بازگشت

اين آب و آتش از كيست ؟


در ايـنـجـا اشـاره بـه ششمين و هفتمين دليل معاد, در اين بخش از آيات سوره واقعه مى كند كه بيانگر قدرت خداوند بر همه چيز و بر احياى مردگان است .
نخست مى فرمايد: ((آيا به آبى كه مى نوشيد انديشيده ايد))؟ (افرايتم الماالذى تشربون ).
(آيه )ـ ((آيا شما آن را از ابر نازل مى كنيد؟ يا ما نازل مى كنيم ))؟ (انتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون ).
ايـن آيـات وجـدان انسانها را در برابر يك سلسله سؤالها قرار مى دهد و از آنهااقرار مى گيرد, و در واقـع مـى گـويـد: آيا درباره اين آبى كه مايه حيات شماست وپيوسته آن را مى نوشيد هرگز فكر كرده ايد؟.
اگر مى بينيم در آيات فوق فقط روى آب نوشيدنى تكيه شده و از تاثير آن درمورد حيات حيوانات و گـيـاهـان سـخنى به ميان نيامده به خاطر اهميت فوق العاده آب براى حيات خود انسان است , به علاوه در آيات قبل اشاره اى به مساله زراعت شده بود و نيازى به تكرار نبود.
(آيه )ـ سرانجام در اين آيه براى تكميل همين بحث مى افزايد: ((هرگاه بخواهيم اين آب گوارا را تلخ و شور قرار مى دهيم )) (لونشا جعلناه اجاجا).
((پس چرا شكر نمى كنيد))؟ (فلولا تشكرون ).
آرى ! اگـر خـدا مـى خـواست به املاح محلول در آب نيز اجازه مى داد كه همراه ذرات آب تبخير شـونـد, و دوش بـه دوش آنها به آسمان صعود كنند, و ابرهائى شور وتلخ تشكيل داده , قطره هاى بـارانى درست همانند آب دريا شور و تلخ فرو ريزند! امااو به قدرت كامله اش اين اجازه را به املاح نـداد, نـه تنها املاح در آب , بلكه ميكربهاى موذى و مضر و مزاحم نيز اجازه ندارند همراه بخارات آب بـه آسـمان صعود كنند, و دانه هاى باران را آلوده سازند به همين دليل قطرات باران ـهرگاه هواآلوده نباشدـ خالصترين , پاكترين , و گواراترين آبهاست .
(آيـه )ـ سـرانجام به هفتمين و آخرين دليل معاد در اين سلسله آيات مى رسيم و آن آفرينش آتش اسـت , آتشى كه از مهمترين ابزار زندگى بشر, ومؤثرترين وسيله در تمام صنايع است , مى فرمايد: ((آيا درباره آتشى كه مى افروزيدفكر كرده ايد))؟ (افرايتم النار التى تورون ).
(آيه )ـ ((آيا شما درخت آن را آفريده ايد يا ما آفريده ايم ))؟ (انتم انشاتم شجرتها ام نحن المنشئون ).
(آيـه )ـ در ايـن آيه براى تاكيد بحثهاى فوق مى افزايد: ((ما آن را وسيله يادآورى (براى همگان ) و وسيله زندگى براى مسافران قرار داده ايم )) (نحن جعلناهاتذكرة ومتاعا للمقوين ).
بـازگـشـت آتـش از درون درخـتـان سـبز از يك سو يادآور بازگشت روح به بدنهاى بى جان در رسـتـاخيز است , و از سوى ديگر اين آتش تذكرى است نسبت به آتش دوزخ , چرا كه طبق حديثى پـيـغـمبر گرامى اسلام (ص ) فرمود: ((اين آتشى كه برمى افروزيد يك جز از هفتاد جز آتش دوزخ است ))!.
تعبير ((متاعا للمقوين )) اشاره كوتاه و پرمعنى به فوائد دنيوى اين آتش است .
(آيـه )ـ در ايـن آيـه بـه عـنـوان نـتيجه گيرى مى فرمايد: ((حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن )) واورا پاك ومنزه بشمار (فسبح باسم ربك العظيم ).
آرى ! خـداونـدى كـه ايـن همه نعمت را آفريده , و هركدام يادآور توحيد و معادو قدرت و عظمت اوست شايسته تسبيح و تنزيه از هرگونه عيب و نقص است .
اوهـم ((رب ))اسـت وپروردگار, وهم ((عظيم ))است وقادر ومقتدر گرچه مخاطب در اين جمله پيامبر(ص ) است ولى ناگفته پيداست كه منظور همه انسانها مى باشد.