بازگشت

سوگند و كفاره سوگند


در ايـن آيـه در بـاره سـوگندهايى كه در زمينه تحريم حلال و غير آن خورده مى شود, بطوركلى بحث كرده و قسمها را به دو قسمت تقسيم مى كند:.
نـخـسـت مـى گـويـد: ((خـداوند شما را در برابر قسمهاى لغو مؤاخذه و مجازات نمى كند)) (لا يؤاخذكم اللّه باللغو فى ايمانكم ).
مـنـظـور از سـوگـنـد لـغو چنانكه مفسران و فقها گفته اند, سوگندهايى است كه داراى هدف مشخص نيست و از روى اراده و تصميم سر نمى زند.
قـسـم دوم از سـوگندها, سوگندهايى است كه از روى اراده و تصميم و بطورجدى ياد مى شود, دربـاره ايـن نـوع قـسـمـهـا, قـرآن در ادامـه آيه چنين مى گويد: ((خداوندشما را در برابر چنين سـوگـندهايى كه گره آن را محكم كرده ايد مؤاخذه مى كند وشمارا موظف به عمل كردن به آن مى سازد)) (ولكن يؤاخذكم بما عقدتم الا يمان ).
الـبته جدى بودن سوگند به تنهايى براى صحت آن كافى نيست بلكه بايدمحتواى سوگند لااقل يك امر مباح بوده باشد و بايد دانست كه سوگند جز به نام خدا معتبر نيست .
بـنابراين اگر كسى به نام خدا سوگند ياد كند واجب است به سوگند خودعمل كند و اگر آن را شـكـسـت كـفـاره دارد ((و كفاره چنين سوگندى (يكى از سه چيزاست : نخست ) اطعام ده نفر مسكين )) (فكفارته اطعام عشرة مساكين ).
منتها براى اين كه بعضى از اطلاق اين حكم چنين استفاده نكنند كه مى توان از هر نوع غذاى پست و كـم ارزشى براى كفاره استفاده كرد, تصريح مى كند كه ((اين غذا بايد لااقل يك غذاى حدوسط بوده باشد كه معمولا در خانواده خود از آن تغذيه مى كنيد)) (من اوسط ما تطعمون اهليكم ).
دوم : ((پوشاندن لباس , بر ده نفر نيازمند)) (اوكسوتهم ).
الـبـته ظاهر آيه اين است كه لباسى بوده باشد كه بطور معمول تن را بپوشاند وبر حسب فصول و مكانها و زمانها تفاوت پيدا مى كند.
در ايـن كـه آيـا از نـظـر كيفيت حداقل كافى است و يا در اينجا نيز بايد حدوسطمراعات شود, به مقتضاى اطلاق آيه هرگونه لباس كافى است .
سوم : ((آزاد كردن يك برده )) (او تحرير رقبة ).
امـا مـمـكـن اسـت كـسانى باشند كه قدرت بر هيچ يك از اينها نداشته باشند ولذا بعد از بيان اين دسـتـور مى فرمايد: ((آنهايى كه دسترسى به هيچ يك ندارند بايدسه روز, روزه بگيرند)) (فمن لم يجد فصيام ثلثة ايام ).
سـپـس بـراى تـاكيد مى گويد: ((كفاره سوگندهاى شما اين است كه گفته شد))(ذلك كفارة ايمانكم اذا حلفتم ).
ولـى بـراى ايـن كـه كـسـى تصور نكند با دادن كفاره , شكستن سوگندهاى صحيح حرام نيست مى گويد: ((سوگندهاى خود را حفظ كنيد)) (واحفظوا ايمانكم ).
و در پايان آيه مى فرمايد: ((اين چنين خداوند آياتش را براى شما بيان مى كند, تا شكر او را بگذاريد و در بـرابـر ايـن احـكـام و دستوراتى كه ضامن سعادت وسلامت فرد و اجتماع است , او را سپاس گوييد)) (كذلك يبين اللّه لكم آياته لعلكم تشكرون ).
آيـه 90ـ شـان نـزول : در تفاسير شيعه و اهل تسنن شان نزولهاى مختلفى در باره اين آيه ذكر شده اسـت كـه تقريبا با يكديگر شباهت دارند از جمله اين كه در((مسنداحمد)) و ((سنن ابى داود)) و ((نـسـائى )) و ((تـرمـذى )) چنين نقل شده است كه :عمر (كه طبق تصريح تفسير فى ظلال جلد سـوم , صـفـحـه33 , علاقه شديدى به نوشيدن شراب داشت ) دعا مى كرد, و مى گفت : خدايا بيان روشنى در مورد خمربراى ما بفرما, هنگامى كه آيه 219, سوره بقره (يسئلونك عن الخمر والميسر )نـازل شد پيامبر(ص ) آيه را براى او قرائت كرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى داد, ومى گفت : خـدايـا بـيـان روشنترى در اين زمينه بفرما, تا اين كه آيه 43 سوره نسا (ياايها الذين آمنوا لاتقربوا الصلوة وانتم سكارى ) نازل شد, پيامبر(ص ) آن را نيز بر اوخواند, باز به دعاى خود ادامه مى داد!.
تـا ايـن كه آيه مورد بحث كه صراحت فوق العاده اى در اين موضوع دارد, نازل گرديد, هنگامى كه پـيـامـبـر(ص ) آيـه را بر او خواند, گفت : انتهينا انتهينا ! ((از نوشيدن شراب خوددارى مى كنيم , خوددارى مى كنيم ))!.