بازگشت

تنها پاكان به حريم قرآن راه مي يابند


در تـعـقـيب بحثهاى فراوانى كه در آيات قبل با ذكر هفت دليل درباره معاد آمددر اينجا سخن از اهميت قرآن مجيد است , چرا كه مساله نبوت و نزول قرآن بعد ازمساله مبدا و معاد مهمترين اركان اعتقادى را تشكيل مى دهد.
نخست با يك سوگند عظيم سخن را شروع كرده , مى فرمايد: ((سوگند به جايگاه ستارگان )) و محل طلوع و غروب آنها (فلا اقسم بمواقع النجوم ).
هـنـگـامى كه به اين نكته توجه كنيم كه طبق گواهى دانشمندان تنها در كهكشان ما حدود يك هـزار مـيـلـيون ستاره وجود دارد! و در جهان , كهكشانهاى زيادى موجوداست كه هركدام مسير خاصى دارند, به اهميت اين سوگند قرآن آشناتر مى شويم .
(آيـه )ـ و بـه همين دليل در اين آيه مى افزايد: ((و اين سوگندى است بسياربزرگ اگر بدانيد)) (وانه لقسم لو تعلمون عظيم ).
و ايـن خـود يـك اعـجـاز عـلـمـى قـرآن مـحسوب مى شود كه در عصرى كه شايدهنوز عده اى مـى پـنـداشتند ستارگان ميخهاى نقره اى هستند كه بر سقف آسمان كوبيده شده اند! يك چنين بـيـانـى , آن هـم در محيطى كه به حق محيط جهل و نادانى محسوب مى شد از يك انسان عادى محال است صادر شود.
(آيـه )ـ اكنون ببينيم اين قسم عظيم براى چه منظورى ذكر شده ؟ آيه موردبحث پرده از روى آن برداشته , مى گويد: ((آن (چه محمد(ص ) آورده ) قرآن كريمى است )) (انه لقرآن كريم ).
و بـه ايـن تـرتـيـب به مشركان لجوج كه پيوسته اصرار داشتند اين آيات نوعى ازكهانت است , و يا ـالـعـيـاذباللّه ـ سخنانى است جنون آميز, يا همچون اشعار شاعران ,يا از سوى شياطين است , پاسخ مى گويد: كه اين وحى آسمانى است و سخنى است كه آثار و عظمت و اصالت از آن ظاهر و نمايان است , و محتواى آن حاكى ازمبدا نزول آن مى باشد.
آرى ! هم گوينده قرآن , كريم است , و هم خود قرآن , و هم آورنده آن , و هم اهداف قرآن كريم است .
(آيه )ـ سپس به توصيف دوم اين كتاب آسمانى پرداخته , مى افزايد: اين آيات ((در كتاب محفوظى جاى دارد)) (فى كتاب مكنون ).
در همان ((لوح محفوظ)) در ((علم خدا)) كه از هرگونه خطا و تغيير و تبديل محفوظ است .
(آيـه )ـ و در سومين توصيف مى فرمايد: ((اين كتاب را ((جز پاكان نمى توانند به آن دست زنند)) [ دست يابند] (لا يمسه الا المطهرون ).
بـسـيارى از مفسران به پيروى از رواياتى كه از امامان معصوم (ع ) وارد شده اين آيه را به عدم جواز مس كتابت قرآن بدون غسل و وضو تفسير كرده اند.
از سـوى ديـگـر حـقـايـق و مفاهيم عالى قرآن را جز پاكان درك نمى كنند وحداقل پاكى كه روح ((حـقـيقت جوئى )) است براى درك حداقل مفاهيم آن لازم است , و هرقدر پاكى و قداست بيشتر شود درك انسان از مفاهيم قرآن و محتواى آن افزون خواهد شد.
(آيـه )ـ در چـهـارمـيـن و آخرين توصيف از قرآن مجيد مى فرمايد: اين قرآن ((از سوى پروردگار عالميان نازل شده )) (تنزيل من رب العالمين ).
خـدائى كـه مالك و مربى تمام جهانيان است اين قرآن را براى تربيت انسانهابر قلب پاك پيامبرش نازل كرده است , و همان گونه كه در جهان تكوين مالك و مربى اوست , در جهان تشريع نيز هرچه هست از ناحيه او مى باشد.
(آيـه )ـ سـپـس مـى افـزايد: ((آيا اين سخن را [ قرآن را با اوصافى كه گفته شد]سست و كوچك مى شمريد))؟! (افبهذا الحديث انتم مدهنون ).
در حـالـى كـه نـشـانه هاى صدق و حقانيت از آن به خوبى آشكار است و بايدكلام خدا را با نهايت جديت پذيرفت و به عنوان يك واقعيت بزرگ با آن روبرو شد.
(آيـه )ـ در ايـن آيـه مـى فـرمـايـد: ((و بـه جاى شكر روزيهائى كه به شما داده شده آن را تكذيب مى كنيد))؟ (وتجعلون رزقكم انكم تكذبون ).