بازگشت

آيا نبايد بنده شكرگزار خدا باشم


((عطاء بن ابى رياح )) مى گويد:

روزى نزد عايشه رفتم ، از او پرسيدم : شگفت انگيزترين كارى كه در عمرت از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ديدى چه بود؟ گفت : كار پيامبر همه اش ‍ شگفت انگيز بود، ولى از همه عجيب تر اين كه : شبى از شبها كه پيامبر به استراحت پرداخته بود، هنوز آرام نگرفته بود كه از جا برخواست و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز اشك ريخت كه جلوى لباسش ‍ از اشك چشمش تر شد، سپس سر به سجده نهاد و چندان گريست كه زمين از اشك چشمش تر شد و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گريان بود. هنگامى كه ((بلال )) او را به نماز صبح خواند، پيامبر را گريان ديد. عرض كرد: چرا چنين گريانيد؟ شما مشمول لطف خداييد؟ فرمود: آيا نبايد بنده شكرگزار خدا باشم ؟(96)

پاورقي



96-تفسير نمونه : ج 3، ص 213.