بازگشت

قصاص مايه حيات شماست


از ايـن آيـه به بعد يك سلسله از احكام اسلامى مطرح مى شود نخست ازمساله حفظ احترام خونها آغـاز مـى كـند, و خط بطلان بر آداب و سنن جاهلى مى كشد, مؤمنان را مخاطب قرار داده چنين مـى گـويـد: ((اى كـسـانى كه ايمان آورده ايدحكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است )) (ي ايـها الذين آمنواكتب عليكم القصاص فى القتلى ).
انـتـخـاب واژه ((قـصاص )) نشان مى دهد كه اوليا مقتول حق دارند نسبت به قاتل همان را انجام دهند كه او مرتكب شده .
ولـى به اين مقدار قناعت نكرده , در دنباله آيه مساله مساوات را با صراحت بيشتر مطرح مى كند و مـى گويد: ((آزاد در برابر آزاد, برده در برابر برده , و زن در برابرزن )) (الـحر بالـحر والعبد بالعبد والا نـثى بالا نـثى ).
البته اين مساله دليل بر برترى خون مرد نسبت به زن نيست و توضيح آن خواهد آمد.
سپس براى اين كه روشن شود كه مساله قصاص حقى براى اولياى مقتول است و هرگز يك حكم الـزامـى نـيـست , و اگر مايل باشند مى توانند قاتل را ببخشند وخونبها بگيرند, يا اصلا خونبها هم نگيرند, اضافه مى كند: ((اگر كسى از ناحيه برادردينى خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص بـا رضـايت طرفين تبديل به خونبهاگردد) بايد از روش پسنديده اى پيروى كند (و براى پرداخت ديه طرف را در فشارنگذارد) و او هم در پرداختن ديه كوتاهى نكند)) (فمن عفى له من اخيه شى فاتباع بالمعروف وادآ اليه باحسان ).
در پايان آيه براى تاكيد و توجه دادن به اين امر كه تجاوز از حد از ناحيه هركس بوده باشد مجازات شديد دارد مى گويد: ((اين تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگارتان , و كسى كه بعد از آن از حـد خـود تـجـاوز كـند عذاب دردناكى در انتظار اواست )) (ذلك تخفيف من ربكم ورحمة فمن اعتدى بعد ذلك فله عذاب اليم ).
ايـن دسـتـور عـادلانـه ((قـصـاص )) و ((عـفو)) از يكسو روش فاسد عصر جاهليت راكه همچون دژخيمان عصر فضا, گاه در برابر يك نفر صدها نفر را به خاك و خون مى كشيدند محكوم مى كند.
و از سـوى ديـگـر راه عـفـو را به روى مردم نمى بندد, و از سوى سوم مى گويدبعد از برنامه عفو وگـرفـتـن خـونـبها هيچ يك ازطرفين حق تعدى ندارند, برخلاف اقوام جاهلى كه اولياى مقتول گاهى بعد از عفو و حتى گرفتن خونبها قاتل را مى كشتند!.
امـا جنايتكارانى كه به جنايت خود افتخار مى كنند و از آن ندامت و پشيمانى ندارند نه شايسته نام برادرند و نه مستحق عفو و گذشت !.
(آيه 179)ـ اين آيه با يك عبارت كوتاه و بسيار پرمعنى پاسخ بسيارى ازسؤالات را در زمينه مساله قصاص بازگو مى كند و مى گويد: ((اى خردمندان ! قصاص براى شما مايه حيات و زندگى است , باشد كه تقوا پيشه كنيد)) (ولكم فى القصاص حيوة ي اولى الا لباب لعلكم تتقون ).
ايـن آيـه آن چـنـان جالب است كه به صورت يك شعار اسلامى در اذهان همگان نقش بسته , و به خـوبى نشان مى دهد كه قصاص اسلامى به هيچ وجه جنبه انتقامجويى ندارد از يكسو ضامن حيات جـامـعـه اسـت , زيـرا اگـر حكم قصاص به هيچ وجه وجود نداشت و افراد سنگدل احساس امنيت مـى كردند جان مردم بى گناه به خطر مى افتاد همان گونه كه در كشورهايى كه حكم قصاص به كلى لغوشده آمار قتل و جنايت به سرعت بالا رفته است .
و از سوى ديگر مايه حيات قاتل است , چرا كه او را از فكر آدمكشى تاحدزيادى باز مى دارد و كنترل مى كند.