بازگشت

((من و ((سلوي )) چيست ؟


بـعضى از مفسران احتمال داده اند كه ((من )) يك نوع عسل طبيعى بوده كه بنى اسرائيل در طول حـركت خود در آن بيابان به مخازنى از آن مى رسيدند, چرا كه در حواشى بيابان تيه , كوهستانها و سنگلاخهايى وجود داشته كه نمونه هاى فراوانى از عسل طبيعى در آن به چشم مى خورده است .
ايـن تـفـسـير به وسيله تفسيرى كه بر عهدين (تورات و انجيل ) نوشته شده تاييدمى شود آنجا كه مـى خوانيم : ((اراضى مقدسه به كثرت انواع گلها و شكوفه ها معروف است , و بدين لحاظ است كه جماعت زنبوران همواره در شكاف سنگها و شاخ ‌درختان و خانه هاى مردم مى نشينند, بطورى كه فقيرترين مردم عسل را مى توانندخورد)) ((11)).
در مورد ((سلوى )) بعضى مفسران آن را يك نوع پرنده دانسته اند, كه از اطراف بطور فراوان در آن سـرزمـيـن مـى آمـده , در تـفسيرى كه بعضى از مسيحيان به عهدين نوشته اند تاييد اين نظريه را مى بينيم آنجا كه مى گويد:.
بدان كه ((سلوى )) از آفريقا بطور زياد حركت كرده به شمال مى روند كه درجزيره كاپرى , 16 هزار از آنـهـا را در يـك فـصل صيد نمودند اين مرغ از راه درياى قلزم آمده , خليج عقبه و سوئز را قطع نموده , در شبه جزيره سينا داخل مى شود, واز كثرت تعب و زحمتى كه در بين راه كشيده است به آسانى با دست گرفته مى شود,و چون پرواز نمايد غالبا نزديك زمين است ((12)).
از ايـن نوشته نيز استفاده مى شود كه مقصود از ((سلوى )) همان پرنده مخصوص پرگوشتى است كه شبيه و اندازه كبوتر است .
(آيه 58) ـ.