بازگشت

شفاعت در آيات و دعاها




در سوره مباركه سجده ، اصل شفاعت از آن خداوند دانسته شده است :

(... مالَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِي وَلا شَفيعٍ اَفَلا تَتَذَكَّرُونَ ).(179)

((... غير از پروردگار براى شما سرپرست و شفاعت كننده اى وجود ندارد پس چرا متوجه نيستيد؟)).

و در سوره بقره ، آيه 255 شفاعت ديگران را تنها با اذن او ممكن مى داند:

(... مَنْ ذَاالَّذى يَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ ... ).(180)

((... چه كسى جز با اذن پروردگار مى تواند نزد او شفاعت بنمايد ...)).

در دعاى شريف كميل هم حضرت اميرمؤ منان (عليه السّلام ) خداوند را شفيع خود قرارمى دهد:

((اَللّهُمَّ اِنّى ... اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلى نَفْسِكَ)).

((پروردگارا! من ... تو را به سوى خودت شافع قرار مى دهم )).

و در ((دعاى ام داوود)) چنين آمده است :

((اَللّهُمْ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلَيْكَ وَبِكَرَمِكَ اِلى كَرَمِكَ وَبِجُودِكَ اِلى جُودِكَ وَبِرَحْمَتِكَ اِلى رَحْمَتِكَ وَباَهْلِ طاعَتِكَ اِلَيْكَ)).

((بارالها! من از تو به درگاه خودت طلب شفاعت مى كنم و كرم وجود و رحمتت را شفيع قرار مى دهم به سوى خود آنها)).

و در آخر مى فرمايد:((از اهل طاعتت طلب شفاعت مى كنم به سوى تو)).

شايد معناى شفاعت كرم ، جُود و رحمت به سوى خود آنها اين باشد كه ما انسانها فى نفسه لياقت كرم و جُود تو را نداريم ، پس كرم و جُود تو را واسطه قرار مى دهيم براى رسيدن به خود آنها، يعنى مرتبه اى از كرم و جُود و رحمت تو بايد شامل حال ما بشود تا لياقت رسيدن به مراتب بالاتر از آن را پيدا كنيم .

و اما در مورد شفاعت اولياى الهى ، در ((دعاى روز چهارشنبه )) چنين آمده است :

((وَارْزُقْنى شَف اعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ)).

((بارالها!شفاعت پيامبراكرم كه درودخداوندبراووخاندانش بادرانصيب من بگردان )).

و در ((دعاى توسل )) آمده است :

((يا سادَتى وَمَوالِىَّ ... وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ اِلَى اللّهِ فَاشْفَعُوا لى عِنْدَاللّهِ وَاسْتَنْقِذُونى مِنْ ذُنُوبى عِنْدَاللّهِ فَاِنَّكُمْ وَسيلَتى اِلَى اللّهِ)).

((اى بزرگان و سروران من (خطاب به معصومين (عليهم السّلام ) ) ...و من به درگاه الهى از شما طلب شفاعت مى كنم ، پس شما هم براى من نزد خداوند شفاعت نماييد و مرا نزد خداوند از گناهانم نجات بدهيد؛ زيرا شما وسيله من هستيد در پيشگاه الهى )).

و در ((اعمال مشتركه ماه شعبان )) چنين آمده است :

((اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفيعاً مُشَفّعاً)).

((بارالها! پيامبر اكرم را براى من شفيعى مقبول الشفاعه قرار بده )).

و ادعيه به اين مضمون فراوان است .

بحث را با كلامى از صاحب كلام به پايان مى بريم :

(لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ اِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً ).(181)

((در روز قيامت تنها كسانى مالك شفاعت هستند و حق شفاعت دارند كه با پروردگار خويش عهد و پيمانى داشته باشند)).

((اينك از خود بپرسيم چه كسانى بهتر و بالاتر از انبيا و معصومين (عليهم السّلام ) با خداوند پيمان بستند و بر سر پيمان خود باقى ماندند؟ آيا غفلت از شفاعت آنان و خود را از آن محروم ساختن ، خسران عظيم در دنيا و آخرت نيست ؟ آيا به دنبال شفاعت آن شفيعان الهى نرفتن ، ناشى از غرور و جهالت نيست ؟

بارالها! بر ما منّت بنه و لياقت شفاعت آن بندگان خالصت را به ما عنايت فرما.

پاورقي



179- سجده /4.

180- بقره /255.

181- مريم /87.