بازگشت

عمل صالح


دعاى روز هفدهم

((اللهم اهدنى فيه لصالح الاعمال و اقض لى فيه الحوائج و الامال يا من لا يحتاج الى التفسير و السوال يا عالما بما فى صدور العالمين صل على محمد و آله الطاهرين خدايا! مرا امروز به كارهاى شايسته راهنمايى كن و حاجت ها و آرزوهايم را برآور, اى كه به توضيح و طلب بندگان نياز ندارى و از آنچه درون سينه ى جهانيان نهفته است آگاهى, بر پيامبر و دودمانش كه پاك اند, درود فرست)).



از قرآن كريم استفاده مى شود كه بعد از ايمان به خدا و ايمان به پيامبران و كتب آسمانى و فرشتگان و جهان آخرت, عمل صالح, وسيله ى تكامل نفس و مايه تقرب انسان به خدا و رسيدن به درجات عالى انسانيت و زندگى پاك و پاكيزه اخروى است.



زندگى پاك

((من عمل صالحا من ذكر إو إنثى وهو مومن فلنحيينه حياه طيبه ولنجزينهم إجرهم بإحسن ما كانوا يعملون1 هر كس عمل صالح انجام دهد ـ چه مرد باشد چه زن ـ در حاليكه ايمان دارد,ما او را زنده مى كنيم به زندگى پاكيزه,و پاداش مى دهيم آنان را به بهتر از آنچه عمل مى كنند)).

از آيه ى مذكور استفاده مى شود كه براى انسان, غير حيات دنيا, حيات جديد ديگرى كه پاك و طيب است مى تواند به وجود آيد,و آن حيات تازه نتيجه ى ايمان و عمل صالح مى باشد.

ديدار خدا

((فمن كان يرجوا لقإ ربه فليعمل عملا صالحا ولا يشرك بعباده ربه إحدا2 هر كس كه اميد ملاقات پروردگارش را دارد پس بايد عمل صالح انجام دهد و در عبادت براى خدا شريك قرار ندهد)).



زندگى همراه با سر افرازى

((من كان يريد العزه فلله العزه جميعا اليه يصعد الكلم الطيب والعمل الصالح يرفعه3 هر كس كه طالب عزت باشد همانا كه تمام عزت ها ملك خداست.كلمه ى طيب به سوى خدا صعود مى كند و عمل صالح آن را بالا مى برد)).

خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد: همه ى عزت ها و قدرت ها مال خدا و نزد او و از آن اوست و كلمه ى طيب يعنى جان پاك انسان موحد و عقيده ى پاك توحيدى كه به وسيله عمل صالح به سوى خدا صعود مى كند.

كلمه ى طيبه توحيد در درجه ى اول سخنان پاكيزه و طاهر است, اين كلمه به سوى خدا صعود مى كند, اما صعود دهنده آن, اعمال صالح است. اگر كسى به زبان ((لا اله الا الله)) بگويد و به توحيد تكلم كند اما در مقام عمل رفتارى مشركانه داشته باشد, عمل او برخلاف قول اوست و اين عمل مشركانه نمى تواند آ ن كلمه طيبه را به سوى خدا صعود دهد و مورد قبول حضرت بارى تعالى گرداند.

علاوه بر ((لا اله الا الله)) همه سخنان نيك, اندرزهاى به جا, تذكرات لازم, امر به معروف و نهى از منكر, همه و همه كلمه طيب مى باشند و هر يك كلمه اى مقدس و پاك است, اما اين كلمات نيك بايد با عمل منطبق باشد تا اعمال گوينده, آن كلمات مقدس را به سوى حق تعالى بالا ببرد و مورد قبول ذات اقدس الهى بنمايد و اگر برخلاف آن باشد آن كلمه طيبه نمى تواند به آن مقام مقدس خود برسد. در اين باره روايتى از امام باقر(ع) است كه فرمود:

قال رسول الله(ص): ((ان لكل قول مصداقا من عمل يصدقه إو يكذبه براى هر قولى, مصداقى است از عمل كه آن قول را تصديق يا تكذيب مى كند.

((فاذا قال ابن آدم و صدق قوله بعمله رفع قوله بعمله الى الله تعالى عزوجل اگر فرزند آدم سخنى بگويد و گفتار او در رفتار او متجلى شود و عملش با گفته اش منطبق باشد سخن او به وسيله عملش بالا مى رود و به پيشگاه الهى مى رسد)).

((و اذا قال و خالف عمله قوله رد قوله على عمل خبيث و هوى به فى النار ولى اگر سخنى بگويد و گفته او بر خلاف عملش باشد گفتارش رد مى شود و عمل خبيث و آلوده او در آتش سرنگونش مى سازد)).4

در مثنوى آمده است:

پس پيمبر گفت بهر اين طريق

با وفاتر از عمل نبود رفيق

گر بود نيكو, ابد يارت شود

ور بود بد, در لحد مارت شود

اين عمل وين كسب در راه سداد

كى توان كرد اى پدر بى اوستاد5



تفاوت اعمال صالح

يكى از نكاتى كه در عمل صالح بسيار مهم است در نظر گرفتن آن عمل نسبت به مقتضيات زمان, مكان, شإن و توانايى فرد, اهميت موضوع, اولويت و فوريت عملى نسبت به عمل ديگر است. چه بسا عملى در شرايط معمولى صالح باشد اما در شرايطى ديگر صالح نباشد. مثلا ممكن است نجات انسان يا كمك به مسلمانى, بيش از نماز مستحب كه خود عمل صالح است اهميت پيدا كند.

روايتى از امام صادق(ع) نقل شده كه مربوط به يكى از عابدان بنى اسرائيل در دوران قبل از اسلام است. آن حضرت مى فرمايد: در گذشته پيرمرد مقدسى در قوم بنى اسرائيل بود كه خدا را عبادت مى نمود. در يكى از مواقع در حالى كه به عبادت مشغول بود, نگاه كرد و ديد كه دو كودك خروسى را گرفته اند و پر و بال او را مى كنند و خروس فرياد مى زند, ولى اين پيرمرد عابد همچنان به عبادت خود ادامه داد, به اين امر مهم توجه ننمود و آن دو كودك را از اين عمل ناروا منع نكرد, خداوند او را مجازات نمود و به زمين, وحى فرستاد كه اين پيرمرد را در خود فرو ببرد و زمين او را در خود فرو برد6.



عمل صالح و خلوص نيت

بى گمان اساسى ترين شرط عمل صالح, خلوص نيت است. اين معنى در حديث امام صادق(ع), با جمله اى كوتاه بيان شده است:

((العمل الخالص الذى لا تريد إن يحمدك عليه إحد الا الله تعالى7 عمل خالص آن است كه در انجام آن توقع نداشته باشى كه احدى غير خدا ترا سپاس گويد و تحسين و تمجيد نمايد)).

پس اگر كسى در عبادت از همه مخلوق ببرد و فقط و فقط متوجه خدا باشد و براى اطاعت امر او عبادت نمايد. پروردگار آن عمل خالص را مى پذيرد و به عمل كننده پاداش مى دهد.



بقا بر عمل صالح

نكته مهمى كه بايد مورد توجه باشد, اين است كه به جا آوردن عمل خالصانه مشكل است, اما اصل عمل يا خلوص نيت در عمل را در طول ايام زندگانى و تا پايان عمر محافظت نمودن بسيار مشكل تر.

عن ابى عبدالله(ع) قال: ((الابقإ على العمل حتى يخلص إشد من العمل8 باقى نگاهداشتن عمل و ابقاى خلوص نيت از خود عمل مشكل تر است)).

قرآن در خصوص بجا آوردن عمل صالح, كلمه ى عمل و مشتقات آن را به كار برده است, اما در سه مورد از كلمه ى ((جإ به)) به معناى آوردن عمل صالح استفاده كرده است:

((من جإ بالحسنه فله عشر امثالها))9

((من جإ بالحسنه فله خير منها))10

((من جإ بالحسنه فله خير منها))11

با دقت در اين آيات معلوم مى شود كه آنچه در عمل صالح و حسنات مهم است, بردن اين عمل تا آستان حضرت دوست است نه نفس انجام دادن. چه بسا انسان بهترين هديه را براى محبوب خود تهيه كند اما در بين راه از گزند حوادث محفوظ نماند و به آن آسيب رسد. آسيبى كه به حسنات وارد مى شود ريا, منت, اذيت و امثال آن است.

مولوى مى گويد: شرط اينكه انسان مشمول بشارت اين آيات شود فقط انجام دادن نيست. بلكه مراد آن است كه اين حسنات پس از انجام, بدون آسيب به مقصد برسد.

شرط ((من جإ بالحسن)) نه, كردن است

اين حسن را سوى حضرت بردن است

پاورقي



1. سوره ى نحل,آيه ى 97.

2. سوره ى كهف, آيه ى 111.

3. سوره ى فاطر, آيه ى 10.

4. مجلسى, محمد باقر, بحار الانوار, ج 66, ص 64.

5. مثنوى معنوى, دفتر پنجم.

6. عطائى, محمد رضا, مجموعه ورام, ج 2, ص 80.

7. كلينى, اصول كافى, ج 2, ص 16.

8. كلينى, همان, ج2, ص 16.

9. سوره ى انعام, آيه ى 160.

10. سوره ى نمل, آيه ى 89.

11. سوره ى قصص, آيه ى 84.