بازگشت

آداب خريد و فروش




1. مستحب است كه انسان آگاه باشد از احكام شرعى تجارتى كه مشغول آن است براى اين كه عقد صحيح و فاسد را از يكديگر بشناسد.(674)

2. مستحب است كه انسان بين مشتريان خود فرق نگذارد و با همه مشتريان به يك نحو رفتار كند و در نرخ جنس با همه آنها، به انصاف رفتار كند.(675)

3. مستحب است كه اگر مشترى يا فروشنده از معامله اى كه كرده اند، پشيمان شدند و از ديگرى درخواست بهم زدن معامله را كردند، ديگرى بپذيرد و معامله را بر هم بزند. (676)

4. مستحب است كه با بايع (فروشنده ) متاع خود را براى جلب مشترى ناآگاه كه از باطن كار خبر ندارد، زينت ندهد. ولى اگر زينت متاع در بين مردم مطلوب باشد، مانعى ندارد.(677)

5. مستحب است كه اگر متاع ، عيبى دارد آن را براى مشترى بيان كند چه عيب ظاهرى باشد و چه عيب باطنى . (678)

6. مستحب است كه در خريد و فروش ، هيچ يك از مشترى و فروشنده سوگند نخورند.(679)

7. مستحب است كه در خريد و فروش سختگيرى نشود و آسان گرفته شود (به اصطلاح عاميانه چانه زده نشود.) خصوصا در خريدن وسايل عبادت مثل چيزهايى كه براى حج مى خرند (لباس احرام ، گوسفند قربانى ) يا پارچه كفن و سجاده و تسبيح كه در اينها آسان گرفتن ، ثوابش بيشتر و استحبابش شديدتر است .(680)

8. مستحب است كه مشترى بعد از خريدارى ، سه مرتبه تكبير بگويد و سپس شهادتين را ياد كند. همچنين سزاوار است كه بعد از تكبير و شهادتين ، اين دعا را بخواند اللهم انى اشتريته ... يعنى پروردگارا! من اين متاع را خريده ام و از خير تو در آن مى طلبم ، پس براى من در آن خيرى قرار ده ، خداوندا! من اين مال را خريدارى كرده ام و از فضل تو در آن مى طلبم ، پس براى من در آن ربحى (سودى ) قرار ده ، خدايا! من اين مال را خريده ام و در آن از رزق و روزى تو مى طلبم ، پس براى من در اين مال ، روزى قرار ده . (681)

9. مستحب است كه هر يك از بايع (فروشنده ) و مشترى ، مال ديگرى را كمتر بگيرد و مال خود را زيادتر بدهد.(682)

10. مستحب است كه هر يك از بايع و مشترى ، متاع خود را تعريف و متاع ديگرى را بدگويى نكند.(683)

11. مستحب است كه از مشتريان مؤ من ، موقعى كه آذوقه و خوراك براى خود و خانواده اشان خريدارى مى كنند، سود گرفته نشود.(684)

12. مستحب است از كسى كه بايع به او وعده احسان و نيكى داده است ، سود گرفته نشود؛ مثلا بايع (فروشنده ) به مشترى بگويد: (بيا از من بخر كه احسان به تو مى كنم ) در اين صورت مستحب شديد است كه سودى از مشترى گرفته نشود.(685)

13. مستحب است كه چه براى تاجر و چه غير تاجر، چه بازارى و چه مردم عادى ، زود به بازار نرود و دير از بازار نيايد. به اين دليل كه در روايت آمده است كه بازار، جاى شياطين است ؛ همان طور كه مسجد جاى ملائكه هاست . (686)

14. مستحب است كه با مردمان پست فطرت ، معامله نشود.

15. مستحب است كه با كسانى كه در كسبشان بركت نيست و به اصطلاح معروف ، شانس ندارند و به هر كارى دست مى زنند نفعى در آن نمى بينند و دنيا از آنها رو برگردانده است ، معامله نشود.

16. مستحب است كه با كسانى كه مرض و نقص بدنى دارند مثل كور، لنگ و كسى كه مرض خوره يا پيسى دارد، معامله نشود.

17. مستحب است كه با كفار ذمى كه در ذمه حكومت اسلامى مى باشند، معامله نشود.

18. مستحب است با كسانى كه اموالشان شبه ناك است مثل ستمكاران ، معامله نشود.

19. مستحب است كسى كه وزن نمودن يا كيل نمودن را بلد نيست ، عهده دار اين كار نشود.

20. مستحب است كه از طلوع فجر (سپيده صبح ) تا طلوع آفتاب ، خريد و فروش و تجارت نكنند؛ زيرا وقت مزبور، وقت دعا و مسئلت از خداوند متعال است .

21. مستحب است كه مؤ من در معامله برادر مؤ منش وارد نشود چه در خريد و چه در فروش .

22. مستحب است كه صحرانشين و يا روستانشين ناآشنا، متاعى را كه از محل خود، براى فروختن به شهر مى آورد، يك شهرنشين ، وكيل براى فروش آن نشود.

23. مستحب است كه به پيشواز كاروانى كه از روستا حركت كرده و به طرف شهر مى آيد نروند و با آنها خريد و فروش نكنند (قبل از رسيدن كاروان به شهر).(687)

24. مستحب است كه طعام (گندم ، جو، خرما، كشمش ، روغن حيوان ، روغن زيتون و نمك ) را به اميد اينكه گران شود بفروشند، احتكار نكنند. البته در صورت نياز مردم به طعام ، احتكار حرام مى باشد.(688)

25. مستحب است كه در اجناسى كه در بعضى از شهرها، عددى فروخته مى شوند - مثل تخم مرغ و گردو - ربا گرفته نشود.(689)

26. براى مشترى مستحب است كه متاع كشيدنى يا پيمانه اى را قبل از تحويل گرفتن آن نفروشد.(690)

27. تجارت كردن در جايى كه غرض از تجارت و خريد و فروش اين است كه خانواده اش را در رفاه و آسايش بيشتر قرار دهد، مستحب مى باشد.(691)

28. در موردى كه شخص بخواهد به مؤ منين ، سود و نفع برساند، تجارت كردن مستحب است .(692)

29. تجارت كردن در موردى كه شخص بخواهد به وسيله تجارت ، به فقرايى كه احتياجشان به حد اضطرار نرسيده ، نفعى برساند، مستحب است .(693)

30. مستحب است كه انسان در طلب رزق و روزى ميانه رو باشد، نه تنبلى و سهل انگارى كند و نه حرص بورزد.(694)

مكروهات خريد و فروش

1. مكروه است كه فروشنده ، جنس خود را ستايش كند.(695)

2. مكروه است كه مشترى جنسى را كه مى خواهد بخرد، مذمت كند.(696)

3. مكروه است كه هنگام خريد و فروش ، هر يك از مشترى يا فروشنده ، سوگند ياد كنند؛ چرا كه سوگند دروغ حرام است . (697)

4. كراهت دارد كه فروشنده جنس را در جايى كه در اثر تاريكى يا دليل نقص كالا مشخص نمى شود، بفروشد.(698)

5. كراهت دارد كه بدون ضرورت و احتياج ، از مؤ من سود گرفته شود.(699)

6. سود گرفتن از كسى كه به وى وعده احسان داده شده است ، كراهت دارد؛ مگر آنكه چاره اى از گرفتن فائده و سود نداشته باشد.(700)

7. مكروه است كه معامله را بين طلوع فجر و طلوع خورشيد، انجام دهند.

8. مكروه است كه انسان قبل از ساير كسبه ، داخل بازار شود و بعد از همه بيرون برود.(701)

9. كراهت دارد كه انسان با فرومايگان و كسانى كه از بيهوده سخن گفتن و نحوه قضاوت ديگران درباره خود پروا ندارند، معامله كند.(702)

10. كراهت دارد كه انسان بدون داشتن تخصص و آگاهى متعرض كيل و وزن مكيل و موزون و شمارش شمردنيها و مساحت متر كردنيها شود.(703)

11. مكروه است كه بعد از عقد معامله ، خريدار از فروشنده بخواهد قيمت معين شده را كم كند.(704)

12. وارد شدن در معامله اى كه قبلا مؤ منى گفتگويش را انجام داده و مى خواهد آنرا بخرد، مكروه است . (705)

13. از خريد و فروش ها و تجارت مكروه ، صرافى كردن است ؛ چرا كه در روايت آمده است كه صراف به واسطه عمل مزبور، از ربا محفوظ نيست . (706)

14. كفن فروشى نيز كراهت دارد. علت كراهت آن اين است كه كفن فروش ‍ همواره آرزوى مرگ مردم يا شيوع بيمارى عمومى از قبيل وبا كه مرگ عده اى را به دنبال دارد، مى كند تا بدان وسيله ، سود برد.(707)

15. غلام فروشى نيز كراهت دارد. در روايتى از پيغمبر اكرم صل الله عليه و آله چنين وارد شده است كه : بدترين (كم خيرترين و كم بركت ترين ) مردم ، كسى است كه مردم فروشى كند.(708)

16. احتكار طعام از تجارتهاى مكروه است در صورتى كه مردم به آن احتياج نداشته باشند وگرنه حرام مى باشد.(709)

17. از شغلها و تجارتهاى مكروه ديگر ذبح كردن حيوانات است (البته قصابى كردن براى فروش گوشت ، مكروه نمى باشد). به دليل اين كه در روايت آمده است كه اين كار، سبب سنگدلى و بى رحمى مى شود و در روايت وارد شده است كسى كه سنگدل باشد، از رحمت خدا دور است . (710)

18. از تجارتهاى مكروه ديگر، جهاندن حيوان نر بر ماده است ؛ بدليل پستى تكسب به آن (كه به اين صورت است : كسى كه حيوان نر دارد آن را اجاره دهد براى جهاندن بر ماده تا آبستن شود و در عوض آن مزد بگيرد.)

19. معامله با مالى كه اطفال بدست مى آورند، مكروه است البته در صورتى كه معلوم نباشد طفل ، مال را از چه راهى بدست آورده است (از راه حلال يا حرام ). زيرا اين احتمال وجود دارد كه اين مال از راه حرام باشد.(711)

20. معامله كردن با كسى كه از حرام اجتناب نمى كند، يعنى در معاملاتش ‍ نسبت به حرام بى باك است ، كراهت دارد.(712)

21. از شغلهاى مكروه اين است كه شخص كار خود را، خريد و فروش گندم و جو و مانند اينها قرار دهد.(713)

پاورقي



674- النضيد، ج 10، ص 386.

675- همان ، ص 387.

676- همان ، ص 389.

677- همان ، ص 398.

678- همان .

679- همان ، ص 399.

680- النضيد، ج 10، ص 400.

681- همان ص 401.

682- همان ، ص 402.

683- همان ، ص 403.

684- همان ، ص 404.

685- همان ، ص 405.

686- النضيد، ج 10، ص 406.

687- همان ، ص 424 - 407 .

688- النضيد، ج 10، ص 429.

689- همان ، ص 434.

690- همان ، ص 438.

691- همان ، ص 106.

692- همان .

693- همان .

694- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 3، ص 14.

695- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 3، ص 14.

696- همان .

697- همان .

698- همان .

699- همان .

700- همان .

701- همان .

702- همان .

703- همان .

704- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 3، ص 14.

705- همان .

706- النضيد، ج 10، ص 92.

707- همان .

708- همان .

709- همان ، ص 93.

710- همان ، ص 94.

711- النضيد، ج 10، ص 100.

712- همان ، ص 104.

713- توضيح المسائل ، م 2054.