بازگشت

موضوع اطاعت در دعاها




و اينك به دعاهايى مى پردازيم كه موضوع آنها ((اطاعت )) مى باشد.

در راءس ادعيه اى كه در مورد طاعت الهى وارد شده است ، ((مناجاة المطيعين للّه )) مى باشد. اين مناجات شريف كه از ((مجموعه مناجات خمس عشر)) مى باشد به صورت كامل در كتاب شريف مفاتيح الجنان ذكر شده است و ما به جهت اختصار، تنها چند جمله از آن را ذكر مى كنيم :((اَللّهُمَّ اَلْهِمْنا طاعَتَكَ وَجَنِّبْنا مَعْصِيَتَكَ)).

((بارالها! طاعت خود را بر ما الهام فرما و معصيت خود را از ما دور گردان )).

اين ((الهام )) را مى توان در مقابل ((وسوسه شيطان )) دانست ؛ يعنى همانگونه كه شيطان انسان را به سوى انجام معصيت ، وسوسه مى كند، ما از خداوند مى طلبيم كه اطاعت از خودش ‍ را به ما الهام و القا بفرمايد.

((وَاكْشِفْ عَنْ قُلُوبِنا اَغْشِيَةَ الْمِرْيَةِ وَالْحِجابِ واَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمائِرِنا وَاَثْبِتِ الْحَقَّ فى سَرائِرِنا، فَاِنَّ الشُّكُوكَ وَالظُّنُونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ وَمُكَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنايِحِ وَالْمِنَنِ)).

((پروردگارا! پرده هاى تاريك شك را از قلب ما برطرف بفرما و از درون ما باطل را بيرون كن و حقّ را در آن پابرجا بفرما، چه اينكه شكها و گمانها باعث فتنه و آشوبند و عيش خوش ما را، ناگوار مى سازند)).

آنچه دراين فرازازدعادرخواست مى شود،درواقع زيرسازى و پى ريزى بنيان اطاعت است ؛ زيرا همانگونه كه قبلاً گفته شد، اطاعت امرى است مربوط به ((عمل )) بنابراين ، بايد قبل از آن ، افكار، عقايد و خلاصه ايمان انسان ساخته شده باشد، زيرا اطاعت بدون اعتقاد، معنا ندارد. و به عبارت ديگر، بايد بندگى و عبوديت - كه اساسا مربوط به درون و اعتقادات انسان است - حاصل بشود، آنگاه بر اساس آن ، اطاعت انجام بگيرد.

در اولين جمله از ((دعاى حضرت مهدى - عجل اللّه تعالى فرجه الشريف - )) چنين نيز، مى خوانيم :

((اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفيقَ الطّاعَةِ)).

((پروردگارا! توفيق اطاعتت را نصيب ما بفرما)).

و در عمل دهم از ((اعمال شب نيمه شعبان )) مى خوانيم :

((وَاجْعَلْنى فِيها مِنْ اَوْلِيائِكَ الَّذِينَ اجْتَبَيْتَهُمْ لِطاعَتِكَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِكَ)).

((بارالها! در اين شب (نيمه شعبان ) مرا از آن دوستانت قرار ده كه آنان را براى اطاعت و عبادت خودت انتخاب و اختيار نموده اى )).

و در چند جمله بعد مى فرمايد:

((وَحَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَكَ)).

((پروردگارا! اطاعت خودت را براى من محبوب گردان (تا تو را با عشق و خواست قلبى ، اطاعت نمايم )).

از اين سه جمله دعايى كه اخيرا ذكر شد، چنين فهميده مى شود كه انسان براى اطاعت پروردگار متعال نبايد فقط به خود متكى باشد بلكه بايد قبل از هرچيز، توفيق اطاعت الهى را از خداوند متعال طلب نمايد.

در مورد نتايج طاعت الهى هم در ((دعاى جوشن صغير)) چنين مى خوانيم :

((مَولاىَ! ... وَانْقُلْنى ... مِنْ ذُلِّ الْمَعاصى اِلى عِزِّ الطّاعَةِ)).

((مولاى من ! ... مرا از ذلّت معاصى به سوى عزّت طاعت ، منتقل فرما)).

و در ((اعمال مشتركه شعبان )) آمده است :

((اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِيَتِكَ)).

((بارالها! بر محمد و آل او درود فرست و قلب مرا با اطاعت خودت معمور و آباد بفرما و مرا با معصيت خودت خوار و رسوا مفرما)).

يعنى عزّت حقيقى و قلب شاد و زنده در پناه اطاعت خالق جهان حاصل مى گردد.

مطلب بسيار مهم ديگرى كه بايد به آن توجه كرد، ((اطاعت از اولياى الهى )) است ؛ زيرا خداوند به وسيله آنان امر و نهى خود را به بندگان ابلاغ نموده است . در ((زيارت جامعه كبيره )) چنين مى فرمايد:

((اَلسَّلامُ عَلىَ الْمُظْهِرِينَ لاَِمْرِ اللّهِ وَنَهيِهِ)).

((سلام بر آشكار كنندگان امر و نهى پروردگار)).

بنابراين ، اطاعت از آنان به معناى اطاعت از خداوند متعال مى باشد.

در جاى ديگر از ((زيارت جامعه )) چنين مى فرمايد:

((مَنْ اَطاعَكُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللّه وَمَنْ عَصاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللّه )).

((هر آن كس كه شما را اطاعت نمايد به تحقيق خداى را اطاعت نموده است و هركس ‍ شما را عصيان نمايد، خداوند را عصيان نموده است )).

بنابراين ، ما براى اطاعت الهى بايد به سوى اين فرستادگان الهى برويم و چگونگى اطاعت پروردگار را از آنان بياموزيم ، همان كسانى كه خداوند متعال خود، اطاعت آنان را بر همگان لازم و واجب نموده است . در ((زيارت جامعه ائمة المؤ منين )) چنين آمده است :

((... وَفَرَضَ طاعَتَكُمْ عَلى كُلِّ اَسْوَدَ وَابْيَضَ)).

((و خداوند اطاعت شما را بر هر سياه و سپيدى واجب گردانيده است )).

بنابراين ، ما بايد از خداوند متعال بخواهيم كه توفيق اطاعت از آن انسانهاى الهى را نصيب ما بگرداند. در دعاى شريف ((ندبه )) نيز درباره اطاعت از حضرت ولى عصرعجل اللّه تعالى فرجه الشريف - چنين آمده است :

((اَللّهُمَّ ... اَعِنّا عَلىَ ... الاِْجْتِهادِ فى طاعَتِهِ وَاجْتِنابِ مَعْصِيَتِهِ)).

((بارالها! ... ما را بر كوشش و تلاش در راه اطاعت از آن حضرت و دورى نمودن از معصيت آن حضرت يارى بنما)).