بازگشت

راه رسيدن به بخشش الهى




((فضل ))درچيزهايى است كه خداوندبه آدمى مى بخشايد بدون آنكه انسان سزاوار و مستحق آن باشد و در برابر آن كارى انجام داده باشد، بلكه به صورت زيادى و اضافى در اختيار انسان قرار مى گيرد. و اين به خاطر رحمت فراوانى است كه خداوند نسبت به بندگان خود دارد، بنابراين ، از رحمت واسعه خود چنين بخششى را نصيب انسان مى فرمايد؛ مثلاً گاهى اوقات انسان براى كسى كارى انجام مى دهد و در مقابل آن ، مزدى مى گيرد، اين مقتضاى عدل است ، اما گاهى انسان براى ديگرى كارى انجام نمى دهد، بلكه صرفا از او تقاضا و درخواست مى كند، در اين صورت ، اگر آن شخص ‍ چيزى به انسان بدهد بر طبق فضل و بخشش خود چنين نموده است . معامله خداوند با انسان نيز چنين است ؛ اگر خداوند عادلانه با ما رفتار نمايد، چيزى نصيب ما نمى شود بلكه سرتاپا بدهكار هم خواهيم بود، اما خداوند رحيم ، درياى بى كران فضل خود را براى آدميان قرار داده است تا بلكه از اين طريق ، ما انسانها به جايى برسيم و نصيبى بيابيم .

اما دستيابى به فضل الهى نيز خود شرايطى دارد؛ يكى از اين شرايط سؤ ال و درخواست فضل از خداوند متعال است ؛ زيرا درخواست ، نشانه شدت احتياج و نشانه ايمان به قدرت الهى مى باشد و تا انسان اين دو صفت و حالت را نداشته باشد، سزاوار فضل الهى نمى شود. بدين جهت ملاحظه مى كنيم كه خداوند، خود امر به سؤ ال از فضل خويش ‍ نموده است :

(... وَاسْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَّ اللّهَ كانَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَليماً ).(231)

((... از فضل الهى درخواست نماييد، خداوند به همه چيز آگاه است )).

و بر طبق اين آيه ، حضرت در ((دعاى ابى حمزه )) چنين مى فرمايند:

َنْتَ الْقائِلُ وَقَولُكَ حَقُّ وَوَعْدُكَ صِدْقٌ وَاَسْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَّ اللّهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً وَلَيْسَ مِنْ صِفاتِكَ يا سَيِّدى اَنْ تَاءْمُرَ بِالسُّؤ الِ وَتَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ وَاَنْتَ الْمَنّانُ بِالْعَطيّاتِ عَلى اَهْلِ مَمْلَكَتِكَ)).

((بارالها! تو خود فرمودى ، در حالى كه فرمايش تو حق و وعده تو راست است كه از فضل الهى سؤ ال ودرخواست كنيد،هماناخداوندنسبت به شمارحيم و مهربان است .بارالها! تو چنين نيستى كه خود امر به سؤ ال نمايى و آنگاه از دادن پاسخ و عطا خوددارى نمايى . آن هم در حالى كه تو بخشنده بخششها بر اهل مملكت خود مى باشى )).

براى همين ملاحظه مى كنيم كه اولياى الهى به بيانهاى گوناگون ، فضل الهى را درخواست مى كنند. در ((تعقيبات مشتركه )) چنين آمده است .

((اَللّهُمَّ ... اَفِضْ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ)).

((بارالها! از فضل خودت بر من جارى ساز)).

و در ((تعقيب نماز عشا)) چنين آمده است :

((اَللّهُمَ ... جُدْ عَلى عَبْدِك بِفَضْلِكَ اِنَّكَ ذُوفَضْلٍ عَظيمٍ)).

((بارالها!...ازفضل خودبربنده ات ببخشاى به درستى كه تو داراى فضل عظيم هستى )).

يكى ديگر از شرايط آن است كه آدمى به فضل پروردگار اميدوار باشد. در ((دعاى روز يكشنبه )) چنين آمده است :

((بِسْمِ اللّهِ الَّذى لا اَرْجُو اِلاّ فَضْلَهُ)).

((به نام خدايى كه جز به فضلش اميد ندارم )).

و در ((دعاى ابى حمزه ثمالى )) آمده است :

((اَللّهُمَّ اِنّى اَجِدُ ... الاِْسْتِعانَةَ بَفَضْلِكَ لِمَنْ اَمَّلَكَ مُباحَةً)).

((بارالها! من يارى جستن از فضلت را براى كسى كه به تو آرزومند است ، مباح و آسان مى يابم )).

و در ((دعاى شريف كميل )) آمده است .

((فَبِعِزَّتِكَ! ... بَلِّغْنى مُناىَ وَلا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجائى )).

((پس به عزتت قسم !...كه مرابه آرزويم برسان و اميدم را از فضل خودت قطع مكن )).

و در ((دعاى صباح )) چنين آمده است :

((وَحَقِّقْ بِفَضْلِكَ اَمَلى وَرَجائى )).

((بارالها! اميد و آرزويم را با فضل خود، محقق فرما)).

نكته قابل توجه در اين زمينه آن است كه انسان هنگام درخواست و طلب نبايد پستى و حقارت خود را بنگرد و نااميد شود، بلكه بايد به عظمت و قدرت پروردگار توجه نمايد. در ((اعمال روزهاى ماه مبارك رمضان )) چنين آمده است :

((اَللّهُمَّ ... اِنْ لَمْ اَكُنْ لِلاِْجابَةِ اَهْلاً فَاَنْتَ اَهْلُ الْفَضْلِ)).

((بارالها!...اگرمن سزاواربرآورده شدن حاجتهايم نيستم ،اماتوسزاوارفضل نمودن هستى )).

اينك ببينيم دستيابى به فضل الهى چه نتايجى براى انسان دارد. در ((دعاى روز عرفه ))، حضرت چنين مى فرمايند:

((وَاغْننى بِفَضْلِكَ حَتَّى اسْتَغْنى بِكَ عَنْ طَلَبى )).

((بارالها! با فضل خودت مرا غنى و سيراب كن تا به وسيله تو از طلب خودم بى نياز شوم )).

بنابراين ، مهمترين نتيجه فضل پروردگار، خروج از فقر در زمينه هاى گوناگون و غنى شدن است . غنايى كه تنها از راه فضل الهى حاصل مى شود و بس . و در ((دعاى ابى حمزه ثمالى )) در اين باره چنين مى فرمايد:

((وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَينا)).

((و با فضل تو ما مستغنى و بى نياز شديم )).

از ديگر نتايج فضل پروردگار متعال ، دستيابى به مراحل و مقامات بالاى معنوى است . در ((دعاى شريف كميل ))، حضرت در اين باره چنين مى فرمايند:

((اَللّهُمَّ ... وَاجْعَلْنى مِنْاَحْسَنِعَبيدك نَصيباًعِنْدَكَوَاَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةًمِنْكَوَاَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِك )).

((بارالها!...مراازبهترين بندگانت از نظر نصيبى كه از تو به ايشان رسيده است ، قراربده و مرا از نزديكترين بندگانت به خود قرار بده و مرا از خاص ترين بندگانت از لحاظ جايگاهشان نسبت به خودت ، قرار بده ، به درستى كه جز با فضل تو به اين امور نتوان دست يافت )).

مطلب ديگر، نتايج اخروى فضل الهى است ؛ يعنى همچنانكه ما در اين جهان به فضل پروردگار محتاجيم و بايد به دنبال آن باشيم ، در جهان آخرت نيز تنها فضل و كرم پروردگار متعال است كه مى تواند ناجى ما باشد. بدين جهت است كه حضرت در دعاى ابى حمزه چنين مى فرمايند:

((ى ا مُفْضِلُ لَسْتُ اَتَّكِلُ فىِ النَّجاةِ مِنْ عِقابِكَ عَلى اَعْمالِنا بَلْ بِفَضْلِكَ عَلَيْنا))، كه بيان آن قبلاً گذشت و در ((دعاى كميل ))، حضرت در اين رابطه چنين مى فرمايند:

((يامَوْلاى !...كَيْفَتُؤْلِمُهُالنّارُوَهُوَيَاءْمُلُفَضْلَك وَرَحْمَتَكْ...اَمْكَيْفَيَرْجُوفَضْلَكَ فى عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُكُهُ فيها، هَيْهاتَ ما ذلِكَ الْظَّنُ بِكَ وَلاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ)).

((بارالها!...چگونه آتش ،بنده ات را فراگيرد در حالى كه او در آرزوى فضل و رحمت تواست ... يا چگونه تو او را در آتش رها مى كنى در حالى كه او به فضل تو اميد رهايى از آن را دارد، هيهات ! كه چنين گمانى به تو نمى رود و از فضل تو چنين امرى به دوراست )).

قرآن كريم نيز درباره طريقه دستيابى به فضل الهى و نتيجه آن ، چنين مى فرمايند:

(يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اِنْ تَتَّقُوااللّهَ يَجْعَلْ لَّكُمْ فُرْقاناً وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ ).(232)

((اى اهل ايمان ! اگر تقواى الهى را پيشه كنيد، خداوند راه را به شما مى نماياند، بديهاى شما را مى پوشاند و گناهانتان را مى آمرزد و خداوند داراى فضل عظيم است )).

يعنى تقواى الهى موجب مى شود كه فضل الهى شامل حال انسان شود و خداوند هم با فضل خود چنين امورى را براى انسان به انجام مى رساند.

فضل الهى نه تنها بديهاى آدمى را از بين مى برد بلكه خوبيهاى انسان را هم چند برابر مى كند، در دعاى بعد از زيارت حضرت رضا (عليه السّلام ) چنين آمده است :

((فَكَمْ مِنْ ... حَسَنَةٍ ضاعَفَها فَضْلُكَ حَتّى عَظُمَتْ)).

((بارالها! چه بسيار خوبيهايى كه فضل تو آنها را زياد نمود تا جايى كه آن خوبيها بزرگ و با عظمت شدند)).

((وصلى اللّه على سيدنا محمد وآله الطّاهِرين )).

پاورقي



231- نساء/32.

232- انفال /29.