بازگشت

استغفار


دعاى روز پنجم

((اللهم اجعلنى فيه من المستغفرين و اجعلنى فيه من عبادك الصالحين القانتين و اجعلنى فيه من اوليائك المقربين برافتك يا ارحم الراحمين خدايا! مرا امروز از استغفار كنندگان او در زمره ى بندگان شايسته و مطيع خويش قرار بده(و مرا از جمله اوليا و دوستان مقرب خود مقرر فرما), به رإفت و مهربانى ات, اى مهربان ترين مهربانان)).

احكام

در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند, مثلا بگويد استغفرالله ربى و اتوب اليه يا بگويد اللهم اغفرلى. (توضيح المسائل مراجع, ج1, ص579, مسإله1014)

در حق الله اگر مكلف نتواند تكليف خود را عمل كند بايد استغفار كند.

مثلا كسى كه كفاره ى روزه رمضان بر او واجب است بايد يك بنده آزاد كند يا 60 فقير را سير, كند يا دو ماه روزه بدارد و اگر هيچكدام را نتواند انجام دهد بايد استغفار كند. (توضيح المسائل مراجع, ج1, ص964, مسإله1160)

مرتد فطرى اگر مرد باشد همسرش از او جدا مى شود بدون طلاق, و مالش بين ورثه تقسيم مى شود و اگر توبه كند توبه اش پذيرفته مى شود ولى در برگرداندن مال و همسرش فايده ندارد.

(تحريرالوسيله, ج2, ص367, مسإله10)

س) اگر فردى غيبت ديگرى را نمايد آيا بايد براى توبه كردن بايد از طرف مقابل طلب رضايت نمايد يا اينكه تنها استغفار كافى است؟و در صورت مانع بودن شرم حيا چه بايد كرد؟

ج) استغفار كافى است. (استفتائات امام, ج2, ص621, س21)



فصل اول: ارزش و اهميت استغفار در روايات

در روايات از استغفار به عنوان بهترين عبادت, جامع ترين دعا, با فضيلت ترين توسل و مهمترين اعمال در بهترين ماه هاى سال ياد شده است.

بهترين عبادت

عن الصادق(ع) قال: ((قال رسول الله(ص): الاستغفار وقول ((لا اله الا الله)) خير العباده قال الله العزيز الجبار: فاعلم إنه لا اله الا الله واستغفر لذنبك وللمومنين والمومنات...1 استغفار و گفتن ((لا اله الا الله)) بهترين عبادت است. خداوند متعال مرا به اين دو معنا تذكر داده مى فرمايد: بدان كه خدايى غير از الله نيست و براى گناهان خود و همه ى مومنان استغفار نما)).

جامع ترين دعا

قال ابو عبدالله(ع): ((ان من إجمع الدعإ الاستغفار2 استغفار و طلب غفران از جمله ى جامع ترين دعاها است)).

عن ابى عبدالله(ع) قال: قال رسول الله: ((خير الدعا الاستغفار3 استغفار بهترين دعاست)).

با فضيلت ترين توسل

حضرت على(ع) فرمود: ((افضل التوسل الاستغفار4 استغفار با فضيلت ترين توسل است)).

حضرت على(ع) مى فرمايد: ((لا شفيع إنجح من الاستغفار5 هيچ واسطه و شفيعى موثرتر از استغفار وجود ندارد)).

از مهم ترين اعمال سه ماه مبارك رجب, شعبان و رمضان

از حضرت صادق(ع) منقول است كه حضرت رسول گرامى اسلام(ص) فرمود: ماه رجب ماه استغفار امت من است. پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است.6

از روايات استفاده مى شود كه بهترين دعاها و ذكرها در ماه شعبان استغفار است و هر كه در هر روز از اين ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مثل آن است كه هفتاد هزار در ماه هاى ديگر استغفار كند.7

پيامبر عظيم الشإن(ص) در خطبه اى كه براى اهميت ماه مبارك رمضان ايراد فرمودند, در بخشى از آن مى فرمايند:

((إيها الناس إنفسكم مرهونه باعمالكم ففكوها بالاستغفار8 اى مردم جان هاى شما در گرو اعمال شما است به وسيله استغفار آنها را از گرو بيرون آوريد)).

استغفار در سيره ى عملى پيامبر(ص)

قال رسول الله(ص): ((توبوا الى الله فانى إتوب فى اليوم مائه مره9 توبه و استغفار كنيد! من هر روز صد مرتبه توبه (استغفار) مى كنم)).

امام صادق(ع) مى فرمايد: ((ان رسول الله كان يتوب الى الله ويستغفر فى كل يوم وليله مائه مره من غير ذنب10 رسول خدا(ص) هر روز و شب صد بار استغفار مى فرمودند, اين در حالى بود كه حضرت هيچ گناهى نداشتند)).

((كان رسول الله لا يقوم من مجلس وان خف حتى يستغفر الله خمسا وعشرين مره11 پيامبر اسلام(ص) بعد از برخاستن از هر جلسه اى ولو جلسه مختصر و كوتاه بيست و پنج مرتبه استغفار مى نمودند)).

بهترين اعمال پيامبر(ص) در ايام آخر عمر

((عن إم سلمه قالت: كان رسول الله(ص) بآخره لا يقوم ولا يقعد ولا يجىء ولا يذهب الا قال: سبحان الله وبحمده, إستغفر الله وإتوب اليه, فسإلناه عن ذلك فقال: انى امرت بها ثم قرإ اذا جإ نصر الله12 ام سلمه كه يكى از همسران پيامبر(ص) است نقل مى كند كه رسول خدا(ص) در دوره ى آخر عمر خودش در حالات مختلفى ذكر شريف ((سبحان الله وبحمده, إستغفر الله وإتوب اليه)) را بر زبان جارى مى فرمودند, از علت آن پرسيديم. حضرت فرمودند: من مامور به اين ذكر شده ام, سپس سوره ى نصر را براى ما تلاوت فرمود)).

فصل دوم: آثار و بركات معنوى استغفار

1ـ رحمت و مغفرت

پشيمانى از عملكرد سوء و عزم جدى بر ترك گناه كه همان روح توبه و بازگشت به خداست در قالب ذكر استغفار, انعكاس يافته, استغفار, ترجمان روح توبه است و ثمره ى آن دريافت مغفرت الهى و پاك شدن از آلودگى هاى روحى است و تا درمان اساسى صورت نگرفته و صحنه ى زندگى از لوث گناه پاك نشده است, تمسك به توبه و استغفار, چاره ساز فرار از مشكلات و نابسامانى هاى ناشى از گناه خواهد بود.

كلام روح بخش الهى, نور اميد را در دل ها زنده مى كند و مغفرت الهى را نويد مى دهد كه: ((ومن يعمل سوءا إو يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفورا رحيما13 كسى كه كاربدى انجام دهد يا به خود ستم كند, سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد, خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت)).

از زبان يكى از انبياى خويش مى فرمايد: ((لولا تستغفرون الله لعلكم ترحمون14 (صالح) گفت: اى قوم من؟ چرا براى بدى قبل از نيكى عجله مى كنيد (وعذاب الهى را مى طلبيد نه رحمت او را)؟ چرا از خداوند تقاضاى آمرزش نمى كنيد شايد مشمول رحمت او شويد)).

نبى مكرم اسلام(ص), خبر از اراده ى غفورانه ى الهى داده, راه دريافت رحمت و مغفرت را دمساز بودن با استغفار معرفى مى نمايد:

قال النبى(ص): ((عودوا إلسنتكم الاستغفار فان الله تعالى لم يعلمكم الاستغفار الا وهو يريد إن يغفر لكم.15 زبانتان را به ذكر استغفار عادت دهيد زيرا خداوند اين ذكر شريف را به شما تعليم نداده مگر اين كه خواسته است در پرتو آن شما را مورد مغفرت خويش قرار دهد)).

امير المومنين على(ع) در بيان بليغ خويش گناهكاران را به سلاح استغفار متنبه نموده و در بيانى ديگر و عده مى دهند كه اهل استغفار از مغفرت الهى محروم نمى شوند.

قال على(ع): ((سلاح المذنب الاستغفار16 استغفار وسيله دفاعى گناهكار در مقابل آثار سوء گناه است)).

قال على(ع): ((و من إعطى الا ستغفار لم يحرم المغفره17 كسى كه از موهبت استغفار برخوردار شد از موهبت مغفرت و آمرزش محروم نخواهد شد)).18

امام صادق(ع) فرمود: ((ان العبد اذا إذنب ذنبا اجل من غدوه الى الليل فان استغفر الله لم يكتب عليه19 هرگاه بنده اى گناهى مرتكب شد, يك روز به او مهلت داده مى شود, اگر استغفار كرد گناهش بر او نوشته نمى شود)).

امام صادق(ع) مى فرمايند: ((من استغفر الله مائه مره حين ينام بات وقد تحات الذنوب كلها منه كما تتحات الورق من الشجره ويصبح وليس عليه ذنب20 هر كس هنگام خواب صد مرتبه استغفار نمايد, درحالى شب را به صبح خواهد رساند كه همه گناهان او ريخته و آمرزيده شده است. همان گونه كه برگ هاى درخت از آن مى ريزند و بر او گناهى نخواهد بود)).



2ـ كفاره ى ظلم به ديگران

ظلم در حق ديگران از زن و فرزند و والدين و همسايه و دوست و همكار و غيره كه به صورت هاى مختلفى از غيبت, حق كشى, تضييع مال و غيره صورت مى گيرد از جمله گرفتارىهايى است كه عموما مبتلا به آن بوده و بسيارى ازنابسامانى هاى حاصل در زندگى تاوان آن ظلم ها است و خلاصى از آثار سوء آن گرفتارى در مرحله اول مستلزم رد حقوق مالى و يا طلب حليت و تفقد و دلجويى از كسانى است كه در حق آنها كوتاهى و ظلم نموده ايم و در صورتى كه اين امر ميسر و ممكن نباشد خواه اين كه فردى كه حق او را تضييع كرده ايم ديگر در دسترس ما نيست يا اين كه مراجعه به او و طلب حليت مفسده ى بيشترى را به دنبال داشته باشد. در اين موارد بايد براى وى طلب مغفرت كرده و از خدا بخواهيم كه او را از ما راضى گرداند و به جبران آن ظلم, كار خيرى را به نيابت او انجام و يا ثواب آن را برايش هديه نماييم و در مورد حق مالى ضايع شده به مجتهد خويش يا نمايندگان وى مراجعه كنيم.

پيامبر اسلام(ص) مى فرمايند:

((من إظلم إحدا ففاته فليستغفر الله له فانه كفاره21 هر كس نسبت به فردى ظلمى نمود و جبران يا طلب حليت ميسور نبود بايد به عنوان كفاره ى گناه خودش براى آن فردى كه در حقش ظلم كرده جلب مغفرت و استغفار نمايد)).

از امام معصوم(ع) نقل شده است: ((كفاره الاغتياب إن تستغفر لمن اغتبته22 كفاره ى غيبت از افراد اين است كه براى آنها استغفار و طلب مغفرت نمايى)).

در حديثى از حذيفه يمانى نقل شده: من مرد تند زبانى بودم و نسبت به خانواده ام تندى مى نمودم. عرض كردم: يا رسول الله من مى ترسم عاقبت زبانم مرا دوزخى كند!

پيامبر فرمودند: ((فإين إنت من الاستغفار انى لا ستغفر الله فى اليوم مائه مره23 رابطه ى تو با استغفار چگونه است؟ من روزى صد بار استغفار مى كنم)).



3ـ تنوير و صفاى دل

ملالت خاطر و كدورت دل و قساوت قلب از جمله آفاتى است كه شور و شعف و روح تلاش و كوشش و حسن نيت را از آدمى مى ربايد كه براى پيش گيرى يا درمان اين حالات نامطلوب دستور العمل هاى مفيدى در متون اسلامى همچون استفاده از ذكر, همنشينى با ابرار و نيكان و علما, انس با فرمايشات ائمه(عليهم السلام), ياد مرگ و شركت در جلسات وعظ و موعظه مورد توصيه قرار مى گيرد.

پيامبر اسلام(ص) فرمودند: ((ان للقلوب صدإ كصدإ النحاس فاجلوها بالاستغفار وتلاوه القرآن24 قلوب آدميان همانند فلزات به زنگار ويژه خود مبتلا مى شود. پس آنها را به وسيله ى استغفار و تلاوت قرآن صيقل دهيد)).



4ـ درخشندگى عمل

انجام وحفظ عمل خالصانه و ترفيع آن به پيشگاه خداوند متعال بسى مشكل و توفيق بر آن موقوف بر دست گيرى و لطف الهى است.

يكى از امورى كه ما را در پالايش عمل از هرگونه شائبه ى غير الهى كمك نموده و در پرتو آن صحيفه ى اعمال ما به درخشش خواهد آمد, استغفار فراوان و مداومت بر آن مى باشد.

از حضرت امام جعفر صادق(ع) نقل شده است كه: ((اذا إكثر العبد الاستغفار رفعت صحيفته وهى تتلالا25هرگاه بنده اى فراوان استغفار نمايد صحيفه ى اعمالش در حالى كه به درخشش آمده است به پيشگاه خداوند تعالى بالا مى رود)).



5ـ برطرف شدن موانع فهم توحيدى

ارتكاب گناهان كه ريشه در شرك خفى داشته از قويترين موانع براى دريافت و تلقى معارف حقه ى الهى به ويژه معرفت ناب توحيدى است.

از جمله وسايطى كه ما را در زدودن آن موانع به نحو پيش گيرى يا درمان, كمك شايانى مى نمايد استغفار با شرايط مى باشد و بر اين اساس به نظر مى رسد, در آيه ى نوزدهم سوره ى محمد(ص) پس از امر به دريافت و تلقى معرفت ناب توحيدى و التزام عملى به آن در شوون زندگى اشارتى به مانع قوى اين دريافت داشته, دستور استغفار را در برطرف نمودن آن مانع مطرح مى نمايد و چون عموم اهل ايمان شايد به طور كامل از عهده ى انجام اين دستور برنيايند, پيامبر اسلام(ص) از باب لطف و رحمت مإمور به استغفار براى آنان شده است:

((فاعلم إنه لا اله الا الله واستغفر لذنبك وللمومنين والمومنات والله يعلم متقلبكم ومثواكم26 پس بدان كه معبودى جز (الله) نيست و براى گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن. و خداوند محل حركت و قرارگاه شما را مى داند)).

حاملان عرش الهى و ملائكه الله نيز از اين باب به كمك اهل زمين شتافتند و براى اهل ايمان استغفار مى نمايند.



6ـ تقويت سكوت معنوى

از آثار معجزه آساى استغفار اين است كه نه تنها آلودگى ها, اعوجاجات و تزلزل هاى روحى ناشى از گناهان را برطرف مى نمايد بلكه موجب استقامت و افزايش توان روحى و قوت سلوك معنوى انسان گشته, پيمانه ى معنوى او به طور كامل استيفا مى گردد كه اين معنا از بعضى آيات استفاده مى شود:

((يا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السمإ عليكم مدرارا ويزدكم قوه الى قوتكم ولا تتولوا مجرمينو اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد, سپس به سوى او باز گرديد, تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد. و گنهكارانه, روى (از حق) برنتابيد)).27

افزايش نيرويى بر نيروى ديگر كه در آيه ذكر شده است, هرچند شامل مصاديق مادى همچون مال و فرزند نيز مى شود اما منحصر به آن نبوده و اطلاق آن تمام مصاديق قوت از آن جمله قوت و توان در امور معنوى را نيز در برمى گيرد.

((وإن استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يمتعكم متاعا حسنا الى إجل مسمى ويوت كل ذى فضل فضله وان تولوا فانى إخاف عليكم عذاب يوم كبير28 و اين كه: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد سپس به سوى او بازگرديد تا شما را تا مدت معينى, (از مواهب زندگى اين جهان,) به خوبى بهره مند سازد, و به هر صاحب فضيلتى, به مقدار فضيلتش ببخشد و اگر (از اين فرمان) رويگردان شويد, من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم!))

تعبير ((يوت كل ذى فضل فضله)) مورد استشهاد ما بوده كه به اطلاق خود امور معنوى را نيز شامل مى گردد.



7ـ معيت و همراهى با اهل بيت(عليهم السلام)

حركت در مسير اهل بيت(عليهم السلام) و همراهى با آنها در دنيا و آخرت چه به حسب ظاهر و چه به حسب روش و منش از جمله آمال و آرزوهاى هر انسان با معرفت و ايمانى است كه در پرتو عنصر استغفار و آثار معنوى آن بهره يابى و وصول به آن غايت اعلى ميسور و مقدور مى گردد.

حضرت جواد الائمه(ع) در پاسخ سوال در اين زمينه, تلاوت فراوان سوره ى قدر و تكرار فراوان استغفار را مورد توصيه قرار مى دهند.

راوى مى گويد: نامه اى به محضر حضرت جواد الائمه(ع) نوشتم كه چيزى به من تعليم دهد كه هرگاه من از آن استفاده مى كنم, در دنيا و آخرت همراه با شما باشم. وى مى گويد: حضرت به خط خودشان برايم نوشتند, به طورى كه من خط آن را شناختم: ((سوره ى قدر را فراوان بخوان و دو لبت را با ذكر استغفار همواره مرطوب نگه دار))29 (كنايه از اين كه فراوان استغفار نما).



8ـ امنيت و حفاظت از وسوسه شيطان دستاورد مهم استغفار

در پرتو ملازمت و مداومت بر عنصر گرانمايه ى استغفار, صفاى دل و نور بصيرتى براى انسان فراهم گشته كه وى را از خطر وسوسه هاى شيطان ايمنى مى بخشد و دست تطاول شيطان را كوتاه مى كند و به تعبير بليغ روايت, شاهرگ حياتى شيطان قطع مى گردد.

رسول گرامى اسلام(ص) مى فرمايند: ((ثلاثه معصومون من ابليس و جنوده الذاكرون لله والباكون من خشيه الله والمستغفرون بالاسحار30 سه گروه از شر ابليس و لشگريان او در امنيت و امان مى باشند: كسانى كه به ياد خداوند هستند, كسانى كه از خشيت خدا گريه مى كنند و كسانى كه در سحرگاهان استغفار مى نمايند)).

عن الصادق(ع) عن آبائه قال: قال رسول الله(ص) لاصحابه: الا اخبركم بشىء ان انتم فعلتموه تباعد الشيطان منكم كما تباعد المشرق من المغرب؟ قالوا: بلى, قال: الصوم ليسود وجهه والصدقه تكسر ظهره والحب فى الله والموازره على العمل الصالح يقطعان دابره والاستغفار يقطع وتينه ولكل شىء زكوه و زكوه الابدان الصيام31 رسول خدا(ص) به اصحابشان فرمودند: آيا شما را به چيزى خبر بدهم كه اگر آن را به كار گرفتيد شيطان به فاصله مشرق و مغرب از شما دور شود؟ اصحاب گفتند: بله يا رسول الله! حضرت فرمود: روزه, چهره ى شيطان را سياه, صدقه پشت او را شكسته, دوستى در راه خدا و همكارى بر عمل صالح نسل او را قطع و استغفار شاهرگ حياتى او را قطع مى نمايد)).



9ـ حفظ آبرو

رايحه زشت گناهان و آثار وقاحت بار آن موجب رسوايى آدمى در پيشگاه اوليا و مقربان درگاه الهى است, به طورى كه توجه به اين مطلب همواره هر انسان با تدبر و تفكرى را شرمسار و سرافكنده مى سازد.

عن الرضا(ع) عن آبائه(عليهم السلام): ((قال امير المومنين: تعطروا بالاستغفار لا تفضحكم روائح الذنوب32 حضرت على(ع) فرمودند: خود را به وسيله ى استغفار معطر و خوشبو سازيد تا آثار گناهان و رايحه زشت آن شما را رسوا و مفتضح نسازد)).



10ـ توفيق دريافت علوم نافع

علوم و معارف نافع از ارزاق الهى بوده كه در اثر گناه, انسان از فيض آن محروم مى گردد ولى در پرتو طلب مغفرت و تمسك به استغفار و آثار معنوى آن, زمينه براى بهره مندى از علوم ومعارف ناب فراهم مى گردد.

از امام صادق(ع) نقل شده است كه هر كس مدت دو ماه بطور متوالى ذكر استغفار را اينگونه, چهارصد مرتبه در هر روز تكرار نمايد, گنجى از علم يا ثروت, روزى او خواهد شد: ((استغفر الله الذى لا اله الا هو الحى القيوم الرحمن الرحيم بديع السموات والارض من جميع ظلمى وجرمى و اسرافى على نفسى واتوب اليه)).



فصل سوم: آثار و بركات مادى استغفار

با توجه به آيات و روايات فراوانى كه در مورد استغفار نقل شده است, بدست مىآيد كه ذكر شريف استغفار ـ كه ترجمه ى همان روح توبه و پشيمانى از گناهان است ـ علاوه بر آثار و بركات معنويش, حلال بسيارى از مشكلات مادى نيز بوده و به اصطلاح, شاه كليدى است كه هر درب بسته را باز مى نمايد.



1ـ استغفار مانع نزول بلايا, شدايد و عذاب الهى

((وما كان الله ليعذبهم وإنت فيهم وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون33 (اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى, خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نيز) تا استغفار مى كنند, خدا عذابشان نمى كند)).

قال رسول الله(ص): ((ادفعوا ابواب البلايا بالاستغفار34 بوسيله ى استغفار, انواع بلايا و سختى ها را از خودتان دفع نماييد)).

قال الباقر(ع): ((كان رسول الله و الاستغفار لكم حصنين حصينين من العذاب فمضى اكبر الحصنين و بقى الاستغفار فاكثروا منه فانه ممحاه للذنوب قال الله عزوجل: وما كان الله ليعذبهم وإنت فيهم وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون35 رسول خدا(ص) و استغفار دو دژ و حصار بسيار مستحكم از عذاب الهى بودند. بزرگترين از اين دو حصن كه پيامبر عظيم الشإن بود از ميان شما رفت و استغفار باقى مانده است پس زياد استغفار نماييد زيرا استغفار محو كننده ى گناهان است. خداوند متعال فرموده است: (اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى, خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نيز) تا استغفار مى كنند, خدا عذابشان نمى كند)).

حضرت على(ع) فرمود: ((ان الله عزوجل اذا اراد ان يصيب اهل الارض بعذاب قال لولا الذين يتحابون بجلالى ويعمرون مساجدى ويستغفرون بالاسحار لانزلت عذابى36 بدرستى كه خداوند عزوجل هر گاه اراده نمايد كه اهل زمين را به بلايى گرفتار نمايد, مى فرمايد: اگر كسانى كه به جلال و عظمت من محبت مى ورزند و مساجد من را آباد مى كنند و سحرگاهان استغفار مى نمايند, نبودند هر آينه عذاب خود را نازل مى كردم)).

2 ـ استغفار برطرف كننده ى گرفتارىها و مشكلات مختلف

چونكه غم بينى تو استغفار كن

غم به امر خالق آمد كار كن

قال النبى(ص): ((من اكثر الاستغفار جعل الله له من كل هم فرجا ومن كل ضيق مخرجا ورزقه من حيث لا يحتسب37 پيامبر عظيم الشإن(ص) مى فرمايد: هركس فراوان استغفار نمايد خداوند او را از هر غم و غصه اى گشايشى و از هر تنگنايى خارج, و از جايگاهى كه گمان هم نمى كرد به او رزق و روزى مى رساند)).

راوى نقل مى كند كه به محضر امام هادى(ع) نامه اى نوشته, درخواست كردم دعايى كه براى شدايد و سختى ها و امور مهم براى من نافع باشد, به من تعليم نمايند و خواهش كردم كه با من خصوصى بر خورد نمايد همان گونه كه پدر ايشان با دوستان و شيفتگان خود خصوصى برخورد مى نمودند و مطالب مهم را در اختيار آنان قرار مى دادند. پس حضرت براى من اين گونه نوشت كه ملازم با استغفار باش.38



3ـ افزايش رزق و روزى

عن الرضا عن آبائه(عليهم السلام) قال: ((قال رسول الله(ص): من انعم الله عزوجل عليه نعمه فليحمد الله ومن استبطإ الرزق فليستغفر الله ومن حزنه امر فليقل: لا حول ولا قوه الا بالله39 خداوند به هركس نعمتى داد, بايد حمد الهى نمايد و هركس رزق و روزى بر او سخت شود, پس بايد استغفار نمايد و هر كس امرى او را محزون سازد بايد ((لا حول ولا قوه الا بالله)) بگويد)).

عن امير المومنين(ع) قال: ((الاستغفار يزيد فى الرزق40 استغفار موجب افزايش رزق و روزى مى شود)).

قال امير المومنين(ع): ((اكثروا الاستغفار تجلبوا الرزق41 با استغفار بسيار, رزق و روزى را جلب نماييد)).

قال على(ع): ((قد جعل الله سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق ورحمه الخلق, فقال سبحانه : (( استغفروا ربكم انه كان غفارا. يرسل السمإ عليكم مدرارا. و يمددكم بإموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم إنهارا42 حضرت على مى فرمايند: خداوند سبحان استغفار را سبب ريزش پى درپى رزق و روزى و رحمت بر بندگان قرار داده چرا كه خداوند در قرآن مى فرمايد: استغفروا ربكم... .

رسول گرامى اسلام(ص) فرمودند: هرگاه در امر معاش خود تنگنا يافتى و در امر خويش نابسامانى يافتى, پس حاجت خود را به درگاه خداوند عرضه بدار و نماز استغفار را رها نساز و آن دو ركعت است به اين شيوه كه در هر ركعت سوره ى حمد و سوره ى قدر را يك بار مى خوانى و پس از قرائت, پانزده مرتبه استغفار مى كنى و سپس در هر ركوع نيز ده بار استغفار مى كنى و تا آخر به شيوه ى نماز جعفر, نماز را تمام مى كنى, خداوند امورت را اصلاح خواهد كرد انشإ الله... .43



4ـ برطرف شدن غم و غصه

رسول گرامى اسلام(ص) فرمودند: ((من كثرت همومه فعليه بالاستغفار44 هر كس غم و غصه اش زياد شود بر او لازم است تا استغفار نمايد)).



5ـ استغفار, موجب اميدوارى و برخوردار شدن از فرزند مى شود

راوى مى گويد: مردى از امام صادق(ع) پرسشى نمود ومن در نزد ايشان بودم. آن مرد گفت: فدايتان گردم من فردى كثير المال هستم ولى فرزنددار نمى شوم. آيا براى من چاره اى وجود دارد؟ حضرت فرمودند: بله يك سال آخر شب صد بار استغفار نما. پس اگر در شبى اين ذكر را انجام ندادى در روز قضاى آن را بجاى آور چون كه خداوند متعال مى فرمايد: استغفروا ربكم انه كان غفارا... .45

راوى نقل مى كند: امام باقر(ع) جهت انجام امورى به نزد هشام بن عبدالملك آمدند ولى هشام در اذن ورود تإخير مى كرد, به طورى كه حضرت ناراحت شدند. هشام همراه و دربانى داشت كه ثروتمند بود ولى فرزندى نداشت. امام باقر(ع) به او نزديك شد و به او گفت: آيا مى توانى برنامه ملاقات من با هشام را جور كنى و من هم دعايى به تو تعليم مى دهم كه فرزنددار شوى؟ او گفت: آرى! پس حضرت را به هشام رسانيد و هشام هم امور حضرت را انجام داد. راوى مى گويد: وقتى كار حضرت تمام شد, دربان هشام گفت: فداىتان شوم دعايى كه به من قول دادى چه شد؟ حضرت فرمودند: هر روز در صبحگاهان و شامگاهان هفتاد بار سبحان الله, ده بار استغفار, و نه بار ديگر سبحان الله و دهمين آنرا استغفار قرارده... چون خداوند تعالى مى فرمايد: استغفار نماييد و حضرت, آيه ى سوره ى نوح را تلاوت كردند. پس آن دربان به اين نسخه عمل كرد و فرزندان و ذريه ى فراوانى روزى او شد.

سليمان كه از افرادى است كه در سند اين روايت و جزو راويان اين روايت است, مى گويد: من با دختر عموى خود ازدواج كردم و از او فرزنددار نشده بودم. من آن ذكر را گفتم و به اهل بيت خود نيز تعليم دادم. پس از آن, فرزند دار شديم به طورى كه زنم معتقد شده بود, هرگاه بخواهد حامله شود اگر ذكر را بگويد حامله مى شود. و من اين ذكر را به بسيارى از هاشميين از كسانى كه فرزند نداشتند تعليم دادم و داراى فرزندان زيادى شدند (و الحمد لله).

از امام سجاد(ع) نقل شده كه براى بعضى از اصحابشان در مورد طلب فرزند فرمودند: دعاى فوق را هفتاد بار بخوان. بدرستى كه كسى كه اين دعا را فراوان بخواند, آنچه از مال و فرزند تمنا نمايد و آنچه از خير دنيا و آخرت بخواهد, خداوند به او روزى خواهد نمود. بعد حضرت آيه ى سوره ى نوح را قرائت فرمودند.46

نقل شده است يكى از دربانان معاويه هنگام خروج حضرت امام حسن(ع) از آنجا, خدمت حضرت رفته و گفت: من فردى ثروتمند هستم, ولى فرزند ندارم. چيزى را به من تعليم نما! شايد خداوند متعال فرزندى روزى من گرداند. حضرت فرمود: بر تو باد استغفار نمودن.

در ادامه, امام فرمودند: در آيه ى سوره ى نوح آمده است: استغفار كنيد! به بركت آن, خداوند شما را صاحب اموال و فرزندان مى نمايد. ((استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السمإ عليكم مدرارا ويمددكم بإموال وبنين ويجعل لكم جنات ويجعل لكم إنهارا47 از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است, تا باران هاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد, و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قراردهد.



6ـ استغفار گشايش باب اميد در همه مشكلات مادى و معنوى

حضرت على(ع) تمام كلام را در جمله اى كوتاه و گويا بيان نموده و راه نجات و خلاصى از تمامى مشكلات مادى و معنوى را ذكر مى نمايند. و مى فرمايند: ((عجبت لمن يقنط ومعه الاستغفار48 تعجب مى كنم از كسى كه نااميد مى شود و حال آن كه با او (سلاح برنده ى) استغفار وجود دارد)).

و باز مى فرمايد: ((العجب ممن يهلك والمنجاه معه. قيل ما هى؟ قال الاستغفار49 تعجب از كسى است كه به هلاكت مى افتد, حال آنكه اسباب نجات با اوست؟ گفته شد آن چيست؟ حضرت فرمودند: استغفار)).

پاورقي





1. شيخ حر عاملى, وسائل الشيعه, ج 7, ص 180.

2. مجلسى, محمد باقر, بحار الانوار, ج 50, ص 283.

3. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 90, ص 190.

4. آمدى, غرر الحكم و درر الكلم.

5. آمدى, همان.

6. قمى, شيخ عباس, مفاتيح الجنان.

7. قمى, شيخ عباس, همان.

8. شيخ حر عاملى, همان, ج 10, ص 313.

9. مجلسى, محمدباقر, همان, ج 93, ص 282.

10. سفينه البحار, ج 6, ص 620.

11. سفينه البحار, ج 6, ص 660.

12. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 21, ص 100.

13. سوره ى نسإ, آيه ى 110.

14. سوره ى نمل, آيه ى 46.

15. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 90, ص 283.

16. آمدى, همان, به نقل از محمدى رىشهرى, محمد, ميزان الحكمه, ج 7.

17. نهج البلاغه, كلمات قصار, 135.

18. نهج البلاغه, حكمت 135.

19. محمدى رى شهرى, محمد, ميزان الحكمه, ج 7, ص 250. 20. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 92, ص 250.

21. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 282.

22. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 282.

23. نورالثقلين, ج5, ص38.

24. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 3, ص 284. 25. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 3, ص 284.

26. سوره ى محمد(ص), آيه ى 19, آيه ى 7 سوره ى غافر و نيز آيه ى 5 سوره ى شورى به اين معنا اشاره شده است.

27. سوره ى هود, آيه ى 52.

28. سوره ى هود, آيه ى 3.

29. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 280.

30. محمدى رى شهرى, محمد, همان, ج 7, باب استغفار.

31. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 277.

32. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 278.

33. سوره ى انفال, آيه ى 33.

34. محمدى رى شهرى, محمد, همان.

35. مجلسى, محمد باقر, همان, 93, ص 279.

36. محمدى رى شهرى, محمد, همان.

37. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 284.

38. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 283.

39. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 277.

40. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 277.

41. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 93, ص 277.

42. نهج البلاغه, خطبه 143.

43. نماز جعفر در اعمال روز جمعه بعد از نماز حضرت صاحب الزمان نقل شده است.

44. محمدى رى شهرى, محمد, همان.

45. نور الثقلين, ج 5 در تفسير سوره نوح, ص 423.

46. مجمع البيان, ج 5, ص 422.

47. سوره ى نوح, آيات 10 ـ 12.

48. نهج البلاغه, كلمات قصار, 87. 49. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 9, ص 283.