بازگشت

انتخاب جانشين نقطه پايان رسالت


در ايـن آيه روى سخن , فقط به پيامبر است , و تنها وظيفه او را بيان مى كند, باخطاب ((اى پيامبر !)) (يـ ايـهـا الـرسـول ) شـروع شـده و بـا صـراحت و تاكيد دستورمى دهد, كه ((آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است (به مردم ) برسان ))(بلغ م انزل اليك من ربك ).
سـپـس بـراى تـاكـيد بيشتر به او اخطار مى كند كه : ((اگر از اين كار خوددارى كنى (كه هرگز خوددارى نمى كرد) رسالت خدا را تبليغ نكرده اى )) ! (وان لم تفعل فمابلغت رسالته ).
سپس به پيامبر(ص ) كه گويا از واقعه خاصى اضطراب و نگرانى داشته ,دلدارى و تامين مى دهد و بـه او مـى گـويد: از مردم در اداى اين رسالت وحشتى نداشته باش )) زيرا خداوند تو را از خطرات آنها نگاه خواهد داشت )) (واللّه يعصمك من الناس ).
و در پايان آيه به عنوان يك تهديد و مجازات , به آنهايى كه اين رسالت مخصوص راانكار كنند و در بـرابـر آن از روى لجاجت كفر بورزند, مى گويد: ((خداوند كافران لجوج را هدايت نمى كند)) (ان اللّه لا يهدى القوم الكافرين ).
راسـتـى چه مساله مهمى در اين آخرين ماههاى عمر پيامبر(ص ) مطرح بوده كه در آيه فوق عدم تبليغ آن مساوى با عدم تبليغ رسالت شمرده شده است .
در كـتـابـهـاى مـختلف دانشمندان شيعه و اهل تسنن روايات زيادى ديده مى شود كه با صراحت مـى گويد آيه فوق در باره تعيين جانشين براى پيامبر(ص ) وسرنوشت آينده اسلام و مسلمين در غديرخم نازل شده است .