بازگشت

سنگين بارها


ايـن آيـه نـيز بحثهاى مربوط به حادثه احد و حوادث بعد از آن را تكميل مى كند زيرا, يك جا روى سـخـن را بـه پـيـامبر و در جاى ديگر به مؤمنان و در اينجاروى سخن به مشركان است و در باره سـرنـوشت شومى كه در پيش دارند سخن مى گويد, و مى فرمايد: ((گمان نكنند آنهايى كه كافر شدند, مهلتى كه به ايشان مى دهيم براى آنها خوب است )) (ولا يحسبن الذين كفروا انما نملى لهم خير لا نفسهم ).
سـپـس مـى فـرمـايد: ((بلكه مهلت مى دهيم تا به گناه و طغيان خود بيفزايند)) (انمانملى لهم ليزدادوا اثما).
و در پـايـان آيه به سرنوشت آنها اشاره كرده مى فرمايد: ((و براى آنها عذاب خوار كننده اى است )) (ولهم عذاب مهين ).
آيـه فـوق بـه آنـهـا اخـطـار مى كند كه هرگز نبايد امكاناتى را كه خدا در اختيارشان گذاشته و پـيروزيهايى كه گاهگاه نصيبشان مى شود و آزادى عملى كه دارند دليل براين بگيرند كه افرادى صالح و درستكار هستند و يا نشانه اى از خشنودى خدا نسبت به خودشان فكر كنند.
ضـمـنـا, آيـه فـوق به اين سؤال كه در ذهن بسيارى وجود دارد, پاسخ مى گويدكه چرا جمعى از ستمگران و افراد گنهكار و آلوده اين همه غرق نعمتند و مجازات نمى بينند قرآن مى گويد: اينها افـراد غـيـرقابل اصلاحى هستند كه طبق سنت آفرينش و اصل آزادى اراده و اختيار به حال خود واگذار شده اند, تا به آخرين مرحله سقوط برسند و مستحق حداكثر مجازات شوند.
(آيه 179)