بازگشت

محرمات بر يهود


در ايـن آيه اشاره به قسمتى از محرمات بر يهود مى كند تا روشن شود, كه احكام مجعول و خرافى بـت پـرسـتـان نـه با آيين اسلام سازگار است و نه با آيين يهود,(و نه با آيين مسيح كه معمولا در احكامش از آيين يهود پيروى مى كند) لذا نخست مى گويد: ((بر يهوديان , هر حيوان ناخن دارى را حرام كرديم )) (وعلى الذين هادواحرمنا كل ذى ظفر).
بنابراين , تمام حيواناتى كه ((سم چاك )) نيستند اعم از چهارپايان يا پرندگان , بريهود تحريم شده بود.
سـپس مى فرمايد: ((پيه و چربى موجود در بدن گاو و گوسفند را نيز بر آنهاحرام كرده بوديم )) (ومن البقر والغنم حرمنا عليهم شحومهما).
و بـه دنـبـال آن , سـه مـورد را استثنا مى كند, نخست ((چربيهايى كه در پشت اين دو حيوان قرار دارد)) (الا ما حملت ظهورهما) ((و چربيهايى كه در پهلوها و لابلاى امعا قرار گرفته )) (اوالحوايا) ((و چربيهايى كه با استخوان آميخته شده است )) (او مااختلط بعظم ).
ولى در پايان آيه تصريح مى كند كه اينها در حقيقت بر يهود حرام نبود, ((امابه خاطر ظلم و ستمى كـه مى كردند, از اين گونه گوشتها و چربيها كه مورد علاقه آنهابود به حكم خدا محروم شدند)) (ذلك جزيناهم ببغيهم ).
و براى تاكيد اضافه مى كند: ((اين يك حقيقت است و ما راست مى گوييم ))(وانا لصادقون ).
(آيـه 147)ـ از آنـجـا كـه لـجـاجـت يـهود و مشركان روشن بوده و امكان داشته پافشارى كنند و پيامبر(ص ) را تكذيب نمايند, در اين آيه خداوند به پيامبرش دستورمى دهد كه ((اگر تو را تكذيب كـنند به آنها بگو: پروردگارتان رحمت وسيع و پهناورى دارد)) (فان كذبوك فقل ربكم ذورحمة واسعة ).
و شـمـا را زود مـجازات نمى كند بلكه مهلت مى دهد, شايد از اشتباهات خودبرگرديد و از كرده خود پشيمان شويد و به سوى خدا باز آييد.
ولـى اگـر از مـهـلت الهى باز هم سؤاستفاده كنيد, و به تهمتهاى نارواى خودادامه دهيد, بدانيد كـيـفـر خداوند قطعى است , و سرانجام دامان شما را خواهدگرفت , زيرا ((مجازات او از جمعيت مجرمان دفع شدنى نيست )) (ولا يرد باسه عن القوم المجرمين ).
ايـن آيـه بـه خوبى عظمت تعليمات قرآن را روشن مى سازد كه بعد از شرح اين همه خلافكاريهاى يـهود و مشركان , باز آنها را فورا تهديد به عذاب نمى كند بلكه نخست با تعبيرهاى آكنده از محبت راه بـازگـشـت را به سوى آنها گشوده , تا تشويق شوند وبه سوى حق بازگردند, اما براى اين كه رحـمـت پـهـناور الهى باعث جرات و جسارت و طغيان آنان نگردد, و دست از لجاجت بردارند در آخرين جمله آنها را تهديد به مجازات قطعى خدا مى كند.
(آيه 148).