بازگشت

آشنايى اجمالى با انرژى هسته اى و برخى از معاهدات بين المللى


اين روزها، يكى از مباحث جدى در عرصه بين المللى، مسأله استفاده و دسترسى كشورمان به تكنولوژى هسته اى است. از آنجا كه ممكن است مردم عزيز ايران در ايام تبليغ از مبلغان گرامى در اين زمينه پرسشهايى داشته باشند، بهتر آن ديديم كه مقاله اى در اين رابطه، براى مزيد اطلاع شما سروران گرامى بگنجانيم.

تعريف سوخت



به هر ماده اى كه توانايى ايجاد گرما، در اثر سوختن يا تحول شيميايى، داشته باشد سوخت مى گويند.

سوختها را مى توان به دو دسته عمده طبيعى و مصنوعى تقسيم كرد. سوختهاى طبيعى طى ساليان دراز در طبيعت توليد شده اند. در واقع، اين سوختها حتى بدون نياز به عمليات خاصى قابل استفاده هستند و به دليل اينكه از كربن، هيدروژن و ساير تركيبات آنها ساخته شده اند، به آنها سوختهاى هيدروكربنى يا سوختهاى فسيلى نيز مى گويند.

سوختهاى فسيلى از تركيبات هيدروكربن(تركيباتى شامل كربن و هيدروژن) و بقاياى فسيل شده گياهان و جانوران به وجود آمده اند. دگرگونى بقاياى فسيلى، از طريق واكنشهاى بيوشيميايى و تغييرات جغرافيايى، سبب توليد اين نوع سوختها شده است. اين سوختها عبارتند از زغال سنگ، نفت و گاز طبيعى.

سوختهاى مصنوعى در نتيجه عمليات شيميايى، فيزيكى يا گرمايى بر روى سوختهاى طبيعى به دست مى آيند. از جمله اين سوختها مى توان زغال چوب، كُك، نفت سفيد، گاز سوختنى توليدى و عناصر بارور شده توسط فعل و انفعالات هسته اى را نام برد.

سوخت هسته اى



موادى كه هسته آنها با نوترون بمباران مى شوند و به مواد قابل شكافت هسته اى معروف هستند عبارتند از: اورانيوم 235، اورانيوم 233، و پلوتونيوم 239 كه از اين سه عنصر، فقط اورانيوم 235 در طبيعت موجود است. پلوتونيوم 239 و اورانيوم 233 به ترتيب از طريق استحاله اورانيوم 238 و توريوم 232 توليد مى شوند. دو ماده اخير، به «مواد بارور» معروف هستند.

اورانيوم طبيعى، پس از طى يك سلسله عمليات معدنى و تصفيه شيميايى، محتوى 71% درصد اورانيوم 235 و مقدار بسيار كمى اورانيوم 233 است و بقيه آن را اورانيوم 238 تشكيل مى دهد.

فلز اورانيوم به سه صورت (بسته به درجه حرارت) ظاهر مى شود؛ اين سه فرم به نامهاى آلفا، بتا و گاما معروف هستند. فرم آلفا تا درجه حرارت 660 سانتى گراد، بتا از 660 تا 760 و گاما از 760 درجه به بالا ظاهر مى شود.

فلز اورانيوم از نظر شيميايى بسيار اكتيو (فعال) است. در حرارت معمولى، هوا و آب آن را مى خورند و در حرارت زياد، فوراً با آب تركيب مى شود. اين يكى از دلايلى است كه موجب مى شود ميله هاى اورانيوم را در رآكتورها، در غلاف هايى از منيزيوم يا مگنوكس قرار دهند.

اورانيوم داراى خاصيت راديواكتيويته طبيعى است؛ به اين معنى كه از آن پرتو قابل نفوذى شبيه پرتو ايكس )X( ساطع مى شود. از ميان اين سه دسته، اثرات نامطلوب پرتو گاما از همه بيشتر است، اما شدت راديواكتيويته طبيعى اورانيوم نسبتاً كم است؛ به طوريكه براى عمليات معدنى تصفيه شيميايى ساخت ميله هاى اورانيوم و قرار دادن آنها در رآكتور، مشكلات بزرگى ايجاد نمى كند. كاركنان اين مؤسسات مى توانند با وسايل حفاظتى معمولى، از قبيل دستكش، و روشهاى مخصوص تا مرحله آخر قرار دادن اورانيوم در غلاف هاى غير قابل نفوذ، به طور كافى حفاظت شوند.

بعد از اينكه اورانيوم در رآكتور تحت تاثير بمباران نوترون قرار گرفت، شدت پرتو راديواكتيو بالا مى رود. علاوه بر اين، نوترون ها كه داراى انرژى زيادى هستند مخاطراتى ايجاد مى كنند. از اين مرحله به بعد، هر گونه عمليات روى ميله هاى اورانيوم بايد از دور و با وسايل مكانيكى، الكتريكى و هيدروليكى صورت گيرد. هم چنين، سوخت مصرف شده در رآكتور به شدت راديواكتيويته بوده و بايد با مراقبتهاى مخصوص منتقل شود. اورانيوم براى ايجاد انفجار هسته اى و توليد حرارت بايد مورد اصابت نوترون قرار گيرد. اين نوترون مى تواند از يك منبع خارجى تهيه نوترون تأمين شود يا از نوترونهاى آزادى كه در يك حجم از اورانيم وجود دارند استفاده شود. در يك حجم اورانيوم هميشه مقدارى نوترون آزاد وجود دارد و حتى بعضى از آنها موجب انفجار هسته اى مى شوند ولى نوترونهاى توليد شده از جدار اورانيوم گذشته وارد هوا مى شوند و در نتيجه فعل و انفعال سلسله اى ايجاد نمى كنند. از يك حجم به بالا خارج شدن بعضى از نوترون هاى آزاد مشكل شده و موجب اصابت با هسته هاى اورانيوم و شروع فعل و انفعال سلسله اى مى شود.

طبيعى است كه اين حجم بحرانى (Critic)، به ظاهر هندسى آن نيز بستگى دارد. در رآكتورهاى اتمى، معمولا حجم رآكتور بالاتر از حجم بحرانى است و در نتيجه شروع فعل و انفعالات سلسله اى، خود به خود و بدون تهيه منبع نوترون مجزا انجام مى گيرد، ولى در بعضى موارد، از منبع نوترون مجزا نيز استفاده مى شود.

در بعضى رآكتورها اورانيوم به صورت اكسيد (8O 3U 6UF) يا تركيبات ديگر مورد استفاده قرار مى گيرد. درصد اورانيوم در اين تركيبات زياد است. 6Uf از نظر انفجارات هسته اى همان خواص اورانيوم خالص را دارد. بدين ترتيب اولاً در عمل تبديل تركيبات فوق به اورانيوم خالص صرفه جويى شده و ثانياً، از بعضى خواص فيزيكى مطلوب آنها نيز استفاده شده است.

استفاده از سوخت هسته اى براى توليد انرژى برق، با به كارگيرى اولين رآكتورهاى قدرت در دهه 60 ميلادى شروع شد و توليد و مصرف آن به طور پيوسته رو به افزايش نهاد. در سال 1997 م، از هر شش كيلو وات ساعت انرژى برق كه در جهان توليد مى شد، يك كيلو وات ساعت آن با استفاده از سوخت هسته اى، يك كيلو وات ساعت ديگر با به كارگيرى منابع آبى، و چهار كيلو وات ساعت نيز با بهره گيرى از سوخت هاى فسيلى (نفت، گاز، زغال سنگ) تأمين مى شد.

در كشورهاى اروپايى، سهم سوخت هسته اى براى توليد انرژى برق به 33%، يعنى دو برابر ميانگين جهانى، و در فرانسه به 77% مى رسد.

تكنولوژى توليد و بهره بردارى از سوخت هسته اى يكى از پيچيده ترين و پيشرفته ترين تكنولوژيهاى امروزى است كه از طيف گسترده اى از علوم و فنون مختلف (مانند شيمى هسته اى، مهندسى شيمى، مهندسى فرآيند، متالوژى مواد، متالوژى پودر، انتقال حرارت، حركت شاره ها و غيره) بهره مى گيرد. كيفيت توليد و بهره بردارى از سوخت هسته اى در رآكتورها، در چهار دهه گذشته همواره بهبود يافته و استفاده بهينه از اين سوخت را با رعايت كامل مسايل ايمنى ممكن كرده است.

برترى انرژى هسته اى بر ساير انرژى ها



- صرفه اقتصادى انرژى هسته اى نسبت به ساير انرژيها: به عنوان مثال، يك قرص 30 گرمى اكسيد اورانيوم به عنوان سوخت، انرژيى معادل سه تن زغال سنگ را دارا مى باشد. اگر اين سوخت مصرف شده بازفرابرى شده و در يك رآكتور زاينده مورد استفاده قرار گيرد، همين قرص كوچك انرژيى معادل انرژى 150 تن زغال سنگ را دارا خواهد بود.

علاوه بر صرفه اقتصادى، دلايل زير نيز استفاده از انرژى هسته اى را ضرورى مى نمايد:

- منابع فسيلى محدود بوده و متعلق به نسلهاى آتى مى باشد.

- استفاده از نفت خام در صنايع تبديل پتروشيمى ارزش بيشترى دارد.

- توليد برق از طريق نيروگاه اتمى آلودگى نيروگاه هاى كنونى را ندارد. توليد هفت هزار مگاوات برق، غير از مصرف 190 ميليون بشكه نفت خام، هزار تن دى اكسيد كربن، 150 تن ذرات معلق در هوا، 130 تن گوگرد و 50 تن اكسيد نيتروژن را در محيط زيست سبب مى شود؛ در حالى كه نيروگاه اتمى اين آلودگى را ندارد.

يكى از تفاوتهاى اساسى سوخت هسته اى با سوخت فسيلى پديده شكافت هسته اى در سوخت است. با توليد انرژى به وسيله شكافت، ساختار سوخت به صورت آرام ولى پيوسته تغيير كرده و پاره شكافتهاى راديواكتيو را به وجود مى آورد. از اين جهت، رعايت مسايل ايمنى و پيش بينى جداره هاى باز دارنده متوالى در رآكتور براى جلوگيرى از پخش پرتوهاى راديو اكتيو ضرورى است. غلاف ميله سوخت به عنوان اولين جدار بازدارنده، بايد طورى طراحى و ساخته شود كه امكان پخش پاره هاى شكافت راديواكتيو را به خنك كننده ندهد.

يكى ديگر از ويژگيهاى سوخت هسته اى، امكان استفاده از آن در يك مدار بسته يا چرخه سوخت است. با بازفرايابى سوخت مصرف شده، كه در حال حاضر در مقياس صنعتى انجام مى گيرد، اورانيوم مصرف نشده و پولوتونيوم به صورت سوخت اكسيد مشترك با اورانيوم )MOX( توسعه سريع يافته و دسترسى به يك منبع جديد از سوخت هسته اى را امكان پذير ساخته است. هم چنين، استفاده روزافزون از گادولينيوم براى كنترل واكنشهاى هسته اى و انعطاف پذير ساختن سوخت رآكتور و نيز افزايش ميزان سوخت )Burn up( از ويژگيهاى توسعه سوخت هسته اى در دو دهه گذشته بوده است.

رآكتورهاى هسته اى و سوخت آنها



در رآكتورهاى هسته اى، از شكافت هسته اى براى توليد انرژى گرمايى استفاده مى شود. اين انرژى به وسيله توربين به انرژى مكانيكى و توسط ژنراتور به انرژى الكتريكى تبديل مى شود. بنابراين، رآكتورهاى هسته اى همان نقشى را در نيروگاه هسته اى ايفا مى كنند كه ديگ هاى بخار در نيروگاه هاى حرارتى با سوخت فسيلى به عهده دارند. تفاوت آنها در نوع سوخت است. در اولى، از سوخت هسته اى و در دومى از مواد نفتى، گاز يا زغال سنگ استفاده مى شود.

ماده اصلى كه براى سوخت رآكتورها به كار مى رود، اورانيوم يا تركيباتى از اين فلز است كه به علت خواصى كه در جذب نوترون و شكافت هسته اى دارد مورد استفاده قرار مى گيرد.

اورانيوم يك ماده راديو اكتيو است كه در طبيعت يافت مى شود. پلوتونيوم فلز ديگرى است كه براى سوخت در رآكتورهاى قدرت به كار مى رود، ولى اين فلز كه داراى خاصيت راديو اكتيو نيز مى باشد، در طبيعت يافت نمى شود و از واكنشهاى هسته اى اورانيوم به وجود مى آيد.

انواع مختلفى از رآكتورها براى توليد انرژى ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. از ميان آنها رآكتورهاى آبى (آب تحت فشار، آب جوشان)، رآكتورهاى آب سنگين، رآكتورهاى گازى و رآكتورهاى زاينده بيشتر از انواع ديگر توسعه يافته و به كار گرفته شده اند. براى سوخت اين رآكتورها، از اورانيوم و پلوتونيوم استفاده مى شود. اورانيوم از چند ايزوتوپ تشكيل شده كه ايزوتوپ 235 آن، كه تنها به ميزان 7؛0% در اورانيوم طبيعى وجود دارد، براى شكافت هسته اى مورد استفاده قرار مى گيرد. در بعضى از رآكتورها، از اورانيوم غنى شده كه در آن ايزوتوپ 235 به 3 تا 4 درصد افزايش يافته، استفاده مى شود.

انواع سوخت مورد استفاده در رآكتورهاى هسته اى



نوع ماده سوخت و طرح رآكتور بستگى كامل با يكديگر دارند؛ به طورى كه نمى توان براى يك ماده سوخت معين هر رآكتورى را استفاده نمود، لذا هر رآكتورى براى ماده سوخت معينى طراحى مى شود.

الف) سوخت اورانيوم طبيعى



اين نوع سوخت كه در آن اورانيوم طبيعى يا تركيبات آن استفاده مى گردد، عموماً در رآكتورهاى آب سنگين يا رآكتورهايى با خنك كننده گازى از نوع Magnox مورد استفاده قرار مى گيرد.

در رآكتورهاى با آب سنگين از خواص ويژه آب سنگين كه شامل پايين بودن نسبى سطح مقطع جذب و قابليت كندكنندگى مناسب مى باشد، استفاده شده است. چند نوع از اين رآكتورها ساخته شده اند، ولى نوع كانادايى آن كه Canduناميده مى شود، بيشتر از انواع ديگر مورد استفاده قرار گرفته است. در رآكتورهاى Candu، به جاى ديگ فشار مورد استفاده در رآكتورهاى آب تحت فشار، از لوله هاى فشار استفاده مى شود. لوله هاى فشار (با ضخامت جداره 5 ميليمتر) مى توانند فشار زيادى را تحمل كنند، در حالى كه در ديگ هاى فشار رآكتورهاى آب تحت فشار، جدار ديگ از فولادى به ضخامت حدود 280 ميليمتر ساخته مى شود.

فشار آب سنگين در داخل لوله هايى كه انرژى حرارتى ميله هاى سوخت را به مولدبخار انتقال مى دهد 80 اتمسفر است. اين لوله ها به صورت افقى در داخل قلب رآكتور قرار گرفته اند. مجتمعهاى سوخت در داخل يك مخزن مملو از آب سنگين قرار دارند. آب سنگين اين مخزن، براى كند كردن نوترون ها به كار مى رود.

خواص ممتاز آب سنگين از نظر كند كردن نوترون ها و پايين بودن سطح مقطع جذب آن، استفاده از اورانيوم طبيعى را دراين رآكتورها به عنوان سوخت امكان پذير مى سازد، ولى تهيه آب سنگين تكنولوژى پيچيده و هزينه سنگينى دارد.

يكى ديگر از مزاياى رآكتور آب سنگين، امكان تعويض مجتمعهاى سوخت در حين بهره بردارى است.

نوع ديگر رآكتورى كه از اورانيوم طبيعى به عنوان سوخت استفاده مى كند و نياز به مصرف اورانيوم غنى شده در آنها نيست، رآكتور با خنك كننده گازى است. رآكتورهاى گازى اولين رآكتورهايى بودند كه در سالهاى 62 - 1956 در انگلستان و فرانسه مورد استفاده قرار گرفتند. در اين رآكتورها، از گرافيك براى كند كردن نوترون ها و از گازكربنيك(2 )COبراى خنك كردن مجتمعهاى سوخت استفاده مى شود. چند نوع رآكتور گازى تاكنون ساخته شده و مورد بهره بردارى قرار گرفته است كه مشهورترين آنها رآكتورهاى Magnox وAGR ساخت انگلستان هستند.

ب) سوخت اورانيوم غنى شده



رآكتورهايى كه از سوخت اورانيوم غنى شده يا اكسيد اورانيوم غنى شده استفاده مى كنند، رآكتورهاى آب تحت فشار، رآكتورهاى آب جوشان و نوع AGR رآكتورهاى گازى مى باشند.

رآكتور آب تحت فشار از يك ساختار فلزى به نام ديگ فشار (Reactor vessel)تشكيل شده كه در آن، آب به عنوان خنك كننده و در عين حال كند كننده جريان دارد. درجه حرارت آب حدود 320 درجه سانتيگراد و فشار آن حدود 160 اتمسفر است. در اين شرايط، آب به جوش نرسيده و به صورت مايع باقى مى ماند.

سوخت هسته اى، به صورت مجتمع هايى از ميله هاى سوخت كه از اورانيوم غنى شده تشكيل شده است، در قلب رآكتور قرار مى گيرد.

مشكل اصلى رآكتورهاى آب تحت فشار، تحمل فشار آب (160 اتمسفر) درمدار اوليه است. كليه تجهيزات اين مدار، از جمله مجتمعهاى سوخت كه در قلب رآكتور قرار دارند، بايد بتوانند اين فشار را تحمل كنند. اين رآكتورها براى قدرتهاى الكتريكى تا مرز 1400 مگاوات مورد استفاده قرار گرفته اند.

رآكتورهاى آب جوشان نيز از اكسيد اورانيوم غنى شده به عنوان سوخت استفاده مى كنند. رآكتورهاى آب جوشان از نظر قدرت نصب شده قابل بهره بردارى، در مقام دوم (بعد از رآكتورهاى آب تحت فشار) قرار دارند. در اين رآكتور، فشار آب حدود 60 اتمسفر است و به حالت اشباع (بين فاز آب و بخار) در مى آيد. به اين ترتيب، نياز به مولد بخار نيست و بخار توليد شده در رآكتور مستقيماً به توربين انتقال مى يابد.

نوعى از رآكتور با خنك كننده گازى (Advanced Gas Reactor( AGR كه از سال 1976 در انگلستان مورد استفاده قرار گرفته، از سوخت اورانيوم غنى شده به صورت اكسيد اورانيوم استفاده مى كند و بازده حرارتى آنها از رآكتورهاى Magnoxبالاتر است. در اين رآكتور، مخزن تحت فشار از بتون و به صورت مكعب ساخته شده است. اين رآكتورها فقط در انگلستان مورد استفاده قرار گرفته اند.

ج) سوخت مخلوط اكسيد اورانيوم و پلوتونيوم (MOX)



همان طور كه در بخشهاى قبل گفته شد، عنصر پلوتونيوم در طبيعت به صورت آزاد يافت نمى شود و از فعل و انفعالات هسته اى اورانيوم 238 به دست مى آيد. اورانيوم 238، كه در طبيعت يافت مى شود، با اصابت نوترون و تحت انرژى مناسب، به اورانيوم 239 و سپس با گسيل دو ذره بتا به پلوتونيوم 239 تبديل مى شود. در رآكتورهاى با سوخت اورانيوم، چون بخش اصلى اين سوخت اورانيوم 238 است، مقدارى از اين ايزوتوپ به پلوتونيوم 239 تبديل مى شود. اين فرايند، عملى ترين و بهترين روش توليد پلوتونيوم 239 است.

پلوتونيوم به دلايل زير به عنوان ماده سوخت در رآكتورها، تا سال هاى اخير به كار گرفته نشده بود. در پلوتونيوم (در مقايسه با اورانيوم) تعداد كمترى نوترون هاى گيراندازى شده به شكافت منتهى مى شوند. به علت راديو اكتيو بودن اين عنصر و گسيل ذرات آلفا، براى كاركنان واحدهاى توليدى و محيط زيست مشكلاتى ايجاد مى شود و هزينه توليد افزايش مى يابد. چون پلوتونيوم 239 در ساخت سلاح هسته اى به كار مى رود، ماده اى استراتژيك است، در حالى كه اورانيوم با غناى پايين مصرف نظامى ندارد.

در سالهاى اخير، توليد پلوتونيوم در كارخانه هاى بازفرابرى (بخصوص در كشورهاى فرانسه و انگلستان)، موجب انباشته شدن مقدار زيادى پلوتونيوم شده و از طرف ديگر، مصرف آن در سلاحهاى هسته اى با خاتمه يافتن جنگ سرد محدود شده است. از اين جهت، مصرف پلوتونيوم موجود در بعضى از كشورها، در رآكتورهاى قدرت به صورت اكسيد مشترك اورانيوم - پلوتونيوم )MOX(، از اواخر دهه 80 رواج يافت.

ايزوتوپهاى قابل شكافت پلوتونيوم 239 و 241 را مى توان به عنوان سوخت در رآكتورهاى زاينده (Breeder Resctor)با نوترون سريع به كار برد.

در رآكتورهاى زاينده، از نوترونهاى سريع براى شكافت هسته اى پلوتونيوم استفاده مى شود و از اين جهت، با رآكتورهايى كه در بخشهاى قبلى راجع به آنها صحبت شد تفاوت اساسى دارند. خاصيت اصلى اين رآكتورها اين است كه در آنها، نوترونهاى سريع علاوه بر شكافت هسته اى پلوتونيوم و توليد انرژى، بر اثر واكنش با هسته هاى اورانيوم 238، آنها را به پلوتونيوم تبديل مى كنند. چون سرعت اين تبديل بيش از سرعت مصرف پلوتونيوم است، اين رآكتورها مى توانند بيش از مقدار پلوتونيومى كه مصرف مى كنند پلوتونيوم توليد كنند. از اين جهت، اين رآكتورها را زاينده مى گويند. در اين رآكتورها، از سديم به عنوان ماده خنك كننده استفاده مى شود. انرژى حرارتى ميله هاى سوخت در يك مبدل سديم - سديم به مدار دوم انتقال پيدا كرده و بعد، اين انرژى در يك مولد بخار (براى تبديل آب به بخار) مورد استفاده قرار مى گيرد.

انواع مختلف رآكتورهاى زاينده با قدرتهاى تا 1200 مگاوات ساخته شده و مورد بهره بردارى قرار گرفته اند. مشكلات تكنولوژى سديم مايع، ايمنى رآكتور و هزينه بالاى سرمايه گذارى و بهره بردارى از اين رآكتورها، موجب شده كه به كارگيرى اين رآكتورها، آن طور كه انتظار مى رود توسعه نيابد. از دهه 80، استفاده از سوخت مخلوط اكسيد اورانيوم و پلوتونيوم (MOX) در رآكتورهاى حرارتى و به خصوص رآكتورهاى آبى شروع شد و درحال حاضر استفاده از اين سوخت در حال توسعه است.

كاربردهاى فناورى هسته اى



كاربردهاى خاص اين فناورى در زمينه هاى مختلف، از امتيازات آن به حساب مى آيد. از جمله:

- توليد انرژى تميز و پاك بدون آلوده كردن محيط زيست؛ مثلاً در رآكتورهاى اتمى، زير دريايى هاى اتمى و....

- استفاده از تابشهاى يون ساز در تشخيص يا درمان بيماريها بدون نياز به داروهاى شيميايى؛ مثلاً تشخيص و تعيين گرفتگى عروق قلب، درمان پركارى و سرطان تيروئيد، تشخيص و درمان سرطان و....

- استفاده از ايزوتوپهاى راديواكتيو عناصر در كشاورزى، صنعت و پزشكى (راديو داروها).

- استفاده از تابش دهى يا پرتودهى)irradiation( در مواردى از قبيل اصلاح ژنتيكى گياهان، استرليزاسيون لوازم يكبار مصرف پزشكى بدون استفاده از مواد شيميايى و....

توانمنديهاى ايران در زمينه فناورى هسته اى

تقريباً، اكثر كاربردهاى صلح آميز فناورى هسته اى در كشور مورد استفاده و بهره بردارى قرار مى گيرند كه از آن جمله مى توان به موارد زير اشاره كرد:

- توليد انرژى: رآكتور اتمى بوشهر (در حال اجرا)؛

- توليد سوخت هسته اى (در حال اجراء)؛

- توليد آب سنگين مورد استفاده در رآكتورهاى اتمى آب سنگين؛

- توليد انواع راديو داروهاى مورد استفاده در پزشكى هسته اى. شامل:

ژنراتور تكنسيم 99 m و عرضه آن به هشتاد بيمارستان و مركز پزشكى هسته اى در سراسر كشور، كه براى تشخيص ده هزار بيمارى در هفته مورد استفاده قرار مى گيرد.

كپسول تشخيص يد 131: براى تشخيص پركارى و سرطان تيروئيد، كه در هشت سال گذشته، براى درمان يكصد و هشتاد هزار بيمار مورد استفاده قرار گرفته است.

تاليم 201: براى تشخيص گرفتگى هاى عروق قلب و تعيين محل آنفاركتوس.

گاليم 67: براى تشخيص و تعيين التهابهاى عفونى و تومورهاى بدن.

كريپتون 81: براى تشخيص و تعيين بيمارى هاى ريوى.

- استريل و پرتودهى كالاهاى بهداشتى و لوازم پزشكى يكبار مصرف توسط منبع راديواكتيو كبالت 60 (در تهران) و شتابدهنده الكترون (در يزد).

- اصلاح ژنتيكى محصولات استراتژيك كشاورزى، از جمله گندم و برنج، توسط پرتودهى.

- كنترل آفات مهم انبارى با استفاده از پرتودهى.

- توليد راديو واكسن هاى بيماريهاى دام و طيور با استفاده از پرتودهى.

- توليد چشمه هاى راديو اكتيو صنعتى (مانند ايريديم 192)، جهت كاربردهاى گوناگون در صنعت. از جمله، راديو گرافى صنعتى و تستهاى غير مخرب (NDT).

- آناليز، شناسايى و اندازه گيرى خواص مواد با استفاده از روشهاى هسته اى.

- عرضه، نصب و راه اندازى سيستمهاى هسته اى در صنايع. شامل: سطح سنجهاى هسته اى و نشت يابى خطوط انتقال نفت با استفاده از ايزوتوپهاى راديواكتيو توليد شده در كشور.

- توليد لوله هاى قابل انقباض حرارتى در اندازه هاى مختلف با استفاده از شتابدهنده الكترون در يزد.

- طراحى، ساخت و توليد انواع دستگاه هاى الكترونيك هسته اى و مونيتورينگ پرتوهاى يون ساز.

- تحقيقات در زمينه توليد انرژى از گداخت هسته اى.

مهم ترين معاهدات و كنوانسيونهاى بين المللى و موضع دولت جمهورى اسلامى ايران

1. اساسنامه آژانس بين المللى انرژى اتمى



اساسنامه آژانس در 23 اكتبر 1956 م در مجمع عمومى سازمان ملل تصويب شد. اين اولين سند حقوقى بين المللى است كه مسأله كاربردهاى تكنولوژى اتمى براى مقاصد صلح جويانه و نفى كاربردهاى غير صلح جويانه اتم را مورد ملاحظه قرار داده است. تا سال 1995، حدود 120 كشور به عضويت آژانس و اساسنامه آن درآمده اند.

آژانس در راستاى تحقق دو هدف مهم به وجود آمده است. توسعه كاربردهاى صلح جويانه تكنولوژى اتمى در ميان دولتهاى عضو، اولين هدف و مسئوليت آژانس مى باشد. بر طبق ماده دوم اساسنامه، آژانس مسئوليت دارد كه از طرق مختلف جنبه ها و كابردهاى صلح آميز تكنولوژى هسته اى را به صورت كيفى و كمى، در ميان دولت ها توسعه و ترويج نمايد.

دومين مسئوليت و هدف و آژانس جلوگيرى از انحراف مواد و تكنولوژى هسته اى به مصارف غير صلح جويانه و نظامى است. دولتهايى كه به طور مستقيم يا غير مستقيم از آژانس ادوات و مواد هسته اى دريافت مى كنند ملزم هستند كه ادوات و مواد مزبور را تحت نظارت و بازرسى آژانس قرار دهند تا از احتمال انحراف آنها به مصارف نظامى و غير صلح جويانه جلوگيرى شود.

ايران جزو اولين كشورهايى است كه اين اساسنامه را امضا كرده و به عضويت آژانس بين المللى انرژى اتمى در آمده است. عضويت ايران در آژانس، پس از تصويب اساسنامه آن در مجلس قانونگذارى، در سال 1958 (1337 ش) تحقق يافت.

2. معاهده منع گسترش سلاحهاى هسته اى (nuclear non - proliferation treaty)(NPT)



اين معاهده در سال 1968 و با تلاش سازمان ملل متحد انعقاد يافت و در مارس سال 1970 به اجرا در آمد. معاهده مذكور، بر طبق بند 2 ماده 10 خود، در سال 1995 بازنگرى شد و با تصويب دولتها حيات آن دائمى شد. هدف اين معاهده اين است، كه مانع اشاعه سلاحهاى هسته اى به كشورهاى غير دارنده سلاح هسته اى شود. اين معاهده حق داشتن سلاح هسته اى را به پنج كشور امريكا، شوروى، انگلستان، فرانسه و چين محدود كرده است. به موجب اين پيمان پنج دولت دارنده سلاح هسته اى متعهد شده اند كه از انتقال سلاح هسته اى و ادوات انفجار هسته اى به كشورهاى غير دارنده سلاح هسته اى خوددارى كنند. دولتهاى غير هسته اى نيز متعهد شده اند كه از دريافت سلاح هسته اى، ادوات انفجارى هسته اى و دريافت كمك براى ساخت و توليد آنها امتناع ورزند (ماده 1 و 2 معاهده). مطابق اين معاهده، استفاده صلح جويانه از تكنولوژى اتمى حق مسلم همه كشورها شناخته شده است. بر طبق ماده 4 معاهده، دولت هايى كه تكنولوژى هسته اى پيشرفته اى دارند ملزم شده اند كه دانش و تكنولوژى هسته اى را، براى مقاصد صلح جويانه به كشورهاى غير دارنده سلاح و تكنولوژى هسته اى، به ويژه كشورهاى جهان سوم، منتقل نمايند.

به منظور نظارت بر اجراى معاهده، ماده 3 اين پيمان مقررات دقيقى را پيش بينى كرده است. بر طبق اين ماده، دولتهاى عضوى كه فاقد سلاح هسته اى هستند، مكلفند با انعقاد موافقتنامه هايى دو جانبه، تأسيسات هسته اى خود را در اختيار بازرسان آژانس بين المللى انرژى اتمى قرار دهند. مطابق ماده 3، آژانس مسئوليت نظارت بر اجراى معاهده را بر عهده دارد. آژانس با اعمال نظارتها و بازرسيهاى منظم مانع از اين خواهد شد كه دولتهاى غير دارنده سلاح هسته اى، با انحراف كاربردهاى صلح جويانه به سلاح هسته اى دست پيدا كنند. تاكنون، تقريباً تمام كشورهاى غير دارنده سلاح هسته اى، توافقنامه هاى دو جانبه اى را با آژانس امضا كرده اند.

دولت ايران معاهده منع گسترش سلاحهاى هسته اى را در سال 1968 امضا و در سال 1970 تصويب كرد. در سال 1974 نيز توافقنامه دو جانبه اى را مطابق ماده 3 معاهده با آژانس بين المللى انرژى اتمى امضا كرد و تأسيسات هسته اى خود را در اختيار بازرسان آژانس قرار داد.

از جمله مهم ترين مباحثى كه در سالهاى اخير در رابطه با معاهده منع گسترش سلاحهاى هسته اى مطرح شده است، مسأله تقويت پادمانها (نظارتها و بازرسيهاى) آژانس بين المللى انرژى اتمى مى باشد. به دنبال كشف فعاليتهاى هسته اى مخفيانه عراق، پس از جنگ خليج فارس (1990)، اين مسأله مطرح شد كه پادمانهاى آژانس براى كشف و جلوگيرى از فعاليتهاى هسته اى غير صلح جويانه دولتهاى غير دارنده سلاح هسته اى كافى نمى باشد و ضرورى است كه اقدامات بيشترى جهت توسعه نظارتهاى آژانس انجام گيرد.

براى اين منظور، آژانس بين المللى انرژى اتمى، در سال 1993، برنامه اى را موسوم به «برنامه 2 + 93» جهت تقويت پادمانهاى آژانس و كشف فعاليتهاى هسته اى غير قانونى دولتها تصويب كرد. برنامه 2 + 93 شامل دو بخش است: بخش اول اين برنامه را دولتهاى عضو تصويب و به اجرا گذاشته اند؛ اما بخش دوم اين برنامه به لحاظ اينكه تعهدات وسيعى را براى دولتها ايجاد مى كند با مقاومت دولتها روبه رو شده است. دولتهاى عضو، قبول بخش دوم برنامه را به تصويب مجالس قانونگذارى خود منوط كرده اند. بخش دوم برنامه كه در مه 1997 به تصويب شوراى حكام آژانس رسيد، تاكنون به امضاى 3 كشور لهستان، گرجستان و اتريش رسيده است. بخش دوم كه به صورت يك پروتكل است، زمانى براى دولتها الزام آور خواهد بود كه مجلس قانونگذارى آنها آن را به تصويب برساند. (ماده 17). بر طبق ماده يك پروتكل، پس از لازم الاجرا شدن پروتكل، تمام اسناد حقوقى مغاير با آن فسخ خواهند شد. در صورت تصويب اين پروتكل توسط دولت جمهورى اسلامى ايران، توافقنامه اى كه ايران در سال 1974 با آژانس امضا كرده است، در صورت تغاير با مقررات پروتكل، اعتبار حقوقى نخواهد داشت.

پروتكل الحاقى



پروتكل الحاقى (Additional Protocol)يك سند ضميمه 351 Infcirc محسوب مى شود كه متن آن در سال 1997 به تائيد شوراى حكام آژانس رسيد.

هدف اين پروتكل تقويت نظارتها و بازرسيهاى آژانس بين المللى انرژى اتمى و به بيان ديگر، رفع نارسايها و كاستيهاى سند 153 مى باشد. پروتكل الحاقى نمونه يك موافقتنامه دو جانبه است كه مى بايست بين آژانس و كشورهاى دارنده موافقتنامه جامع پادمان امضا شود. دولتها مى توانند به سه صورت اين پروتكل را براى خود لازم الاجرا نمايند:

- اجراى موقت: اجراى موقت نياز به تصويب مجلس ندارد و كشور اجرا كننده در هر زمانى مى تواند اجراى آن را متوقف كند.

- لازم الاجرا شدن قطعى پروتكل، به محض امضاى نماينده تام الاختيار دولت.

- لازم الاجرا شدن پروتكل بعد از امضاى نماينده دولت و تصويب مجلس كشور مربوطه بيشتر كشورها بيشتر از روش اخير استفاده نموده اند.

جمهورى اسلامى ايران از روش سوم استفاده نموده و در حال حاضر، اين پروتكل را فقط امضا كرده است، اما هنوز آن را به تصويب مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان نرسانده است. در عين حال، جمهورى اسلامى ايران به منظور نشان دادن حسن نيت خود، اين پروتكل را به صورت موقت نيز اجرا كرده است

پاورقي



1) با تشكر از روابط عمومى سازمان انرژى اتمى جمهورى اسلامى ايران كه اين مقاله را در اختيار واحد تدوين متون ره توشه قرار داده اند.