بازگشت

انتظارات بيجا و محال


در آيات گذشته اين حقيقت بيان شد كه ما حجت را بر مشركان تمام كرديم و كتاب آسمانى يعنى قرآن را براى هدايت همگان فرستاديم اين آيه مى گويد: امااين افراد لجوج به اندازه اى در كار خود سـرسـختند, كه اين برنامه روشن نيز در آنهاتاثير نمى كند, گويا انتظار نابودى خويش , يا از ميان رفتن آخرين فرصت , و يا انتظارامور محالى را مى كشند.
نـخـسـت مـى گويد: ((آيا آنها جز اين انتظار دارند كه فرشتگان مرگ به سراغشان بيايند)) ! (هل ينظرون الا ان تاتيهم الملا ئكة ).
((يـا ايـن كـه پـروردگارت به سراغ آنها بيايد)) و او را ببينند, و ايمان بياورند !! (اوياتى ربك ) در حقيقت آنها انتظار امر محالى را مى كشند.
سـپس مى گويد: ((يا اين كه بعضى از آيات و نشانه هاى پروردگار (كه در آستانه رستاخيز و پايان جهان , واقع مى شود, و به دنبال آن درهاى توبه بسته خواهد شد)انجام گيرد)) (او ياتى بعض آيات ربك ).
و بـه دنبال آن اضافه مى كند: ((آن روز كه چنين آيات صورت پذيرد, ايمان آوردن افرادى كه قبلا ايـمـان نياورده اند و آنها كه عمل نيكى انجام نداده اند, پذيرفته نخواهد شد)) (يوم ياتى بعض آيات ربـك لا يـنفع نفسا ايمانها لم تكن آمنت من قبل او كسبت فى ايمانها خيرا) و درهاى توبه به روى آنان بسته مى شود, زيرا توبه وايمان در آن هنگام , صورت اجبارى و اضطرارى به خود مى گيرد, و ارزش ايمان وتوبه اختيارى را نخواهد داشت .
در پـايـان آيـه با لحنى تهديدآميز به اين افراد لجوج مى گويد: ((اكنون كه شماچنين انتظارى را داريد در انتظار خويش بمانيد, ما هم در انتظار (كيفر دردناك شما)خواهيم بود)) (قل انتظروا انا منتظرون ).
از نكات جالبى كه از آيه فوق استفاده مى شود اين است كه راه نجات را درايمان , آن هم ايمانى كه در پرتو آن اكتساب خيرى شود و اعمال نيك انجام گيرد,معرفى مى كند.
(آيه 159).