بازگشت

مردگان زنده نما


ين آيه و آيه بعد دنباله دلدارى و تسلى دادن به پيامبر است كه در آيات قبل گذشت .
از آنـجـا كـه فـكـر و روح پيامبر(ص ) از گمراهى و لجاجت مشركان زياد ناراحت وپريشان بود, و عـلاقـه داشـت بـا هر وسيله اى كه شده آنها را به صف مؤمنان بكشاند,خداوند مى فرمايد: ((اگر اعـراض و روگردانى زياد آنها بر تو سخت و سنگين است چنانچه بتوانى اعماق زمين را بشكافى و در آن نـقـبـى بزنى و جستجو كنى و يانردبانى به آسمان بگذارى و اطراف آسمانها را نيز جستجو كـنـى و آيـه و نشانه ديگرى براى آنها بياورى چنين كن )) ولى بدان آنان به قدرى لجوجند كه باز ايـمان نخواهند آورد (وان كان كبر عليك اعراضهم فان استطعت ان تبتغى نفقا فى الا رض او سلما فى السم فتاتيهم باية ).
خـداوند با اين جمله به پيامبر خود مى فهماند كه هيچ گونه نقصى در تعليمات ودعوت و تلاش و كـوشـش تـو نـيـسـت , بـلـكـه نقص از ناحيه آنها است , آنها تصميم گرفته اند حق را نپذيرند لذا هيچ گونه كوششى اثر نمى بخشد, نگران مباش !.
ولـى بـراى ايـن كـه كـسى توهم نكند كه خداوند قادرنيست آنها را وادار به تسليم كند, بلافاصله مـى فـرمايد: ((اگر خدا بخواهد مى تواند همه آنها را بر هدايت مجتمع كند)) يعنى وادار به تسليم در برابر دعوت تو و اعتراف به حق و ايمان كند(ولو شاللّه لجمعهم على الهدى ).
ولـى روشـن اسـت كـه ايـن چنين ايمان اجبارى بيهوده است , آفرينش بشر براى تكامل بر اساس اخـتيار و آزادى اراده مى باشد, تنها در صورت آزادى اراده است كه ارزش ((مؤمن )) از ((كافر)) و ((نيكان )) از((بدان )) شناخته مى شود.
سپس مى گويد: ((اينها را براى اين گفتيم كه تو از جاهلان نباشى )) (فلا تكونن من الجاهلين ).
يـعنى : بيتابى مكن و صبر و استقامت را از دست مده و بيش از اندازه خود رابه خاطر كفر و شرك آنها ناراحت مكن و بدان راه همين است كه تو مى پيمايى .
شك نيست كه پيامبراز اين حقايق با خبر بود, اما خداوند اينها را به عنوان يادآورى و دلدارى براى پيامبرش بازگو مى كند. (آيـه 36)ـ در ايـن آيـه بـراى تكميل اين موضوع و دلدارى بيشتر به پيامبر(ص )مى گويد: ((تنها كـسـانـى كـه گـوش شنوا دارند دعوت تو را اجابت مى كنند ومى پذيرند)) (انما يستجيب الذين يـسـمعون ) ((و اما آنها كه عملا در صف مردگانندايمان نمى آورند, تا زمانى كه خداوند آنها را در روز قيامت برانگيزاند و به سوى اوبازگشت كنند)) (والموتى يبعثهم اللّه ثم اليه يرجعون ).
آن روز است كه با مشاهده صحنه هاى رستاخيز ايمان مى آورند, ولى ايمانشان هم سودى ندارد.
(آيـه 37)ـ در ايـن آيـه يـكى از بهانه جوييهاى مشركان مطرح شده است ,بطورى كه در بعضى از روايـات آمـده جـمـعـى از رؤسـاى قـريش هنگامى كه از معارضه و مقابله با قرآن عاجز ماندند به پيامبر(ص ) گفتند: اينها فايده ندارد اگر راست مى گويى معجزاتى همانند عصاى موسى , و ناقه صالح , براى ما بياور.
قـرآن در ايـن بـاره مى گويد: ((آنها گفتند: چرا آيه و معجزه اى از طرف پروردگاربر اين پيامبر نازل نشده است )) ؟ ! (وقالوا لولا نزل عليه آية من ربه ).
روشـن اسـت كـه آنها اين پيشنهاد را از روى حقيقت جويى نمى گفتند, زيراپيامبر(ص ) به اندازه كافى براى آنها معجزه آورده بود.
لـذا قرآن در پاسخ آنها مى گويد: ((به آنها بگو: خداوند قادر است آيه ومعجزه اى (كه شما پيشنهاد مى كنيد) بر پيامبر خود نازل كند)) (قل ان اللّه قادر على ان ينزل آية ).
ولى اين كار يك اشكال دارد كه غالب شما از آن بى خبريد و آن اين كه اگر به اين گونه تقاضاها كه از سر لجاجت مى كنيد ترتيب اثر داده شود سپس ايمان نياوريدهمگى گرفتار مجازات الهى شده , نابود خواهيد گشت , زيرا اين نهايت بى حرمتى نسبت به ساحت مقدس پروردگار و فرستاده او و آيـات و مـعـجـزات اوسـت , لذا درپايان آيه مى فرمايد ((ولى اكثر آنها نمى دانند)) (ولكن اكثرهم لايعلمون ).
(آيه 38)ـ اين آيه به دنبال آيات گذشته كه در باره مشركان بحث مى كرد وآنها را به سرنوشتى كه در قـيـامت دارند متوجه مى ساخت , سخن از ((حشر)) ورستاخيز عمومى تمام موجودات زنده , و تـمام انواع حيوانات به ميان آورده ,نخست مى گويد: ((هيچ جنبنده اى در زمين , و هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پروازمى كند نيست مگر اين كه امتهايى همانند شما هستند)) (وما من دابة فى الا رض ولاطئر يطير بجناحيه الا امم امثالكم ).
و بـه ايـن ترتيب هر يك از انواع حيوانات و پرندگان براى خود امتى هستندهمانند انسانها يعنى : آنها نيز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراك هستند, خدارا مى شناسند و به اندازه توانايى خود او را تسبيح و تقديس مى گويند, اگر چه فكرآنها در سطحى پايين تر از فكر و فهم انسانهاست .
سـپـس در جـمـلـه بـعـد مى گويد: ((ما در اين كتاب هيچ چيز را فروگذار نكرديم ))(ما فرطنا فى الكتاب من شى ).
و در پـايـان آيـه مـى گـويـد ((تـمام آنهابه سوى خدا در رستاخيز جمع مى شوند))(ثم الى ربهم يحشرون ).
روى ايـن جـهـت آيـه بـه مشركان اخطار مى كند خداوندى كه تمام اصناف حيوانات راآفريده , و نـيـازمـنديهاى آنها را تامين كرده , و مراقب تمام افعال آنهاست و براى همه رستاخيزى قرار داده , چگونه ممكن است براى شما حشر و رستاخيزى قرار ندهد وبه گفته بعضى از مشركان چيزى جز زندگى دنيا و حيات و مرگ آن در كار نباشد.