بازگشت

تضادهاي ناشي از انحصارطلبي ـ


در آيـات گـذشته گوشه اى از ادعاهاى بى دليل جمعى از يهود و نصارى راديديم آيه مورد بحث نشان مى دهد كه وقتى پاى ادعاى بى دليل به ميان آيدنتيجه اش انحصارطلبى و سپس تضاد است .
مـى گـويد: ((يهوديان گفتند: مسيحيان هيچ موقعيتى نزد خدا ندارند, ومسيحيان نيز گفتند: يـهـوديـان هـيـچ مـوقعيتى ندارند و بر باطلند))! (وقالت اليهودليست النصارى على شى وقالت النصارى ليست اليهود على شى ).
سـپـس اضافه مى كند: ((آنها اين سخنان را مى گويند در حالى كه كتاب آسمانى را مى خوانند))! (وهـم يـتـلـون الـكتاب ) يعنى با در دست داشتن كتابهاى الهى كه مى تواند راهگشاى آنها در اين مـسـائل بـاشد اين گونه سخنان كه سرچشمه اى جزتعصب و عناد و لجاجت ندارد بسيار عجيب است .
سپس قرآن اضافه مى كند: ((مشركان نادان نيز همان چيزى را مى گفتند كه اينهامى گويند)) با اين كه اينها اهل كتابند و آنها بت پرست (كذلك قال الذين لايعلمون مثل قولهم ).
در پـايـان آيه آمده است ((خداوند داورى اين اختلاف را در قيامت به عهده خواهد گرفت ) (فاللّه يحكم بينهم يوم القيمة فيـما كانوا فيه يختلفون ).
آنـجـاست كه حقايق روشنتر مى شود و اسناد و مدارك هر چيز آشكار است ,كسى نمى تواند حق را منكر شود.
آيـه 114ـ شـان نـزول : شان نزولهايى براى اين آيه نقل شده , از جمله : درروايتى از امام صادق (ع ) مـى خوانيم كه اين آيه در مورد قريش نازل گرديد, در آن هنگام كه پيامبر(ص ) را از ورود به شهر مكه و مسجدالحرام جلوگيرى مى كردند.
تفسير:.