بازگشت

آداب مسافرت




1. سفر بايد با سلامتى ، جهاد با غنيمت و حج با بى نيازى همراه باشد. در حديث شريفى به نقل از امام جعفر صادق عليه السلام آمده است سافروا تصحوا و جاهدا تغنموا و حجوا تستغنوا . سفر كنيد تا سالم بمانيد و جهاد كنيد تا غنيمت بگيرد و حج كنيد تا بى نياز گرديد.(714)

2. پيش از سفر بايد همراه بگزينى . اسلام چندين ويژگى براى همراهان سفر برشمرده است :

الف ) دوستت همسنگ تو باشد. در حديثى آمده است كه نبايد همراه كسى شوى كه بر تو انفاق مى كند؛ زيرا موجب خوارى مؤ من است .

ب ) به مسافر، فرمان داده شده است كه دوستانش كمتر از هفت نفر باشند. در حديثى آمده است كه بهترين دوستان نزد خدا، چهار تن هستند و هيچ گروهى از هفت تن ، تجاوز نكردند، مگر آن كه غوغايشان فزونى يافت .

ج ) دستور شده است كه با دوستان به مهربانى رفتار كنيد.(715)

3. دستور داده شده است به مسافر كه براى سفرش ، توشه بردارد. اين كار از شرافت مرد به شمار آمده است . در حديثى آمده است كه شش امر از جوانمردى است - سه امر در حضر و سه امر در سفر - در حضر تلاوت قرآن و آباد كردن مساجد و برادر دينى گرفتن و خوش اخلاقى و شوخى در امورى كه خدا عصيان نشود، در حديث ديگرى آمده است هنگامى كه على بن الحسين عليه السلام قصد سفر حج يا عمره مى كرد، بهترين توشه را از بادام ، شكر، آشاميدنى ترش و شيرين برمى گرفت .

از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: لقمان در سفارشهاى خود به پسرش مى گفت : پسرم ! با شمشير، كفش ، عمامه ، خيمه ، مشك ، نخ و سوزن به سفر برو. داروهايى را با خود برگير كه تو و همراهانت را سود بخشد و با دوستانت همراهى كن ، مگر در معصيت خداوند.

همچنين مستحب است كه فرد قدرى خاك شفا با خود بردارد. (716)

4. مستحب است كه مسافر بر خدا توكل كرده سفرش را بر اساس ‍ وسوسه هاى شيطانى و بدبينى هايى كه اول در دل دامن مى زند، به تاءخير نيندازد.(717)

5. مستحب است براى مسافر كه هر گاه به سفر مى رود، اين آيه را بخواند؛ زيرا حضرت صادق عليه السلام هر گاه پاى در ركاب مى نهاد، مى گفت : سبحان الذى سخرلنا هذا و ما كنا له مقرنين و هفت بار مى فرمود: سبحان اللّه هفت بار نيز مى فرمود: الحمد اللّه هفت بار هم مى فرمود: لا اله الا اللّه . (718)

6. شايسته است شخص مسافر، به هزينه خود توجه داشته باشد.(719)

7. مسافرت بايد به طور كلى با ميانه روى همراه باشد؛ ولى در حج و عمره مستحب است كه با گشاده دستى عمل گردد.(720)

8. هنگامى كه مسافر وارد شهرى شد، مستحب است كه به هنگام ديدن شهر، دعايى رابخواند كه در وصيت پيامبر صل الله عليه و آله به على عليه السلام آمده است : اللهم انى اسئلك خيرها و اعوذبك من شرها، اللهم حببنا الى اهلها و حبب صالحى اهلها الينا .

خدايا! خير آن را از تو مى خواهم و از شر آن به تو پناه مى برم ، خداوندا! ما را محبوب اهالى آن گردان ، و صالحان آن را دوست ما كن .(721)

9. مستحب است كه شخص براى بازگشت از سفر، شتاب كند. از امام سجاد عليه السلام نقل است كه فرمود: سفر بخشى از دوزخ است ، پس ‍ هر گاه كسى سفرش را به انجام رساند، به شتاب به سوى خانواده اش ‍ بازگردد.(722)

10. مستحب است كه انسان از همان راهى باز نگردد كه رفته است ، بلكه چنانچه اگر دو راه وجود دارد راه ديگرى را برگزيند.(723)

11. مستحب است كه مسافر با هديه اى به خانه باز گردد، ولو قدر و قيمت آن ناچيز باشد.(724)

12. مستحب است كه مؤ منان به ويژه در سفر حج ، مسافرشان را يارى رسانند. همچنين مستحب است كه مؤ منان به خانواده حاجيان توجه داشته باشند و آنان را زيارت كرده و در صورت نياز به ايشان خدمت كنند. در روايتى آمده است : كسى كه عهده دار خانواده و اموال يك حاجى گردد، همچون حاجى اجر مى برد، گويى كه خود شخصا به حج رفته است . (725)

13. مستحب است كه به هنگام بازگشت حاجى به ديار خود، به ديدار او روند. در حديثى آمده است : كسى كه حاجى را ديدار كند و با او دست دهد، مانند كسى است كه حجرالاسود را به دست گرفته است . (726)

14. در وصيت فراگيرى از لقمان حكيم ، نكاتى آمده است كه مسافر به ويژه حاجى را در اين سفر الهى سود مى رساند. از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: لقمان به فرزندش گفت : هر گاه با گروهى سفر كردى ، در هر امر خود و ايشان ، زياد رايزنى كن و لبخند فراوان بر چهره ظاهر ساز و در توشه ات ميان آنها بخشنده باش . هر گاه تو را خواندند بديشان پاسخ گو. هر گاه از تو طلبيدند، ياريشان رسان . سكوت فراوان به كار بند و نماز بسيار به جاى آور. در مركب ، آب و توشه به همراهانت ايثار كن و هر گاه تو را به گواهى بر حقى خواستند بديشان گواهى ده . هر گاه از تو مشورت جستند، انديشه ات را كامل به كار انداز. قبل از درنگ و تفكر تصميم مگير. در مشورت زود پاسخ مگو، تا ابعاد گوناگون آن را نيك بدانى . در حالى بخواب ، بخور و نماز بگزار، كه انديشه و حكمتت را در مشورت به كار مى بندى . كسى كه نصيحتش را براى كسى كه از او مشورت خواسته ، خالص ‍ نگرداند، خداوند انديشه اش را از او بستاند و امانت را از او برگيرد. هر گاه دوستانت را ديدى كه راه مى روند، تو نيز با آنها راه برو. هر گاه كه ديدى كه ايشان كار مى كنند، تو نيز با آنان به كار بپرداز و هر گاه صدقه و قرض دادند تو نيز بده .

سخن كسى را كه از تو بزرگتر است بشنو. هر گاه به تو فرمانى دادند، يا از تو چيزى خواستند، در پاسخ ايشان آرى گو و از گفتن نه بپرهيز؛ چرا كه نه ناتوانى است و موجب نكوهش . هر گاه در راه سرگردان شديد، فرود آييد و هر گاه ترديد كرديد، بايستيد و تدبيرى بيانديشيد. اگر يك نفر را تنها ديديد، پيرامون راه از او مپرسيد و از وى راهنمايى مجوييد؛ زيرا يك نفر در بيابان مشكوك است ، شايد كه جاسوس دزدان باشد يا شيطانى كه شما را به تحير كشد. از دو شخص نيز بپرهيزيد، مگر اين كه نظرتان غير از اين باشد، چه ، عاقل هنگامى كه به چشم ، چيزى را ببيند حق را از آن باز شناسد و حاضر، چيزى را مى بيند كه غايب نمى بيند.

پسرم ! هر گاه وقت نماز شد، آن را براى چيزى به تاءخير مينداز. نماز بگزار و راحت شو كه آن دينى است بر عهده تو. نماز را به جماعت برپا كن ، اگر چه بر نوك پيكانى . اگر خواستيد فرود آييد، در سرزمينى فرود آييد كه رنگش ‍ نكوتر و خاكش نرمتر و گياهش بيشتر باشد و هر گاه فرود آمدى ، پيش از آن كه بنشينى ، دو ركعت نماز بگزار و زمينى را كه بدان درآمدى وداع گو و به آن و اهاليش درود فرست ؛ زيرا هر سرزمينى را فرشتگانى است . اگر پيش از آنكه خوراكى بخورى ، توانستى ، آن را با دادن صدقه آغاز كنى ، پس اين كار را انجام بده . مادام كه سواره هستى ، قرآن بخوان و به هنگام كار تسبيح بگو. به هنگام بيكارى دعا بخوان . از حركت در اول شب بپرهيز و در آخر شب ، ره بپوى و مبادا كه در راه ، صداى خويش بلند كنى . (727)

15. از حضرت صادق عليه السلام نقل است كه كسى نبايد سفر كند، مگر براى سه چيز: سفرى كه توشه آخرت در آن حاصل شود، يا سفرى كه باعث مرمت امور معاش و زندگى گردد، يا سفرى كه براى سير و لذت حلال باشد.

16. در حديثى آمده است كه محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه السلام پرسيد كه به زمينى مى روم كه در آنجا به غير از برف و يخ چيزى نيست . در ادامه حديث آمده است كه حضرت فرمودند: به چنين زمينى نرو، كه دينت در آنجا هلاك مى شود.(728)

17. در احاديث آمده است كه روزهاى شنبه ، سه شنبه و پنج شنبه براى مسافرت خوب مى باشند. سه شنبه ، روزى است كه خداوند در آن روز، آهن را براى داوود عليه السلام نرم كرد. در روايت آمده است كه اگر روز شنبه سنگى از كوهى بگردد، خداوند آن را به جاى خود برگرداند و روز پنج شنبه هم روزى است كه پيامبر صل الله عليه و آله در آن روز به سفر مى رفتند و مى فرمودند كه روز پنج شنبه را خدا و رسول و ملائكه دوست مى دارند.

18. از امام صادق عليه السلام منقول است كه سفر كردن و سعى در حوائج در بامداد روز جمعه مكروه است ؛ چون ممكن است كه از نماز باز بماند. اما بعد از نماز، براى تبرك خوب است .

19. در روايتى آمده است كه روز دوشنبه ، به دليل رحلت پيامبر صل الله عليه و آله در آن روز براى مسافرت خوب نمى باشد.

20. در روايات معتبر آمده است كه سفر كردن در هنگامى كه در عقرب مى باشد، عاقبت خوبى ندارد.

21. روز چهارشنبه نيز براى مسافرت نيكو نيست .

22. مستحب است كه مسافر براى رفع نحوستهاى سفر، صدقه بدهد و هنگام سفر دعاهاى وارده را بخواند.(729)

23. مستحب است كه مسافر موقع بيرون رفتن غسل كند و دعاى مربوطه را بخواند، همچنين دو ركعت نماز بگزارد. (در ركعت اول توحيد و در ركعت دوم سوره قدر). بعد از نماز دعاى وارده را نيز بخواند. (730)

24. مستحب است وقتى انسان براى مسافرت از خانه بيرون مى رود عمامه به سر ببندد كه در حديثى از حضرت صادق عليه السلام آمده است هر كس ‍ اين كار را انجام مى دهد ضامن او هستم تا سالم به اهل خود برگردد. و از امام موسى عليه السلام آمده است كه من ضامنم تا او را دزد و غرق شدن و سوختن پيش نيايد.(731)

25. پيامبر صل الله عليه و آله فرمود: اگر مسافرت شما پياده مى باشد خوب است كه كمر را محكم بنديد تا آن كه پياده رفتن بر شما آسان شود و در جايى ديگر فرمودند: بر شما باد به راه رفتن در شب كه زمين در شب پيچيده مى شود و از آن فرود مياييد كه محل درندگان و ماران است . از اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر كس در سفر راه را گم كرد فرياد بزند: يا صالح اءغثنى بدرستى كه از برادران مؤ من شما از جنيان شخصى هست كه صالح نام دارد به خاطر خدا در شهرها مى گردد و چون صداى شما را مى شنود جواب مى گويد و شما را راهنمايى مى كند. (732)

26. از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه چون حضرت رسول صل الله عليه و آله در سفرها به سراشيبى مى رسيدند سبحان اللّه مى گفتند و چون به سر بالا مى رسيدند: اللّه اكبر مى گفتند. (733)

پاورقي



714- احكام الحج آية اللّه مدرسى ، ص 54.

715- همان .

716- احكام الحج آية اللّه مدرسى ، ص 55.

717- همان ص 57.

718- همان ص 58.

719- همان ، ص 59.

720- همان .

721- همان .

722- همان ، ص 60.

723- احكام حج آية اللّه مدرسى ، ص 61.

724- همان .

725- همان ، ص 62.

726- همان .

727- احكام حج آية اللّه مدرسى ، ص 63.

728- حلية المتقين ، ص 297.

729- همان ، ص 299.

730- حلية المتقين ، فصل سوم ، ص 300.

731- همان ، فصل چهارم ، ص 305.

732- همان فصل هشتم ، ص 310.

733- همان ، فصل نهم ، ص 311.