بازگشت

گناهان زنگار دلهاست


قـرآن در ايـن آيـه بـار ديگر به ريشه اصلى طغيان و سركشى آنها اشاره كرده ,مى افزايد: ((چنين نـيـسـت كـه آنـها مى پندارند, بلكه اعمالشان چون زنگارى بردلهاشان نشسته )) واز درك حقيقت وامـانـده اند (كلا بل ران على قلوبهم مـا كانوايكسبون ) چرا كه نور وصفاى نخستين را كه به حكم فطرت خداداد در آن بوده گرفته , به همين دليل پرتو انوار وحى در آن منعكس نمى گردد!.
در حـديـثى از پيغمبراكرم (ص ) مى خوانيم : ((هنگامى كه بنده گناه كند, نكته سياهى در قلب او پـيدا مى شود, اگر توبه كند, و از گناه دست بردارد و استغفار نمايدقلب او صيقل مى يابد, و اگر بـاز هم به گناه برگردد سياهى افزون مى شود, تا تمام قلبش را فرا مى گيرد, اين همان زنگارى است كه در آيه ((كلا بل ران على قلوبهم مـاكانوا يكسبون )) به آن اشاره شده )).
(آيـه )ـ در ايـن آيه مى افزايد: ((چنين نيست كه مى پندارند, بلكه آنها در آن روز از پروردگارشان محجوبند)) (كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون ).
و ايـن دردناك ترين مجازات آنهاست , همان گونه كه لقاى معنوى پروردگار,وحضور در بارگاه قرب او براى ابرار و نيكان بالاترين موهبت و لذتبخش ترين نعمت است .
(آيه )ـ ((سپس آنها به يقين وارد دوزخ مى شوند)) و ملازم آن هستند (ثم انهم لصالوا الجحيم ).
ايـن ورود در آتـش نـتـيجه محجوب بودن از پروردگار است , و اثرى است كه ازآن جدا نيست , و بطور مسلم آتش محروميت از ديدار حق , از آتش دوزخ هم سوزانتر است !.
(آيـه )ـ و در ايـن آيـه مـى فـرمايد: ((سپس به آنها گفته مى شود: اين همان چيزى است كه آن را تكذيب مى كرديد))! (ثم يقال هذا الذى كنتم به تكذبون ).
ايـن سـخـن بـه عـنـوان توبيخ و ملامت و سرزنش به آنها گفته مى شود و عذابى است روحانى و شكنجه اى است معنوى براى اين گروه خيره سر و لجوج .