بازگشت

امام خمينى (ره) و ضرورت توجه به مسإله ى فلسطين




امروزه مسإله ى فلسطين و جنايات اسرائيل عليه مردم بى دفاع آن, وارد حساس ترين مرحله ى خود شده است. در حقيقت اين موضوعى نه منطقه اى بلكه در رإس موضوعات جهانى قرار گرفته است, گر چه افكار عمومى جهان و بيشتر دولت هاى آنان اين جنايات را محكوم نموده اند, اما ايالات متحده آمريكا بيشترين كمك را به دولت اشغالگر اسرائيل و شخص ((شارون)) نموده است. و در اين راستا تمامى مصوبات شوراى امنيت عليه اين كشور را ((وتو)) نموده است, از نكات جالب توجه ديگر اينكه كشورهاى اسلامى كه پيوند عقيدتى و دينى با مردم مظلوم فلسطين دارند و داراى منابع اقتصادى بى شمار و جمعيت جوان و داشتن حدود 55 رإى در سازمان ملل متحد هستند, بعد از گذشت 70 سال هنوز هيچ اقدام هماهنگ و كارسازى را در اين خصوص انجام نداده و بر دامنه ى ظلم صهيونيست ها همواره افزوده اند, در اين ميان امام خمينى(ره) از معدود انديشمندان و رهبرانى است كه از ابتداى شكل گيرى دولت مجعول و نامشروع اسرائيل با شيواترين بيان و بدون هيچ گونه ملاحظه و ترسى خطر صهيونيست ها و اهداف آتى آنان را گوشزد نموده و اتحاد و همدلى كشورهاى اسلامى و بكارگيرى امكانات آنان را در مقابل اسرائيل خواستار شده و سكوت آنان در اين زمينه را با شديدترين بيان محكوم نموده است.

آنچه در اين نوشتار بدان اشاره مى شود, بررسى ديدگاه هاى آن رهبر فقيد و انديشمند سياستمدار در خصوص مسإله ى فلسطين است كه همانند گذشته مى تواند توجه به اين نكات چراغ راه دولت هاى اسلامى خصوصا جمهورى اسلامى ايران باشد.



1ـ امام خمينى(ره) و مبارزه با اسرائيل از ابتداى شكل گيرى رژيم صهيونيستى

در سرتاسر بيانات و مكتوبات امام خمينى(ره), صهيونيسم به عنوان پليدترين پديده ى سياسى و منفورترين عبارت معرفى مى شود, آنهم نه در فضاى جمهورى اسلامى و يا انقلاب بلكه در سخت ترين دوران سياه و اختناق شاهنشاهى, يعنى از همان آغاز علنى شدن مبارزات ايشان در سال 1341 شمسى به بيان ديگر در زمانى كه ايادى صهيونيسم در ايران حكم فرمايى مى كردند و در زمانى كه ساواك به عنوان يكى از مخوف ترين تشكيلات زيرزمينى و پليسى تحت هدايت و آموزش كارشناسان صهيونيست قرار داشت و زمانى كه بازار و اقتصاد ايران در قبضه ى صهيونيست ها بود و راديو و تلويزيون و ساير رسانه هاى گروهى را آنان اداره مى كردند, ايشان در تبعيد و تحت محاصره رژيم بعث عراق با كمال شهامت و شجاعت نوك پيكان مبارزه را عليه اسرائيل نشانه مى گيرد و مى فرمايد:

((هدف اجانب, قرآن و روحانيت است, ما بايد به نفع يهود, آمريكا و اسرائيل هتك شويم و زندان برويم, معدوم گرديم, فداى اغراض اجانب شويم)).1 در جاى ديگرى مى فرمايد: ((اين جانب به حسب وظيفه ى شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى كنم, قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است, استقلال مملكت و اقتصاد آن تحت قبضه ى صهيونيست هاست))2, ايشان به اين نكته تإكيد مى كنند كه در صورتى كه جلو اين اقدامات صهيونيست ها گرفته نشود نه تنها فلسطين بلكه ساير ممالك اسلامى مورد تهديد و خطر خواهد بود. حضرت امام خمينى(ره) سرانجام به دليل اين قبيل افشاگرىها بازداشت و روانه زندان مى شود و از ايران تبعيد مى شود. اما همچنان در صدد رسوايى و افشاى چهره ى اسرائيل بر مىآيد و چنين مى فرمايد: ((من نزديك به بيست سال است كه خطر صهيونيست بين الملل را گوشزد نموده ام و امروز خطر آن را براى تمامى انقلابات آزادى بخش جهان و انقلاب اصيل اسلامى ايران نه تنها كمتر از گذشته نمى دانم بلكه امروز اين زالوهاى جهان خوار با فنون مختلف براى شكست مستضعفان جهان قيام و اقدام نموده اند)).3

امروزه به خوبى تيزبينى و دورانديشى ايشان بيش از پيش روشن مى شود.



2 ـ تمايز ميان يهود و صهيونيست

صهيونيست ها كوشيده اند كه جنايات خودشان را تحت عنوان مذهب يهود قلمداد كنند, و بدين ترتيب خود را ناجى يهود بدانند. البته تمسك به چنين شيوه هايى در گمراه ساختن افكار بسيارى از مردم بى تإثير نبوده است. اما بايد گفت كه صهيونيسم پديده اى سياسى است و با آيين واقعى يهود منافات دارد, به طورى كه بسيارى از يهوديان با اين پديده مخالف هستند. صهيونيسم يك مسلك ساختگى و تصنعى است كه ريشه در تبعيض نژادى دارد.

صهيونيسم

صهيونيسم نام يك جنبش ناسيوناليستى يهودى است كه هدف آن ايجاد يك دولت خودمختار يهودى در فلسطين بود.صهيونيسم صورت دنيوى و ملت پرستارانه از يهوديت است كه پس از پيدايش موج جديد يهود ستيزى, در اواخر قرن نوزده پديد آمد. اين جنبش نام خود را از ((كوه صهيون)) در اورشليم گرفته است كه ظاهرا آرامگاه داوود نبى(ع) در آن قرار داد. واژه ى صهيون به تدريج نماد و سمبل سرزمين مقدس شد. بنا بر نظر صهيونيست ها, يهوديان خارج از اين سرزمين, در تبعيد زندگى مى كنند و زندگى كامل فقط در آن جا ممكن است.

بنيانگذار جنبش صهيونيسم يك روزنامه نگار اتريشى به نام تئودور هرتزل (1860 ـ 1904) است. هرتزل با نوشتن كتاب ((دولت يهود)) نظريه خود را ـ مبتنى بر لزوم ايجاد يك دولت ملى يهودى در فلسطين ـ به جامعه ى يهوديان عرضه كرد. هرتزل, صهيونيسم را از يك واژه ى مذهبى به يك استراتژى بلند مدت سياسى تبديل نمود و با طرح لزوم ايجاد دولت ملى يهود در فلسطين, عقيده ى ديرينه و سنتى يهوديان را (مبنى بر انتظار ظهور يك پيامبر منجى و ايجاد دولت الهى در ارض موعود) زير پا گذاشت زيرا او خواستار دولتى سكولار در فلسطين بود. او معتقد بود با وجود فشارهاى خارجى, يهوديان مجبورند ايجاد يك دولت ملى در فلسطين را بپذيرند و زندگى آرامى را در آن جا سپرى كنند.

جهت توضيح مطلب بايد گفت: امام خمينى(ره) در اين زمينه مى فرمايند: ((امروزه شما مى بينيد كه صهيونيست در عالم مدعى يهودى بودن است و يهوديان او را قبول ندارند با مردم چه مى كند, معذالك ادعا مى كند كه من تابع حضرت موسى هستم))4 و يا اينكه در جاى ديگر مى فرمايند: ((حساب جامعه يهود غير از حساب جامعه صهيونيست است... آنها مردمى سياسى هستند كه به اسم يهود كارهايى مى كنند و يهودىها هم از آن متنفر هستند و همه ى انسان ها بايد از آن متنفر باشند)).

3 ـ امام خمينى(ره) و شعار از نيل تا فرات

اشغال بخشى از سرزمين فلسطين تا زمان اعلان تشكيل اسرائيل و گسترش تدريجى آن تحت پوشش جنگ هاى معروف ((اعراب و اسرائيل)) از جمله جنگ 1948م و 1967 م نه تنها سبب اشغال كامل فلسطين بلكه موجب غصب كرانه ى غربى رود اردن, نوار غزه و بلندىهاى جولان, صحراى سينا و بخشى از جنوب لبنان تا به امروز گرديده و به همين جهت ايده ى از نيل تا فرات را مى توان در اين راستا بررسى كرد, امام خمينى(ره) در اين رابطه مى فرمايد:

((من كرارا تذكر داده ام كه اسرائيل از نيل تا فرات را از آن خود مى داند و شما را غاصب سرزمين هاى خويش مى شمرد)).5

پس از بركنارى مناخيم بگين و روى كار آمدن اسحاق شامير, ايشان توطئه هاى او را چنين خنثى مى كند: ((اين مهره دومى كه حالا آمده است و مى خواهد نخست وزير بشود از اول برنامه ى خودش را گفته استاسرائيل بايد تحقق پيدا كند, بايد فلسطين از بين برود... اسرائيل بزرگ يعنى از نيل تا فرات...)).6



4 ـ اسرائيل و عدم پاى بندى به قراردادهاى بين المللى

امروزه آمريكا و اسرائيل در تبليغات خود, جمهورى اسلامى ايران را به داشتن سلاح هاى هسته اى محكوم نموده و آن را خطر براى منطقه و جهان مى دانند, اين در حالى است كه آمريكا و اسرائيل امروزه بزرگ ترين كلاهك هاى هسته اى و سلاح هاى ميكروبى را در اختيار دارند و هيچ توجهى به قوانين و مقررات بين المللى ندارند, بطور مشخص اسرائيل موجوديتى غير مشروع دارد و شناسايى جعلى آن از طرف سازمان ملل متحد طبق نقشه هاى شوم قدرت هاى بزرگ بوده است. همچنين آمريكا با خروج از پيمان منع توليد و گسترش سلاح هاى هسته اى ناقض قراردادهاى بين المللى محسوب مى شود در اين زمينه امام خمينى(ره) مى فرمايد: ((چنانچه كرارا گفته ام و شنيده ايد اسرائيل به اين قراردادها اكتفإ نمى كند و حكومت اعراب از نيل تا فرات را غصبى مى داند و دير يا زود به كمك آمريكا به نقشه ى شوم خود اگر خداى ناخواسته فرصت پيدا كند, و حكومت هاى عربى از خواب گران بيدار نشوند جامه ى عمل مى پوشاند)).7

آيا اكنون سخنان امام خمينى(ره) مبنى بر بى اعتنايى اسرائيل به قوانين و قراردادهاى بين المللى و همكارى با آمريكا و همچنين بى توجهى كشورهاى اسلامى تحقق پيدا ننموده است؟



5 ـ مخالفت امام خمينى(ره) با قرارداد صلح با اسرائيل

از بدو تشكيل دولت اسرائيل در قطب فلسطين كوشش هاى زيادى براى صلح از طرف كشورها و سازمان هاى مختلف پيشنهاد گرديده كه بشرح ذيل مى توان يادآورى كرد:



6 ـ طرح هاى صلح در خاورميانه

1 ـ طرح هاى قبل از تإسيس اسرائيل:

اين طرح ها را در دو زمينه مى توان مورد بررسى قرار داد:

الف) طرح هاى مبتنى بر كشور واحد كه عبارت است از:

1 ـ كميسيونkingbron در سال 1119.

2 ـ طرح مورسيون گريدى 1964.

ب) طرح هاى تقسيم كه در دو مورد انجام شد

1 ـ طرح كمسيون سلطنتى پيل(1947).

2 ـ طرح تقسيم سازمان ملل(1947).

2 ـ طرح هاى بعد از تإسيس اسرائيل:

اين گونه طرح ها را مى توان به موارد زير تقسيم كرد:

1 ـ طرح هاى آمريكايى طرح بروكينز(1975)و طرح كمپ ديويد(1979) طرح صلح ريگان(1982)

2 ـ طرح هاى سازمان ملل متحد:قطعنامه 242 در سال (1976)قطعنامه 338 در سال (1973).

3 ـ طرح هاى بين المللى: كنفرانس ژنو در سال (1967) و كنفرانس مادريد(1980).

4 ـ طرح هاى عربى: شامل طرح فهد(1981) و طرح فاس(1982)8

حضرت امام خمينى(ره) در زمان حيات خويش به تمامى طرح هاى صلح كه براى تقسيم, مانند طرح فهد (2002) و تثبيت موقعيت اسرائيل انجام مى شد به شدت واكنش نشان داده و خطر آن را گوشزد مى كردند. در جايى ايشان در واكنش به طرح كمپ ديويد(1979) مى فرمايد:

((قرارداد كمپ ديويد يا هر اقدامى كه موقعيت اسرائيل را محكم تر كند اصولا نه تنها ضرر فلسطينى ها و اعراب بلكه به ضرر همه كشورهاى منطقه و در نتيجه تقويت همه ى نيروهاى ارتجاعى منطقه است)).9

همچنين درسال 1982 طرح هشت ماده اى براى تصويب به كنفرانس سران عرب در واكنش از سوى فهد تسليم شد كه در آن در ازاى عقب نشينى اسرائيل, كشورهاى عربى خواهان به رسميت شناختن اسرائيل بودند, امام خمينى(ره) در اين زمينه چنين واكنش نشان داد: ((امروز از خطرناك ترين امور, طرح ((كمپ ديويد))و ((طرح فهد)) است كه اسرائيل و جنايات او را تحكيم مى كند. من طرفدارى از طرح استقلال اسرائيل و شناسايى او را براى مسلمانان يك فاجعه و براى دولت هاى اسلامى يك انتحار مى دانم)). 10

اكنون پس از گذشت حدود بيست سال از اين سخنان و اقدامات اخير اسرائيل در كشتار فلسطينى ها و طرح اخير فهد كه تقريبا در همان راستاى مفاد طرح صلح ديگر او در سال 1982 بود و بى توجهى اسرائيل به اين گونه طرح ها, تيزبينى امام و دورانديشى او در مسائل سياسى بيش از پيش روشن مى شود.



7 ـ امام خمينى(ره) و مخالفت با انفعال كشورهاى اسلامى در مسإله ى فلسطين

بدون ترديد كشورهاى اسلامى داراى امكانات زيادى براى پيشبرد اهداف مشترك اسلامى و اعتلاى كلمه ى حق دارند كه در صورت توجه و بكارگيرى آنها, مى تواند نقش مهمى در جايگاه كشورهاى اسلامى در جهان ايفإ نمايد. اين در حالى است كه در زمينه هاى مختلف سياسى, اقتصادى و فرهنگى اين كشورها با چالش هاى زيادى مواجه هستند كه براى خروج از اين چالش ها ضرورت همگرايى و تبادل نظر بيشترى را مى طلبد, بطور كلى بهره مندى از حدود 60 درصد نفت كل دنيا و داشتن موقعيت ژئوپلوتيك و برخوردارى از جمعيت جوان و داشتن 55 رإى در سازمان ملل متحد و داشتن موضوعات مشترك جهانى چون مسإله ى اسرائيل, مى تواند آنها را به سمت همگرايى بيشتر سوق دهد, اما در خصوص قضيه فلسطين مى بينيم كه بجاى ابتكار عمل مشترك مبتنى بر واقعيت ها و مصالح اسلامى هر يك از كشورها از سياست خاصى پيروى و بعضى كشورها منتظر اقدامات آمريكا هستند تا صلح را در منطقه به ارمغان آورد! امام خمينى(ره) در اين زمينه مى فرمايد: ((راستى ما بايد بنشينيم تا سران كشورهاى اسلامى احساسات يك ميليارد مسلمان را ناديده بگيرند و صحه بر آن همه فجايع صهيونيست ها بگذارند)).11

ايشان در جاى ديگرى موضع گيرى كشورهاى اسلامى را در مقابل مسإله ى فلسطين نهى كرده و مى فرمايد: ((چرا اينقدر بى عرضه باشند, شريان حيات شرق و غرب در دست اين ها است, نفت شريان حيات اين ها است)).12



امام خمينى(ره) و روز جهانى قدس

مواضع تسليم طلبانه كشورهاى اسلامى و كوتاهى آنان در قبال زياده خواهى اسرائيل موجب ظلم و جنايت بيشتر آن رژيم در كشتار مردم بى گناه فلسطين شد لذا امام كه اين موضع را به صلاح مسلمانان فلسطين نمى دانستند براى ايجاد وحدت و توجه كشورهاى اسلامى, جمعه آخر ماه مبارك رمضان را كه ايام قدر است و مى تواند تبيين كننده ى سرنوشت فلسطين نيز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بين المللى مسلمانان را در حمايت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمايند13 و در جاى ديگر ايشان مى گويد: ((روز قدس روزى است كه بايد تمام ملت هاى اسلام با هم توجه بكنند و اين روز را زنده نگه دارند)).14

كلام پايانى آن كه:

اگر بخواهيم ديدگاه ها و انديشه هاى بزرگ امام خمينى(ره) را پيرامون مسإله فلسطين به عنوان يك حقيقت مسلم بپذيريم, بايد اعتراف كنيم كه رهايى اولين قبله گاه مسلمانان و پايان يافتن مظلوميت مردم فلسطين از اصولى ترين مسايل در جهان اسلام از نگاه ايشان بوده است و ايشان از همان ابتداى شكل گيرى صهيونيست بر اين نكته ى حساس انگشت گذاشته و كشورهاى اسلامى را به همكارى و اتحاد در خصوص اين مسإله مهم وا داشته است, امروزه با گسترش انتفاضه و رسيدن آن به اوج خود و انفعال كشورهاى اسلامى از يك طرف و ظلم و ستم اسرائيل و حمايت آمريكا بيش از گذشته, ضرورت توجه به بيانات امام خمينى(ره) را روشن مى كند.

پاورقي





1. پيام به مناسبت عيد نوروز سال 1341.

2. همان.

3. صحيفه ى نور, ج14 (پيام به مناسبت دومين سال پيروزى انقلاب).

4. همان, ج17, 1361/8/29 (بيانات امام در ديدار با اقليت هاى مذهبى).

5. همان, ج19, 1362/6/7.

6. همان, ج18, 1362/6/15.

7. همان, ج18, 1362/4/15.

8. جهت اطلاع بيشتر مراجعه شود به ريشه هاى بحران در خاورميانه, دكتر حميد احمدى, انتشارات كيهان, سال 1366.

9. صحيفه ى نور, ج 3, (مصاحبه با روزنامه نگار لبنانى السفير).

10. همان, ج16, 1361/3/5.

11. منشور انقلاب, 1367/4/29.

12. صحيفه ى نور, ج18, 1362/5/26.

13. پيام به مسلمانان جهان, 1358/5/17.

14. صحيفه ى نور, ج19, 1359/5/16