بازگشت

تفسيرسودپرستي يهود


ـ نـخست مى فرمايد: ((به آياتى كه بر پيامبراسلام (ص ) نازل شده ايمان بياوريد, آياتى كه هماهنگ بـا اوصـافـى اسـت كـه در تورات شما آمده است )) (وآمنوابم انـزلت مصدقا لما معكم ) اكنون كه مـى بينيد صفات اين پيامبر و ويژگيهاى قرآن كاملا منطبق بر بشاراتى است كه در كتب آسمانى شما آمده و هماهنگى همه جانبه با آن دارد چرا به آن ايمان نمى آوريد؟.
سـپـس مـى گويد: ((شما نخستين كسى نباشيد به اين كتاب آسمانى كفرمى ورزيد و آن را انكار مى كنيد)) (ولاتكونوا اول كافر به ).
يعنى اگر مشركان و بت پرستان عرب , كافر شوند زياد عجيب نيست , عجيب كفر و انكار شما است چـرا كـه اهـل كـتابيد و در كتاب آسمانى شما اين همه بشارات درباره ظهور چنين پيامبرى داده شده !.
آرى ! بـسـيارى از يهوديان اصولا مردمى لجوجند, و اگر اين لجاجت نبود بايدآنها خيلى زودتر از ديگران ايمان آورده باشند.
در سـومـيـن جـمـله مى گويد: ((شما آيات مرا به بهاى اندكى نفروشيد)) و آن را بايك ميهمانى ساليانه معاوضه نكنيد (ولا تشتروا بياتى ثمنا قليلا ).
و در چـهـارمـين دستور مى گويد: تنها از من بپرهيزيد)) (واياى فاتقون ) از اين نترسيد كه روزى شما قطع شود و از اين نترسيد كه جمعى از متعصبان يهود بر ضدشما سران قيام كنند, تنها از من يعنى از مخالفت فرمان من بترسيد.
(آيـه42 )ـ در پنجمين دستور مى فرمايد: ((حق را با باطل نياميزيد)) تا مردم به اشتباه بيفتند (ولا تلبسواالحق بالباطل ).
و در شـشمين دستور از كتمان حق نهى كرده مى گويد: ((حق را مكتون نداريددر حالى كه شما مى دانيد و آگاهيد)) (وتكتموا الحق وانـتم تعلمون ).
(آيه 43)ـ و بالاخره هفتمين و هشتمين و نهمين دستور را به اين صورت بازگو مى كند: ((نماز را بـه پـا داريد, زكات را ادا كنيد, و (عبادت دستجمعى رافراموش ننماييد) با ركوع كنندگان ركوع نماييد)) (واقيموا الصلوة وآتوا الزكوة واركعوا مع الركعين ).
جالب اين كه نمى گويد: نماز بخوانيد, بلكه مى گويد: اقيموا الصلوة (نماز رابه پا داريد) يعنى تنها خـودتـان نـمـازخوان نباشيد, بلكه چنان كنيد كه آيين نماز درجامعه انسانى برپا شود, و مردم با عشق و علاقه به سوى آن بيايند.
در حـقـيـقت در اين سه دستور اخير, نخست پيوند فرد با خالق (نماز) بيان شده , و سپس پيوند با مخلوق (زكات ) و سرانجام پيوند دستجمعى همه مردم با هم در راه خدا!.
(آيه 44) ـ.