بازگشت

اصرار بيجا


در ايـن آيـه و دو آيـه بـعد همچنان روى سخن به مشركان و بت پرستان لجوج است ـهمانطور كه بـيشتر آيات اين سوره نيز همين بحث را دنبال مى كندـ لحن اين آيات چنان است كه گويا آنها از پيامبر دعوت كرده بودند به آئينشان گرايش پيداكند, پيامبر(ص ) مامور مى شود كه به آنها ((بگو: من از پرستش كسانى كه غير از خدامى خوانيد نهى شده ام )) (قل انى نهيت ان اعبد الذين تدعون من دون اللّه ).
سـپـس مـى فـرمـايد: ((بگو: اى پيامبر ! من پيروى از هوى و هوسهاى شمانمى كنم )) (قل لا اتبع اهواكم ) و اين پاسخ روشنى به پيشنهاد بى اساس آنهاست وآن اين كه بت پرستى هيچ دليل منطقى ندارد.
و در آخـريـن جـمـلـه براى تاكيد بيشتر مى گويد: ((اگر من چنين كارى را كنم مسلما گمراه شده ام و از هدايت يافتگان نخواهم بود)) (قد ضللت اذا وم انا من المهتدين ).
(آيـه 57)ـ در ايـن آيه پاسخ ديگرى به آنها مى دهد و آن اين كه ((من بينه ودليل روشنى از طرف پـروردگـارم دارم اگـرچـه شـمـا آن را نپذيرفته و تكذيب كرده ايد))(قل انى على بينة من ربى وكذبتم به ).
خـلاصـه در ايـن آيـه نيز پيامبر(ص ) مامور است روى اين نكته تكيه كند كه مدرك من در مساله خـداپرستى و مبارزه با بت كاملا روشن و آشكار مى باشد و انكار وتكذيب شما چيزى از اهميت آن نمى كاهد.
سپس به يكى از بهانه جوييهاى آنها اشاره مى كند و آن اين كه آنها مى گفتند اگرتو بر حق هستى كـيفرهايى كه ما را به آن تهديد مى كنى زودتر بياورS( پيامبر(ص ) درپاسخ آنها مى فرمايد: ((آنچه را شما در باره آن عجله داريد به دست من نيست )) (ماعندى ما تستعجلون به ).
((تمام كارها و فرمانها همه به دست خداست )) (ان الحكم الا للّه ).
يـعنى : هرگونه فرمان در عالم آفرينش و تكوين و در عالم احكام دينى وتشريع به دست خداست , هـمچنين هر منصبى اعم از رهبرى الهى و قضاوت وحكميت به كسى سپرده شده است آن هم از ناحيه پروردگار است .
و بعد به عنوان تاكيد مى گويد: ((اوست كه حق را از باطل جدا مى كند و اوبهترين جداكنندگان حق از باطل است )) (يقص الحق وهو خير الفاصلين ).
زيـرا كسى كه علمش از همه بيشتر و قدرت كافى براى اعمال علم و دانش خود نيز داشته باشد او بهترين جداكنندگان حق از باطل است .
(آيـه 58)ـ در ايـن آيـه بـه پـيـامبر دستور مى دهد كه در برابر مطالبه عذاب وكيفر از ناحيه اين جمعيت لجوج و نادان به آنها ((بگو: اگر آنچه را كه شما با عجله ازمن مى طلبيد در قبضه قدرت مـن بـود و مـن بـه درخواست شما ترتيب اثر مى دادم كارمن با شما پايان گرفته بود)) (قل لو ان عندى ما تستعجلون به لقضى الا مر بينى وبينكم ).
امـا بـراى ايـن كـه تـصـور نـكنند مجازات آنها به دست فراموشى سپرده شده درپايان مى گويد: ((خـداوند از همه كس بهتر ستمكاران و ظالمان را مى شناسد و به موقع آنها را كيفر خواهد داد)) (واللّه اعلم بالظالمين ).
(آيه 59).