بازگشت

بزرگترين ظلم


در تـعقيب برنامه كوبيدن همه جانبه ((شرك و بت پرستى )) در اين آيه باصراحت مى گويد: ((چه كـسـى ستمكارتر از مشركانى است كه بر خدا دروغ بسته وشريك براى او قرار داده و يا آيات او را تكذيب نموده اند)) (ومن اظلم ممن افترى على اللّه كذبا او كذب بياته ).
در حـقـيـقـت جمله اول اشاره به انكار توحيد است , و جمله دوم اشاره به انكار نبوت , و به راستى ظـلـمـى از ايـن بـالاتـر نـمـى شـود كه انسان جماد, بى ارزش و ياانسان ناتوانى را همتاى وجود نامحدودى قرار دهد كه بر سراسر جهان هستى حكومت مى كند.
((مـسلما هيچ ستمگرى روى سعادت و رستگارى نخواهد ديد)) (انه لايفلـح الظالمون ) مخصوصا چنين ستمگرانى كه ستم آنها همه جانبه است .
(آيـه 22)ـ در اين آيه پيرامون سرنوشت مشركان در رستاخيز بحث مى شود, تا روشن گردد آنها با اتـكـا به مخلوقات ضعيفى همچون بتها نه آرامشى براى خود در اين جهان فراهم ساختند و نه در جـهـان ديـگـر, مى گويد: ((آن روز كه همه اينها را يكجا مبعوث مى كنيم به مشركان مى گوييم معبودهاى ساختگى شما كه آنها را شريك خدا مى پنداشتيد كجا هستند)) ؟ (ويوم نحشرهم جميعا ثـم نـقـول لـلـذيـن اشـركـوا ايـن شركؤكم الذين كنتم تزعمون ) چرا به يارى شما نمى شتابند ؟ چراهيچ گونه اثرى از قدرت نمايى آنها در اين عرصه وحشتناك ديده نمى شود؟.
(آيـه 23)ـ آنها در بهت و حيرت و وحشت عجيبى فرو مى روند ((سپس پاسخى در برابر اين سؤال نـدارنـد جـز ايـن كـه سـوگـند ياد كنند, مى گويند به خداوندى كه پروردگار ماست قسم , ما هـيـچ گـاه مشرك نبوديم )) به گمان اين كه در آنجا نيزمى توان حقايق را انكار كرد (ثم لم تكن فتنتهم الا ان قالوا واللّه ربنا ما كنا مشركين ).
(آيـه 24)ـ در ايـن آيـه بـراى اين كه مردم از سرنوشت رسواى اين افراد عبرت گيرندمى گويد: ((درسـت تـوجه كن ببين اينها كارشان به كجا مى رسد كه بكلى از روش ومسلك خويش بيزارى جـسـتـه و آن را انـكـار مى كنند و حتى به خودشان نيز دروغ مى گويند)) (انظر كيف كذبوا على انـفـسـهـم ) ((و تـمـام تـكـيـه گـاهـهايى كه براى خودانتخاب كرده بودند و آنها را شريك خدا مـى پـنـداشـتـنـد هـمه را از دست مى دهند ودستشان به جايى نمى رسد)) (وضل عنهم ما كانوا يفترون ).
(آيه 25).