بازگشت

توبه بي فايده ـ


در آيـات قـبـل سـخـن از كسانى در ميان بود كه از راه انحرافى خود پشيمان شده و توبه حقيقى نـمـوده بـودنـد و لذا توبه آنها قبول شد ولى در اين آيه سخن از كسانى است كه توبه آنها پذيرفته نيست , مى فرمايد: ((كسانى كه بعد از ايمان آوردن كافرشدند سپس بر كفر خود افزودند (و در اين راه اصرار ورزيدند) هيچ گاه توبه آنان قبول نمى شود (چرا كه از روى ناچارى صورت مى گيرد) و آنها گمراهانند)) چرا كه هم راه خدا را گم كرده اند و هم راه توبه را (ان الذين كفروا بعد ايمانهم ثم ازدادواكفرا لن تقبل توبتهم واولئك هم الضالون ).
تـوبـه آنـهـا ظـاهـرى اسـت چرا كه وقتى پيروزى طرفداران حق را ببينند از روى ناچارى اظهار پشيمانى وتوبه مى كنند وطبيعى است كه چنين توبه اى پذيرفته نشود.
(آيه 91)ـ در اين آيه به دنبال اشاره اى كه در آيه قبل به توبه هاى بيهوده شدسخن از كفاره بيهوده مى گويد, مى فرمايد: ((كسانى كه كافر شدند و در حال كفر ازدنيا رفتند اگر تمام روى زمين پر از طـلا بـاشـد و آن را بـه عـنـوان ((فديه )) (و كفاره اعمال زشت خويش ) بپردازند هرگز از آنها پـذيرفته نخواهد شد)) (ان الذين كفروا وماتواوهم كفار فلن يقبل من احدهم مل الا رض ذهبا ولو افتدى به ).
روشـن اسـت كفر تمام اعمال نيك انسان را بر باد مى دهد و اگر تمام روى زمين پر از طلا باشد و در راه خـدا انفاق كنند پذيرفته نخواهد شد و صد البته اگرچنين چيزى در قيامت در اختيار آنها باشد و بدهند پذيرفته نيست .
و در پـايـان آيه به نكته ديگرى اشاره فرموده مى گويد: ((آنها كسانى هستند كه مجازات دردناك دارند و ياورى ندارند)) (اولئك لهم عذاب اليم وما لهم من ناصرين ).
يعنى , نه تنها فديه و انفاق به حال آنها سودى ندارد بلكه شفاعت شفاعت كنندگان نيز شامل حال آنها نمى شود زيرا شفاعت شرايطى دارد كه يكى ازمهمترين آنها ايمان به خداست و اصولا شفاعت به اذن خدا است .
آنـهـا هـرگز از چنين افراد نالايق شفاعت نمى كنند كه شفاعت نيز لياقتى لازم دارد چرا كه اذن الهى شامل افراد نالايق نمى شود