بازگشت

سلام


دعاى روز هشتم

((اللهم ارزقنى فيه رحمه الايتام و اطعام الطعام و افشإ السلام و صحبه الكرام بطولك يا ملجا الاملين خدايا! مرا در اين روز ترحم به يتيمان و اطعام به گرسنگان و افشاى سلام و مصاحبت نيكان نصيب فرما به حق انعامت اى پناه آرزومندان عالم)).

احكام

1 ـ انسان بايد جواب سلام را در نماز يا غير نماز فورا بگويد. (توضيح المسائل, مسإله1138)

2 ـ اگر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نمازگزار سلام كند نمازگزار بايد جواب او را بدهد. (همان, مسإله1141)

3 ـ اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند به طورى كه سلام حساب نشود جواب او واجب نيست. (همان, مسإله1143)

4 ـ احتياط واجب آن است كه در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان بگويد, سلام يا فقط ((عليك)) (همان, مسإله1144)

5 ـ اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است جواب سلام ديگرى را بدهد. (همان, مسإله1149)

6ـ سلام به ائمه هدى مستحب است و اينگونه كه شيعيان سلام مى دهند به چهار طرف به قصد رجإ مانعى ندارد. (توضيح المسائل مراجع, ج2, ص675, س88)



ابتداى به سلام كردن

يكى از نشانه هاى تواضع, آغاز كردن به سلام است.

امام صادق(ع) فرمود: ((من التواضع إن تسلم على من لقيت1 نشانه ى تواضع اين است كه به هركس برخورد كردى سلام كنى)).

امام حسن عسكرى(ع) فرمود: ((من التواضع السلام على كل من تمر به2 نشانه ى تواضع اين است كه به هركس بگذرى بر او سلام كنى)).

در قرآن و روايات متعدد به اين سنت تإكيد شده است و پاداش زيادى براى آن در نظر گرفته شده و از ترك آن نكوهش شده است.



پاداش سلام كردن

رسول گرامى اسلام(ص) فرمود: ((ان فى الجنه غرفا يرى ظاهرها من باطنها وباطنها من ظاهرها يسكنها من إمتى, من إطاب الكلام وإطعم الطعام وإفشى السلام وصلى بالليل والناس نيام3 در بهشت خانه هايى وجود دارد كه برون آن از درون و درون آن از برون ديده مى شود. از امت من كسانى در اين خانه ها سكونت خواهند كرد كه سخن خوب بگويند و مردم را اطعام نمايند و به طور آشكار سلام كنند و هنگامى كه مردم در خواب هستند به نماز:[ نماز شب] برخيزند)).

و نيز از امام صادق(ع) نقل شده است كه رسول خدا(ص) فرزندان عبدالمطلب را دعوت كرد و فرمود: ((يا بنى عبدالمطلب إفشوا السلام و صلوا الارحام و تهجدوا و الناس نيام, و اطعموا الطعام و إطيبوا الكلام تدخلوا الجنه بسلام4 اى فرزندان عبدالمطلب! آشكارا سلام كنيد و صله ى رحم را انجام دهيد, و هنگامى كه مردم در خواب هستند شب زنده دارى كنيد[ و به عبادت خدا بپردازيد] و مردم را اطعام كنيد و سخن خوب بگوييد تا به سلامت وارد بهشت شويد)).

همچنين آن امام بزرگوار در حديث ديگرى فرمود: ((هرگاه يكى از شما بر ديگرى سلام كرد بايد بلند سلام كند و نگويد من سلام كردم وجواب مرا ندادند, به خاطر اينكه شايد سلام كرده و آنها نشنيده اند, و هر كس كه جواب سلام را مى دهد بايد بلند جواب دهد تا كسى كه سلام كرده نگويد من سلام كردم ولى جواب مرا ندادند. سپس فرمود: هميشه على(ع) مى فرمود: خشم نكنيد و كسى را به خشم نياوريد, آشكارا سلام كنيد, سخن خوب بگوييد, شب هنگام كه مردم در خواب هستند نماز شب بخوانيد تا به سلامت وارد بهشت شويد. آنگاه اين آيه را براى آنان تلاوت كرد كه ((السلام المومن))... يعنى يكى از اسماى حسناى خداوند ((سلام)) است)).5

امام هفتم(ع) نيز فرمود: ((إطعموا الطعام و إفشوا السلام و صلوا و الناس نيام وادخلوا الجنه بسلام6 مردم را اطعام كنيد, آشكارا سلام گوييد و هنگامى كه مردم در خواب هستند نماز بگزاريد[ نماز شب] تا به سلامت وارد بهشت شويد)).



تحيت يعنى چه؟

در مواردى از قرآن مجيد كلمه ى ((تحيت)) آمده است كه درپاره اى از روايات آن را به سلام تفسير كرده اند, براى نمونه به دو مورد اشاره مى شود:

در يك جا مى فرمايد: ((واذا حييتم بتحيه فحيوا بإحسن منها إو ردوها ان الله كان على كل شىء حسيبا7 هنگامى كه كسى به شما تحيت گويد با كيفيت بهتر يا[ لا اقل] به همان گونه آن را پاسخ گوييد كه خداوند حساب همه چيز را دارد)).

و نيز مى فرمايد: ((... فاذا دخلتم بيوتا فسلموا على إنفسكم تحيه من عند الله مباركه طيبه8 هنگامى كه داخل خانه اى شديد بر خويشتن سلام كنيد, سلام و تحيتى از سوى خداوند, سلام و تحيتى با بركت وپاكيزه)).

يعنى حتى اگر كسى در خانه نبود از جانب خدا به خودتان سلام بگوييد واين دليل بر اهميت سلام كردن است.

از امام باقر و امام صادق(عليهماالسلام) نقل شده است كه فرمودند: ((ان المراد بالتحيه فى الايه السلام وغيره من البر9 منظور از تحيت در آيه, سلام و هرگونه نيكى كردن است)).

هرچند معانى ديگرى هم براى اين آيه آمده است10 كه فعلا مورد بحث ما نيست ولى همان گونه كه مفسران گفته اند يكى از مصاديق روشن ((تحيت)), سلام كردن است و اين خود بيان كننده ى اهميت اين وظيفه ى اسلامى و انسانى است. تقيد به اين سنت اسلامى چندان مهم است كه پيامبر گرامى(ص) فرمود: ((من بدإ بالكلام قبل السلام فلا تجيبوه11 كسى كه قبل از سلام شروع به سخن كند پاسخ او را نگوييد)). گفت پيغمبر سلام, آنگه كلام



نكوهش از ترك سلام

در برخورد و ملاقات دو مسلمان بايكديگر, اهداى سلام و تحيت, ابتدايى ترين چيزى است كه بايد رعايت شود. اين امر موجب إلفت و انس بيشتر بين مسلمانان شده و ترك آن, ارتباط افراد مسلمان با يكديگر را خدشه دار مى سازد.

امام صادق(ع) فرمود: خداى متعال مى فرمايد: ((ان البخيل من يبخل بالسلام12 بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد)).



تعميم سلام

برخى افراد تنها به دوستان و آشنايان خود سلام مى كنند, ولى اسلام اين گونه طرز تفكر را مردود شناخته ومسلمانان را موظف مى داند كه به هر كسى برسند سلام كنند.

سيد قطب در تفسير خود مى نويسد: ((وقد سئل رسول الله(ص): إى العمل خير؟ قال تطعم الطعام وتقرإ السلام على من عرفت ومن لم تعرف13 از پيامبر اكرم(ص) سوال شد: كدام عمل بهتر است؟ فرمود: اطعام طعام و سلام كردن به هركس كه مى شناسى و نمى شناسى)).



سلام, نام خدا

سلام يكى از نام هاى خداوند سبحان است: ((هو الله الذى لا اله الا هو الملك القدوس السلا م المومن المهيمن العزيز الجبار المتكبر سبحان الله عما يشركون))14.

لذا مى توان گفت سلام و جواب سلام, ذكر خداوند است. و كسى كه خدا را ياد كند خدا نيز به ياد اوست. ((فاذكرونى إذكركم واشكروا لى ولا تكفرون)).15



سلام, تحيت اهل بهشت

قرآن مى فرمايد: ((إولئك يجزون الغرفه بما صبروا ويلقون فيها تحيه وسلا ما16 (آرى) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيباييشان به آنان پاداش داده مى شود و در آن, با تحيت و سلام رو به رو مى شوند)).

و در جاى ديگر مى فرمايد: ((تحيتهم فيها سلا م17 تحيت بهشتيان در بهشت, سلام است)).



روش رسول خدا(ص)

رسول گرامى اسلام(ص) اهميت زيادى به سلام كردن مى داد. ابن شهرآشوب مى نويسد: ((ويبدو من لقيه بالسلام[ 18پيامبر] به هر كس برخورد مى كرد در سلام كردن بر او سبقت مى جست)).

آن حضرت حتى بر كودكان نيز سلام مى كرد تا پس از آن بزرگوار سلام كردن به عنوان يك سنت زنده بماند و مردم سبقت در سلام را شيوه ى خود قرار دهند. از اين رو فرمود: ((خمس لا ادعهن حتى الممات... والتسليم على الصبيان لتكون سنه من بعدى19 پنج خصلت را تا هنگام مرگ ترك نخواهم كرد[ ...كه از جمله ى آنها]سلام كردن بر كودكان است تا پس از من روش عمومى باشد[ و به عنوان سنت اسلامى, مردم به آن رفتار كنند])).



سبقت گرفتن در سلام

از آنجا كه سلام كردن, يكى از مصداق هاى عمل خير است, بى ترديد, مسابقه (از يكديگر پيشى گرفتن) در اين امر خير نيز مطلوب و پسنديده است, چرا كه قرآن مجيد مى فرمايد:

((فاستبقوا الخيرات20 در انجام امور خير از يكديگر پيشى بگيريد)).

همچنين در اين باره توصيه هاى فراوانى شده است زيرا در صورتى كه سلام كردن و پاسخ دادن به آن توإم با محبت و صفا و صميميت باشد, علاوه بر آثار اجتماعى, نتيجه هاى معنوى و دينى نيز به همراه دارد. در اين مورد به دو حديث اشاره مى كنيم:

امام صادق(ع) فرمود: ((ان إولى الناس بالله وبرسوله من بدإ بالسلام21 كسى كه آغاز به سلام مى كند از نظر قرب و منزلت به خدا و پيامبر نزديكتر است)).

حضرت على(ع) فرمود: ((للسلام سبعون حسنه تسعه وستون للمبتدى وواحده للراد22 سلام هفتاد حسنه دارد. شصت و نه حسنه ى آن مخصوص آغاز كننده و يك حسنه آن به پاسخ دهنده ى سلام تعلق مى گيرد)).



انتظار بيجا

متإسفانه بعضى از افراد متكبر و خودخواه اين سنت اسلامى را ناديده گرفته و انتظار دارند كه تمام مردم به آنها سلام كنند. خودخواهى آنان تا حدى است كه مى خواهند كسانى كه نشسته اند به احترام آنها از جا برخيزند و به آنها سلام كنند.

اين گونه افراد با اين انتظار بى مورد, دو سنت اسلامى را ناديده انگاشته اند كه يكى از آن دو سلام كردن و ديگرى آداب سلام كردن است, چون در اسلام تمام اين نكات به طور دقيق بيان شده است.



آداب سلام

امام صادق(ع) فرمود: ((يسلم الصغير على الكبير والمار على القاعد والقليل على الكثير23 كوچك بر بزرگ, رهگذر بر نشسته و گروه اندك بر گروه انبوه بايد سلام كنند)).

و نيز فرمود: ((سواره بر پياده و پياده بر نشسته سلام كنند و در برخورد دو گروه با يكديگر, آنها كه كمترند بر آنها كه بيشترند سلام كنند و اگر شخصى با جمعيتى ملاقات كرد بر آنان سلام كند)).24

فخر رازى در تفسير خود روايتى از رسول خدا(ص) نقل مى كند كه براساس آن, كسانى كه مركب شان از مركب ديگران از نظر قيمت بالاتر است بايد بر آنها كه مركب ارزان ترى دارند سلام كنند. و اينك متن روايت:

((السنه إن يسلم الراكب على الماشى وراكب الفرس على راكب الحمار والصغير على الكبير والاقل على الاكثر والقائم على القاعد25 سنت[ اسلام] اين است كه سواره بر پياده, اسب سوار بر الاغ سوار, كوچك بر بزرگ, عده ى كم بر جميعت زياد و ايستاده بر نشسته سلام كنند.

فخر رازى پس از بيان اين روايت مى گويد: ((علت اينكه بايد سواره بر پياده سلام كند اين است كه سواره هيبت و ابهت بيشترى دارد, از اين رو هنگامى كه سلام مى كند ترس مردم از ميان مى رود. و علت اين كه آن كس كه مركب او گرانقيمت تر است بر كسى كه مركب و سوارى ارزان ترى دارد بايد سلام كند, اين است كه اين خود نوعى مبارزه با كبر و غرور است[ كه سرچشمه ى اين تكبر, ثروت است])).26

زيرا بعضى گمان مى كنند چون از ثروت زيادى برخوردارند بايد ديگران با ديده ى احترام به آنها بنگرند. به اين جهت مى گويد: اين گونه افراد براى سلام كردن بر ديگران سزاوارترند, چرا كه اين, خود وسيله اى براى درهم شكستن كبر و تفاخر آنهاست.



جواب سلام و آداب آن

چنانكه گفته شد ابتداى به سلام مستحب و جواب آن واجب است. حتى اگر در نماز باشيد بايد جواب سلام را بدهيد. اما آداب آن:

الف ـ بهتر بودن جواب

بهتر است جواب سلام رساتر و پربارتر ازسلام باشد (البته در غير نماز, اما در نماز مساوات لازم است و بيشتر از حد لازم, نماز را باطل مى كند). قرآن كريم در اين باره مى گويد: ((واذا حييتم بتحيه فحيوا بإحسن منها إو ردوها27 تحيت را با تحيت بهتر يا مانند آن پاسخ دهيد)).

از آيه فهميده مى شود آنچه مطلوب خداى تعالى است ((تحيت احسن)) است يعنى پاسخ با عباراتى كامل تر و محتوايى برتر همراه باشد. طبرسى(ره) در اين باره مى نويسد:

((... شخصى خدمت پيامبر اكرم(ص) رسيد و عرض كرد: السلام عليك. پيامبر(ص) فرمود: وعليك السلام ورحمه الله. ديگرى عرض كرد: السلام عليك ورحمه الله. پيامبر(ص) فرمود: و عليك السلام ورحمه الله وبركاته. شخص ديگرى خدمت حضرت رسيد و گفت: السلام عليك ورحمه الله وبركاته. پيامبر(ص) فرمود: و عليك السلام ورحمه الله وبركاته. هنگامى كه از پيامبر اكرم(ص) سوال شد چرا تحيت اول و دوم را با تحيت بيشترى پاسخ داديد اما بر تحيت سوم چيزى نيفزوديد؟ فرمود: او چيزى از تحيت براى من باقى نگذاشت, از اين رو همان را به او باز گردانيدم)).28

ب ـ پاسخ فورى

يكى ديگر از آداب سلام آن است كه بلا فاصله پاسخ بگويد و پاسخ را طورى ادا كند كه سلام كننده بشنود.

ج ـ رعايت آداب مرسوم

ادب ديگر آنكه پاسخ را با زبان و با همان عبارات مرسوم بگويد و چنانچه به اشاره ى سر و دست ادا كند به وظيفه ى خود عمل نكرده است. البته اگر آغاز كننده طبق آداب مرسوم ميان خودشان با بلند كردن دست و يا برداشتن كلاه اداى احترام كند طبق آيه ى كريمه ى ((إو ردوها)) مى توان همان گونه پاسخ داد.



از سلام بر اينها نهى شده

قال الامام على(ع): ((نهى رسول الله(ص) ان يسلم على اربعه: على السكران فى سكره وعلى من يعمل التماثيل وعلى من يعمل بالنرد وعلى من يعمل بالاربعه عشر29 رسول خدا از سلام بر چهار كس نهى فرمود: مست در حال مستى, بت تراش, نردباز و كسى كه اربعه عشر (نوعى قمار) بازى كند)).

امام باقر(ع) فرمود: ((لا تسلموا على اليهود ولا على النصارى ولا على المجوس وعبده الاوثان ولا على الشاعر الذى يقذف المحصنات ولا على المصلى وذلك لا ن المصلى لا يستطيع ان يرد السلام ولا على آكل الربا ولا على رجل جالس فى الغائط ولا على الذى فى الحمام ولا على الفاسق المعلن بفسقه30 بر يهود و نصارى و مجوس و بت پرستان و شاعر هجو سرا كه به زنان با ايمان تهمت مى زند و بر كسى كه در حال نماز است, سلام نكنيد. زيرا نمازگزار قادر به پاسخ سلام نيست و نيز به رباخوار و بر كسى كه در حال قضاى حاجت است و هم بر كسى كه در حمام است و بالاخره بر فاسقى كه آشكارا گناه مى كند, سلام نكنيد)).

قال الامام الصادق(ع): ((كان امير المومنين(ع) يسلم على النسإ وكان يكره ان يسلم على الشابه منهن ويقول: اتخوف ان يعجبنى صوتها فيدخل على اكثر مما اطلب من الاجر31 امير المومنين(ع) بر زنان سلام مى كرد و اكراه داشت كه به جوانان آنها سلام كند و مى فرمود: مى ترسم صداى زن جوان مرا به لذت وادارد و احساسى به من دست دهد كه گناهم بيش از اجر و ثوابم باشد)).

پاورقي



1. كلينى, اصول كافى, ج 2, ص 646, حديث 12.

2. حرانى, تحف العقول, ص 366.

3. مجلسى, محمد باقر, بحار الانوار, ج 73, ص 2 شيخ صدوق, امالى, ص 269, حديث 5, مجلس 53.

4. محاسن برقى, ص 87.

5. كلينى, همان, ج 2, ص 645, حديث 7.

6. شيخ مفيد, اختصاص, ص 253.

7. سوره ى نسإ, آيه ى 86. 8. سوره ى نور, آيه ى 61.

9. تفسير برهان, ج 1, ص 399, چاپ اسلاميه, ج 1, ص 376 تفسير نور الثقلين, ج 1, ص 524.

10. براى اطلاع بيشتر رك.: تفسير صافى, ج 1, ص 376 تفسير نور الثقلين, ج 1, ص 254, نكته ى قابل توجه در آيه ى كريمه اين است كه خداوند مى فرمايد هنگام ورود به خانه به خودتان سلام كنيد. شايد مقصود اين است كه حتى در صورتى كه كسى در خانه نباشد سلام كنيد و خودتان را مخاطب قرار دهيد و هيچگاه سلام را فراموش نكنيد. و ممكن است مقصود به يكديگر سلام كردن باشد.

11. كلينى, همان, ج 2, ص 644 تفسير برهان, ج 1, ص 399, حديث 5.

12. كلينى, همان, ج 2, ص 645, حديث 6.

13. سيد قطب, فى ظلال القرآن, ج 2, جزء 5, ص 176.

14. سوره ى حشر, آيه ى 23.

15. سوره ى بقره, آيه ى 152.

16. سوره ى فرقان, آيه ى 75.

17. سوره ى يونس, آيه ى 10.

18. مناقب آل ابى طالب, ج 1, ص 147.

19. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 16, ص 198 شيخ صدوق, خصال, ج 1, ص 246, حديث 11 شيخ صدوق, امالى, مجلسى 17, ص 68 با اندكى تفاوت.

20. سوره ى مائده, آيه ى 48.

21. كلينى, همان, ج 2, ص 645, حديث 8 تفسير نور الثقلين, ج 1, ص 526.

22. مجلسى, محمد باقر, همان, چاپ بيروت, ج 73, ص 11.

23. كلينى, همان, ج 2, ص 646, حديث 1 تفسير نور الثقلين, ج 1, ص 526.

24. كلينى, همان, ج 2, ص 647, حديث 3 تفسير برهان, ج 1, ص 400.

25. فخر رازى, تفسير كبير, ج 10, ص 213. طباطبايى, سيد محمد حسين, الميزان, ج 5, ص 33.

26. فخر رازى, همان, ج 10, ص 213.

27. سوره ى نسإ, آيه ى 86.

28. طبرسى, مجمع البيان, ج 3, ص 85.

29. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 76, ص 8 و 9.

30. مجلسى, محمد باقر, همان, ج 76, ص 9.

31. كلينى, همان, ج 2, ص 648.