بازگشت

قانون عمومي مرگ


ايـن آيـه نـخست اشاره به قانونى مى كند كه حاكم بر تمام موجودات زنده جهان است و مى گويد: ((تمام زندگان خواه و ناخواه روزى مرگ را خواهند چشيد)) (كل نفس ذائقة الموت ).
گـرچه بسيارى از مردم مايلند, كه فناپذير بودن خود را فراموش كنند, ولى اين واقعيتى است كه اگر ما آن را فراموش كنيم , آن هرگز ما را فراموش نخواهد كرد.
سـپـس مـى گويد: بعد از زندگى اين جهان , مرحله پاداش و كيفر اعمال شروع مى شود((و شما پاداش خود را بطوركامل در روز قيامت خواهيد گرفت )) (وانما توفون اجوركم يوم القيمة ).
سـپـس اضـافـه مى كند: ((كسانى كه از تحت تاثير جاذبه آتش دوزخ دور شوند وداخل در بهشت گـردنـد, نـجـات يافته , و محبوب و مطلوب خود را پيدا كرده اند)) (فمن زحزح عن النار وادخل الجنة فقد فاز).
گـويا دوزخ با تمام قدرتش انسانها را به سوى خود جذب مى كند, و راستى عواملى كه انسان را به سـوى آن مـى كـشاند جاذبه عجيبى دارند آيا هوسهاى زودگذر, لذات جنسى نامشروع , مقامها و ثروتهاى غيرمباح , براى هر انسانى جاذبه ندارد ؟!.
در جـمـلـه بـعـد بحث گذشته را تكميل مى كند, مى گويد: ((و زندگى دنيا چيزى جز تمتع و بهره بردارى غرورآميز نيست )) (وما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور).
مـهـم ايـن است كه جهان ماده و لذات آن هدف نهايى انسان قرار نگيرد, وگرنه استفاده از جهان ماده و مواهب آن به عنوان يك وسيله براى نيل به تكامل انسانى ,نه تنها نكوهيده نيست , بلكه لازم و ضرورى مى باشد.
آيـه 186ـ شان نزول : هنگامى كه مسلمانان , از مكه به مدينه مهاجرت نمودند و از خانه و زندگى خود دور شدند مشركان دست تجاوز به اموال آنها درازكرده و به تصرف خود در آوردند.
و بـه هنگامى كه به مدينه آمدند, در آنجا گرفتار بدگويى و آزار يهوديان مدينه شدند, مخصوصا يـكى از آنان به نام كعب بن اشرف شاعرى بدزبان و كينه توز بود كه پيوسته پيامبر و مسلمانان را به وسـيـلـه اشعار خود هجو مى كرد, حتى زنان و دختران مسلمان را موضوع غزلسرايى و عشقبازى خـود قـرار مـى داد خلاصه كار وقاحت رابه جايى رسانيد كه پيامبر(ص ) به ناچار دستور قتل او را صادر كرد, و به دست مسلمانان كشته شد.