدواج موفق بخشى از سعادت در زندگى است



رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:

«مِنْ سَعادةِ المرءِ الزوجةُ الصالحةُ»(4)

[يكى ] از نشانه هاى نيكبختى و سعادت مرد، داشتن همسرى صالح و شايسته است.

فرمود:

«مَنْ اوِتى قَلباً شاكراً و زوجةً صالحةً تُعينُهُ عَلى أمرِ دنياه و آخرتهِ فَقَد اوتى فى الدنيا حسنةً و فى الاخرة حسنةً و قنى عذاب النّار»(5)

كسى كه به او قلب شاكر و سپاسگزار و همسرى شايسته و نيكوكار عطا گرديد كه مددكار وى در امر دنيا و آخرت باشد، همانا خيرها و خوبيهاى دنيا و آخرت او باشد، همانا خيرها و خوبيهاى دنيا و حسنات آخرت را از آن خود كرده است و عذاب آتش دوزخ از او دور مانده است.

ازدواج در سخن سبز و زيباى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم اين گونه معرفى شده است:

«ما بنى فى الاسلام بناء احب الى اللَّه عزوجل و اعز من التزويج»(6)

هيچ كانونى در اسلام بنا نشده است كه نزد خداوند محبوب تر از ازدواج و تشكيل خانواده باشد.

بهره مندى مرد از زوجه صالحه يا بانوى نيكوكار در محيط گرم زندگى، موضوع ديگرى است كه امام على بن موسى الرضا عليه السلام اين گونه توصيف مى فرمايد:

«ما افاد عبد فائدة خيرا من زوجة صالحة؛ اذا راها سرته و اذا غاب عنها حفظته فى نفسها و ماله»(7)

شخص هيچ بهره و فايده اى بهتر از فايده همسر صالح نبرده است.[كسى كه ]چون شوهر او را مى بيند خوشحالش مى كند و هنگامى كه مرد دور از خانه است، [شخصيت ]وى را حفظ مى كند و مراقب دارايى او مى باشد.

در عرصه هاى مختلف زندگى، ازدواج، تشكيل خانواده و همسر صالح و سپيد سيرت، محورى بنيادين محسوب مى شود كه خيرها و خوبيهاى خدادادى از آن سرچشمه مى گيرد؛ چنانكه امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

«هيچ يك از ياران رسول خدا ازدواج نمى كرد، مگر اينكه پيامبر اكرم درباره او مى فرمود: دينش كامل شد».(8)

معيارهاى ازدواج



نخستين پرسشى كه نسل نو پس از انگيزه ازدواج در درون خود مى يابند و در زمانها و مكانهاى مناسب به دنبال پاسخ آن مى گردند اين است كه:

معيارهاى انتخاب همسر چيست؟

در اين مسير دشوار، چگونه مى توان ضريب اطمينان را افزايش و ضريب خطا را به كمترين مقدار كاهش داد؟

يكى از نويسندگان در اين باره مى گويد:

«به ياد داشته باش كه يك ازدواج موفق به دو عامل بستگى دارد:

اول يافتن يك انسان خوب و دوم انسان خوب بودن».(9)

و ديگرى مى گويد:

«زن نجيب گرفتن مشكل است، اما نگهداريش آسان است».(10)

پدران و مادران، مربيان و مبلّغان در باره معيارهاى انتخاب همسر از سوى جوانان، با طرح اين پرسشها مى توانند هر يك از عزيزان و مشورت كنندگان را كمك نمايند:

1. ارزش حقيقى مورد نظر شما از نظر زيبايى، تحصيلات، ثروت، مقام و موقعيت يا شهرت چيست؟

2. ميزان دوام و ثبات اين ملاكها در زندگى مشترك تا چه اندازه است؟

3. اين معيار، در مقايسه با ساير ملاكها، تا چه اندازه اصالت و اعتبار دارد؟

4. نقش اين معيار در حل مشكلات احتمالى زندگى چيست؟

معيارهاى انتخاب همسر؛ نگاهى دوباره



آشنايى با نكته ها و گفته هاى صاحب نظران و انديشمندان يادآور اين حقيقت محسوس است كه هر كس بنا بر جهان بينى خاص خود اظهار نظر مى كند. از اين رو، خطاها و خسرانهاى بيشمارى در شيوه هاى زندگى هر فرد به چشم مى خورد، مگر آنكه از سخن و سيره كسانى بهره جويد كه علاوه بر آنكه مطالبى مى دانند، حقايقى را مى بينند.

آموزه هاى آسمانى به خانواده ها و دختران و پسران هر نسل و هر عصرى، معيارهايى حقيقى و واقعى ارائه مى كند تا با دلى پاك و ديده اى تابناك، زمان ازدواج، معيار ازدواج و تلخى ها و شيرينيهاى تشكيل خانواده را به دور از هياهو و احساس به خوبى بدانند و بيابند.

به اين سخن نورآفرين پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم بنگريم كه فرمود:

«اذا جاءكم مَن تَرضونَ خُلقَه و دينهَ فَزِوِّجوهُ ِالاّ تفعلوا تَكُن فتنَهٌ فى الارضِ و فَسادٌ كبير»(11)

كسى را كه اخلاق و دين او مورد پسند است براى ازدواج انتخاب كنيد، زيرا اگر چنين نكنيد، فتنه و فساد بزرگى در زمين به وجود خواهد آمد.

در يك نگاه، اصول و بنيان اين انتخاب بر دو عامل است: نخست،اخلاق و دوم، ايمان. ديگر معيارها كه در جاى خود گاهى درست و دقيق به نظر مى رسد، همه از فروع انتخاب همسر محسوب مى شوند نه اصول. چنانكه رسول اسلام صلى الله عليه وآله وسلم به تمامى پيروان خود فرمود:

«كسى كه با زنى به خاطر مال و دارايى ازدواج كند، خداوند او را به حال خود واگذار مى كند. و كسى كه به خاطر جمال و زيبايى با او ازدواج كند در او چيزهاى ناخوشايند خواهد ديد. و كسى كه به خاطر ايمان و ارزشهاى دينى با او ازدواج نمايد، خداوند همه آن [امتيازات مادى و ظاهرى ] را براى وى فراهم مى كند»».(12)

به راستى، مفهوم عبارت در آن زن امور ناخوشايند مى بيند، (راى فيها ما يكره) چيست؟

آيا اين واقعيت تلخ نيست كه هرگاه زيبايى ركن نخست انتخاب همسر و معيار اصلى گرديد، رخدادهاى تلخى براى زن و در زن پديد مى آيد كه زندگى را سست و لرزان و ناامن و هراسان مى سازد و آثار زشت و زيانبارى به همراه خود مى آورد؟!

بى ترديد، اين سخن به معناى چشم پوشى از تمايلات ذاتى و فطرى يعنى زيباگرايى وزيباپسندى، آن هم در انتخاب همسر به عنوان شريك زندگى در طول يك عمر، نيست. پيشوايان روشن انديش ما به اين مهم توجه ويژه اى كرده اند، چنانكه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:

«هنگام انتخاب همسر، همانگونه كه در باره زيبايى صورت همسر تحقيق مى كنيد، در باره موى او نيز سؤال و تحقيق كنيد، زيرا مو يكى از زيباييهاست».(13)

اما همه خيرها و خوبيهاى زندگى در جلوه ظاهرى و زيباييهاى همسر خلاصه نمى شود يا در مال و دارايى و مقام اجتماعى او محدود نمى گردد، زيرا اين عوامل در جاى خود و با مقدار و معيار خاص خود مفيد و مؤثر خواهند بود و اگر هر يك جايگزين ديگر عوامل شود، به جاى صلاح، فساد به همراه خواهد داشت.

اطرافيان نسل جوان نخست بايد حساسيت و اهميت انتخاب همسر را خود درك كنند و به دنبال آن، بينش هاى شايسته اى را براى دختران و پسران خود پى ريزى نمايند تا علاج واقعه قبل از وقوع صورت گيرد و قدرت و ثروت، زيبايى و طنازى، صوت و صدا و.... از آنان دلبرى نكند و دل و ديده آنها را نربايد.

به يقين، هرگاه شعار و شيوه والدين، مسئولان، مربيان و مبلغان دقت در انتخاب و سهولت در ازدواج گرديد، مشكل جوانان در كوتاه ترين زمان حل خواهد شد. به شرط آنكه بخواهند بدانند. اين راهى روشن و روشنگر است كه آموزه هاى دينى مطرح مى نمايد و به هنگام انتخاب با «اياكم» بر حذر باشيد و مراقب باشيد و «فانظر» درست و دقيق نگاه كنيد، همگان را به دقت و درايت دعوت مى كند. همانند:

«اياكم و خضراء الدمن...(14) ايّاكم و تزويج الحمقاء...(15) فانظر الى ما تقلده...(16) انظر فى اى شى ء تضع ولدك»(17)

هشدار! بپرهيزيد از سبزه هاى زيبا بر مزبله [دختران زيبا صورت كه در خانواده زشت سيرت تربيت شده اند]،... دورى كنيد از ازدواج با احمق... بنگريد چه طوقى [از تعهد و مسئوليت همسر] بر گردن خود مى آويزيد... مراقب باش فرزندت را در چه جايى قرار مى دهى!

اما پس از عبور از اين مرحله دقيق و دشوار مى فرمايد:

«خَيرُ النكاحِ اَيسَرهُ...».(18)

بهترين ازدواج، آسان ترين آنهاست. بهترين همسران كم مهرترين آنان است.

شيوه هاى شناخت همسر

الف) مشورت با افراد فهيم و امين



در اين ميان يافتن مشاور حساسيت بسيارى دارد تا ضرر و زيان آن بيش از سود آن نشود.

ديانت يا خداترسى و خدامحورى، درايت يا آگاهى و هوشيارى در زندگى، حريت يا آزادى و آزادگى در ارائه نظرات خويش بى هيچ ترس و مصلحت انديشى، و دلسوزى و حفظ امانت نسبت به سخنان مطرح شده، جوان را در شناخت همسر آينده مدد مى رساند.

ب) تحقيق و بررسى تمام عيار



بررسى احوال و صفات اقوام و نزديكان فرد راهى است مطمئن كه ما را به طور نسبى به تصميمى معقول هدايت مى كند. همان گونه كه امام على عليه السلام به برادر خود عقيل اين شيوه را پيشنهاد كرد و پس از تحقيق عقيل، فاطمه كلابيه، ام البنين، را انتخاب كرد.

اين معيار راهنما و راهگشاى خوبى در امر تحقيق است، زيرا شاخ و برگها از ريشه ها تغذيه مى شوند و صفات و روحيات فرزندان همانند پدران و مادران و اجداد مى گردد. از اين رو، پيشوايان دين گاه امر به ازدواج با گروهى خاص مى كردند و دليل آن را عفت مردانشان بيان مى نمودند.

در اين راه، تحقيق از دوستان نزديك فرد، معلمان و مديران، و حتى دشمنان شخص در چينش يكايك اطلاعات و نتيجه گيرى نهايى مفيد و مؤثر و گاه حياتى است.

ج) فرستادن پيك



فرستادن نماينده، پيك يا سفيرى كه آشنا با معيارهاى ما باشد و با كمك تجربه، عقل و انديشه و خيرخواهى و حفظ امانت، نظر خود را منتقل نمايد، گامى مهم در شناخت ما محسوب مى شود؛ بى آنكه دخالتى مستقيم در ارائه نظر نهايى داشته باشد.

د) گفتگوى مستقيم



تا مرد سخن نگفته باشد

عيب و هنرش نهفته باشد

شيوه هاى پيشين شناخت، در جاى خود مفيد و ضرورى است، اما گفتگوى رو در رو همراه با ديدن سيماى هم و شنيدن سخنان يكديگر، نشان دهنده بسيارى از معيارهاى مورد توجه در زندگى مشترك است؛ چنانكه امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

«ما اَضْمَرَ احدٌ شيئَا اِلا ظَهَر فى فَلَتاتِ لِسانِه وَ صَفَحاتِ وَجْهِهْ»(19)

انسان هر چه را در دل و درونش پنهان سازد، از لغزشهاى زبان و حالتهاى چهره اش نمايان مى شود.

بعضى از ويژگيهاى روانى با مذاكرات دقيق و زيركانه يا با گذاردن فاصله زمانى بين جلسات به خوبى خود را نشان مى دهد؛ بخصوص اگر يك سؤال با عبارات مختلف چندين بار مطرح شود، تفاوت و تناقض پاسخها آشكار مى گردد.

البته گاهى در انجام اين گفتگو موانعى همچون مخالفت برخى پدران و مادران مشاهده مى شود. در اين هنگام، بيان آثار سازنده اين شيوه و حفظ حريم اخلاقى و شرعى مى تواند گفتگويى همراه با آرامش درون و احساس پاك به دور از اضطراب و تعصبات بيجا پديد آورد.

موضوع سخن طرفين بنا بر ميزان اهداف مادى يا آرمانهاى الهى گزينش مى شود. اما تشريح خط مشى زندگى آينده، بيان صادقانه صفات روحى و اخلاقى، توضيح خواسته ها و انتظارات طرفين از يكديگر و ارائه شيوه هاى رفت و آمد فاميلى و ديد و بازديدهاى اجتماعى، بسيارى از تنشها و اختلافات سليقه اى و رفتارى را كاهش يا تعديل مى نمايد.(20)

ناگفته پيداست كه در هفته ها و ماه هاى آغازين زندگى مشترك، گاه و بيگاه اختلاف نظرها و اصطكاك هايى بين عروس و داماد يا خانواده او و يا داماد و خانواده عروس رخ مى دهد كه طبيعى و قابل پيش بينى است.

نكته پايانى اين فراز را به موضوع نگاه طرفين به همديگر اختصاص مى دهيم. نخست آنكه، ديدن مقدمه پسنديدن است. گاه راهى كه نگاه انسان مى پيمايد، ده ها مشورت، واسطه و گفتگوى مستقيم نخواهد پيمود:

با صد زبان چگونه شود يك زبان طرف

گفتار لب، به چشم سخنگو نمى رسد(21)

اما ميزان و معيار اين نگاه به صورت، گيسوان و دستها، آن هم به طور معقول و در حد معمول، آن است كه هيچ لذّت و كامجويى در آن وجود نداشته باشد.(22) در حقيقت، نگاه گام پايانى جهت تحقق ازدواج باشد نه جنبه مقايسه اى و....

شناخت، امر دفعى و آنى يا پديده اى تدريجى و پويا؟!



آشنا شدن با واقعيات، بسيارى از دل مشغولى ها و دغدغه هاى انسان را كاهش مى دهد. يكى از اين واقعيتها آن است كه بدانيم انسانها موجوداتى لايه لايه و پيچيده هستند و شناخت هر يك هرگز به صورت آنى يا دفعى و مقطعى روى نمى دهد، بلكه پديده اى پويا است كه در گذر زمان شكلى كامل و جامع مى يابد، از اين رو، بسيارى از نگاه هاى منفى يا گمانهاى نادرست در اثر آشنايى بيشتر دگرگون مى شوند و برخى از بى علاقگيهاى آغازين به عشق و محبت بسيار مى انجامد.

توجه به راه هاى شناخت كه در بخش پيشين بدانها اشاره كرديم، كارى بايسته و شايسته است، اما توقع شناختى تمام عيار و جامع، غير معقول و حتى غير ممكن است.

ارائه الگوهاى موفق و متعالى



الگو، مدل يا راهنماى عملى چيزى است كه در اثر كمال گرايى انسان مفهوم مى يابد و آدمى را از درون به گرايش نسبت به صفات عالى و ارزشى و گريز از صفات زشت و زيانبخش فردى و اجتماعى هدايت مى كند تا پس از چندى همانند سازى، استعدادهاى راكد را روان و زندگى زوج را همراه با تعالى روح گرداند.

تقويت فرهنگ ساده زيستى



تقويت فرهنگ ساده زيستى در انديشه نسل جوان - به دور از هر گونه شعار، عوام فريبى و يا نفاق فكرى و عملى -تشكيل خانواده را سهل و آسان مى نمايد و زنجيرهاى بردگى و بندگى تجمل گرايى، تفاخر و خود برتربينى را مى گشايد.

گاهى پدران و مادران با فراموش كردن روزهاى آغازين زندگى خويش و تهيدستى و تنگدستى ايام جوانى، انتظارات و توقعات كمرشكنى از جوانان دارند؛ غافل از اينكه دل سپردن به اين افتخارات موهوم خانواده هاى بسيارى را به پرتگاه فساد و فتنه كشانده و عاقبتى جز بى عاقبتى نداشته است.

طبيعى دانستن تفاوتهاى اخلاقى و فرهنگى



زوجهاى جوان بايد از اطرافيان خود بياموزند كه وجود تفاوتهاى فكرى، اخلاقى و فرهنگى ميان همسران، امرى طبيعى است. مهم دستيابى به شيوه برخورد با اين تفاوتها يا تعارضهاى خانوادگى و اجتماعى است. مطالعه و آموزش، مشورت و ايجاد بينش همراه با درايت و كوشش طرفين، اين راه به ظاهر سخت را آسان مى سازد.

جدى گرفتن دوره هاى آموزش قبل از ازدواج



حضور جدى و فراگير در دوره هاى آموزش پيش از ازدواج، كمبود دانش و تجربه زوجها را جبران مى كند و بسيارى از خاميها، شتابزدگيها و يا تصميمهاى آنى و لحظه اى را كاهش مى دهد.

افزون بر اين، علاقه شورانگيز به فراگيرى شيوه ها و اصول همسردارى، زندگى شيرين و دلنشين و اصول برخوردهاى خانوادگى و اجتماعى، هر يك از عروس و داماد را به دانستن و فهميدن تشويق مى كند و مطالعه آثار ارزشمند و راهگشا، سهمى بسزا در اين عرصه خواهد داشت.

ارائه شيوه هاى حل مشكلات زندگى



مقتضيات سن نسل نو اقتضا مى كند كه با كمترين لغزش و لرزش، بن بستى سخت مقابل خود احساس كنند و نا اميد و مأيوس شوند. پدران، مادران، مربيان و مبلغان بايد به گونه اى شيوا و زيبا، راه هاى برون رفت و گريز از چنين بن بستهايى را با بيان شيوه هاى حل مشكلات مطرح سازند تا پس از چندى، آنان بى نياز از ديگران، خود روشى معقول و منطقى بيابند و پيش از آنكه رخدادها به بحران تبديل شود، از آنها رهايى پيدا كنند.

عشق و علاقه همراه با درايت و دانش



به جوانان بياموزيم كه عشق و علاقه براى شروع زندگى مشترك لازم و ضرورى است، اما كافى نيست. بلكه پيوند علاقه با درايت و عشق با دانش، ضامن تداوم و استمرار روابط زوجها خواهد بود.

نگاه به زندگى از دريچه اى حركت آفرين و پرنشاط



بسيارى از ويژگيهاى زندگى موفق، اكتسابى و قابل دستيابى است؛ به گونه اى كه در سايه كار و پشتكار مى توان به آنها دست يافت. آشنا ساختن نسل جوان به اين واقعيت زرين و زيبا، اميدوارى والايى به آنان مى بخشد تا از دريچه اى مثبت و حركت آفرين به زندگى بنگرند. هميشه به داشته ها بيش از نداشته ها بينديشند و افقهاى فردا را بهتر از امروز ارزيابى نمايند. اين نوع نگاه طليعه اى طلايى براى فردا و فرداهاى زندگى مشترك، همراه با شادكامى و خوشبختى فراهم مى سازد.(23)

پاورقي



1) ويل دورانت، تاريخ فلسفه، ترجمه عباس زرياب خويى، ص 437.

2) جوان و نيروى چهارم زندگى، ص 42-41.

3) استاد مطهرى، تعليم و تربيت در اسلام، ص 251 - 252 و 398.

4) اصول كافى، ج 5، ص 327.

5) فقه القرآن، ج 1، ص 299.

6) بحارالانوار، ج 103، ص 222.

7) اصول كافى، ج 5، ص 327.

8) مكارم الاخلاق، ص 99.

9) جكسون براون.

10) ضرب المثل چينى.

11) اصول كافى، ج 5، ص 347؛ ر ك: تهذيب، ج 7، ص 394.

12) تهذيب، ج 7، ص 399؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 51.

13) الفقيه، ج 3، ص 388.

14) اصول كافى، ج 5، ص 332.

15) همان، ج 5، ص 353؛ تهذيب، ج 7، ص 406.

16) اصول كافى، ج 5، ص 332.

17) ر ك: تهذيب، ج 7، ص 406 و 407، اصول كافى، ج 5، ص 353 و 332.

18) همان.

19) صبحى صالح، نهج البلاغه، حكمت 26.

20) با استفاده از كتاب جوانان و انتخاب همسر، على اكبر مظاهرى.

21) صائب.

22) از امام صادق عليه السلام: وسايل الشيعه، ج 14، ص 60.

23) جوان و نيروى چهارم زندگى، ص 43 و 44.