بازگشت

كيفر آنها كه به جان و مال مردم حمله مي برندـ


ايـن آيه در حقيقت بحثى را كه در مورد قتل نفس در آيات سابق بيان شدتكميل مى كند و جزاى افـراد مـتـجـاوزى را كـه اسـلـحه به روى مسلمانان مى كشند و باتهديد به مرگ و حتى كشتن , اموالشان را به غارت مى برند, با شدت هر چه تمامتربيان مى كند, و مى گويد: ((كيفر كسانى كه با خـدا و پـيـامـبر به جنگ برمى خيزند و درروى زمين دست به فساد مى زنند اين است كه (يكى از چـهـار مـجازات در مورد آنهااجرا شود نخست :) اين كه كشته شوند, (ديگر) اين كه به دار آويخته شـونـد, (سوم )اين كه دست و پاى آنها بطور مخالف (دست راست با پاى چپ ) بريده شود(چهارم ) ايـن كه از زمينى كه در آن زندگى مى كنند تبعيد گردند)) (انما جزا الذين يحاربون اللّه ورسوله ويـسـعـون فى الا رض فسادا ان يقتلوا او يصلبوا او تقطع ايديهم وارجلهم من خلاف او ينفوا من الا رض ).
در پـايـان آيـه مى فرمايد: ((اين مجازات و رسوايى آنها در دنيا است و (تنها به اين مجازات قناعت نـخواهد شد بلكه ) در آخرت نيز كيفر سخت و عظيمى خواهندداشت )) (ذلك لهم خزى فى الدنيا ولهم فى الا خرة عذاب عظيم ).
از ايـن جمله استفاده مى شود كه حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از كيفرهاى آخرت نخواهد گرديد.
(آيـه 34)ـ سـپـس بـراى اين كه راه بازگشت را حتى به روى اين گونه جانيان خطرناك نبندد, مـى گـويـد: ((مـگـر كـسانى كه پيش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت كنند كه مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانيد خداوند غفور و رحيم است ))(الا الذين تابوا من قبل ان تقدروا عليهم فاعلموا ان اللّه غفور رحيم ).
الـبـتـه تـوبـه آنـها, تنها تاثير در ساقط شدن حق اللّه و مجازات محارب دارد و اماحق الناس بدون رضايت صاحب حق , ساقط نخواهد شد ـدقت كنيد.
(آيه 35).