بازگشت

اين دو بهشت در انتظار خائفان است


در ايـنـجـا دوزخـيـان را به حال خود رها كرده , به سراغ بهشتيان مى رود, و ازنعمتهاى دلپذير و بـى نـظير و شوق انگيز بهشت قسمتهائى را برمى شمرد, تا درمقايسه با كيفرهاى شديد و دردناك دوزخيان اهميت هركدام روشنتر گردد.
مـى فـرمايد: ((براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ بهشتى است ))(ولمن خاف مقام ربه جنتان ).
خوف از پروردگار سرچشمه هاى مختلفى دارد: گاه همان اعمال ناپاك وافكار آلوده است , و گاه بـراى مقربان , به خاطر قرب به ذات پاكش كمترين ترك اولى و غفلت مايه وحشت آنهاست , و گاه بـدون هـمـه ايـنـها هنگامى كه تصور آن ذات نامحدود و عظمت بى انتها را مى كنند در مقابل او احـسـاس حـقارت كرده و حالت خوف به آنها دست مى دهد, اين خوفى است كه از نهايت معرفت پروردگار حاصل مى شود و مخصوص عارفان و مخلصان درگاه اوست .
(آيه )ـ باز به دنبال اين نعمت بزرگ همگان را مخاطب ساخته , مى گويد:((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟! (فباى آلا ربكما تكذبان ).
(آيه )ـ سپس در توصيف اين دو بهشت مى افزايد: ((داراى انواع نعمتها ودرختان پرطراوت است )) (ذواتا افنان ).
(آيه )ـ و به دنبال اين نعمت باز همان سؤال تكرار مى شود كه : ((كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟! (فباى آلا ربكما تكذبان ).
(آيـه )ـ از آنجا كه يك باغ سرسبز و خرم و پرطراوت , علاوه بر درختان ,بايد چشمه هاى آب جارى داشـتـه بـاشـد در اين آيه مى افزايد: ((در آن دو (بهشت ) دوچشمه هميشه جارى است )) (فيهما عينان تجريان ).
(آيه )ـ باز در برابر اين نعمت همان سؤال مطرح مى شود: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد)) (فباى آلا ربكما تكذبان ).
(آيـه )ـ در ايـن آيـه كه نوبت به ميوه هاى اين دو باغ بهشتى مى رسد,مى فرمايد: ((در آن دو از هر ميوه اى دو نوع وجود دارد)) هريك از ديگرى بهتر (فيهمامن كل فاكهة زوجان ).
نوعى كه در دنيا نمونه آن را ديده ايد, و نوعى كه هرگز شبيه و نظير آن را دراين جهان نديده ايد.
(آيـه )ـ بـاز مى افزايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكارمى كنيد))؟ (فباى آلا ربكما تكذبان ).
(آيـه )ـ در آيـات پيشين سه قسمت از ويژگيهاى اين دو باغ بهشتى مطرح شد, اكنون به ويژگى چـهـارم پرداخته , مى فرمايد: ((اين در حالى است كه آنها برفرشهائى تكيه كرده اند با آسترهائى از ديبا و ابريشم )) (متكئين على فرش بطائنهامن استبرق ).
اين تعبير نشانه آرامش كامل روح بهشتيان است .
در ايـنـجا گران قيمت ترين پارچه اى كه در دنيا تصور مى شود آستر اين فرشهاذكر شده , اشاره به اين كه قسمت روئين آن چيزى است كه از لطافت و زيبائى وجذابيت در وصف نمى گنجد.
و بـالاخـره در پـنـجـمين نعمت به چگونگى نعمتهاى اين باغ بهشتى اشاره كرده , مى گويد: ((و ميوه هاى رسيده آن دو باغ بهشتى در دسترس است )) (وجنى الجنتين دان ).
آرى ! زحمتى كه معمولا در چيدن ميوه هاى دنيا وجود دارد در آنجا به هيچ وجه نيست .
(آيه )ـ و باز همگان را در اينجا مخاطب ساخته , مى گويد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلا ربكما تكذبان ).