بازگشت

سه گروه مهاجران و انصار و تابعان و صفات برجسته هركدام


قـرآن هـمچنان بحث آيات گذشته پيرامون مصارف ششگانه ((فيئ )) ـاموال وغنائمى كه جنگ عائد مسلمين مى شودـ را ادامه مى دهد, كه در حقيقت تفسيرى براى يتيمان و مسكينها و بيش از همه تفسير ((ابن السبيل )) است .
مـى فرمايد: اين اموال ((براى فقيران مهاجرانى است كه از خانه و كاشانه واموال خود بيرون رانده شدند)) (للفقرا المهاجرين الذين اخرجوا من ديارهم واموالهم ).
((آنـها فضل خداوند و رضاى او را مى طلبند و خدا و رسولش را يارى مى كنند, آنها راستگويانند)) (يبتغون فضلا من اللّه ورضوانا وينصرون اللّه ورسوله اولئك هم الصادقون ).
در اينجا سه وصف مهم براى مهاجران نخستين بيان كرده كه در ((اخلاص )) و((جهاد مستمر)) و ((صدق همه جانبه )) خلاصه مى شود.
(آيـه )ـ در اين آيه به يكى ديگر از مصارف اين اموال پرداخته , و در ضمن آن توصيف بسيار جالب و بـلـيـغـى دربـاره طايفه انصار مى كند, و بحثى را كه در آيه قبل درباره مهاجران بود با آن تكميل نموده , مى فرمايد: ((و براى كسانى است كه دراين سرا [ سرزمين مدينه ] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند))(والذين تبوؤ الدار والا يمان من قبلهم ).
تعبير به ((تبوؤ)) نشان مى دهد كه انصار نه تنها خانه هاى ظاهرى را آماده پذيرائى مهاجران كردند كـه خـانه دل و جان و محيط شهر خود را تا آنجا كه مى توانستند آماده ساختند و اينها همه قبل از هجرت مسلمانان مكه بوده است , ومهم همين است .
سـپـس بـه سه توصيف ديگر كه بيانگر كل روحيات انصار مى باشد پرداخته ,چنين مى گويد: آنها چـنـان هستند كه : ((هر مسلمانى را به سويشان هجرت كنددوست مى دارند)) (يحبون من هاجر اليهم ).
و در ايـن زمينه تفاوتى ميان مسلمانان از نظر آنها نيست , بلكه مهم نزدآنان مساله ايمان و هجرت است , و اين دوست داشتن يك ويژگى مستمر آنهامحسوب مى شود.
ديـگـر ايـن كـه : ((و در دل خـود نـيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى كنند)) (ولا يجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا).
نـه چشم داشتى به غنائمى كه به آنها داده شده است دارند, و نه نسبت به آنها حسد مى ورزند و نه حتى در درون دل احساس نياز به آنچه به آنها اعطا شده مى كنند.
و در مـرحـلـه سـوم مـى افـزايد: ((و آنها را بر خود مقدم مى دارند هرچند خودشان بسيار نيازمند باشند)) (ويؤثرون على انفسهم ولوكان بهم خصاصة ).
و به اين ترتيب ((محبت )) و ((بلندنظرى )) و ((ايثار)) سه ويژگى پرافتخارآنهاست .
((ابـن عـباس )) مفسر معروف اسلامى , مى گويد: پيغمبرگرامى اسلام (ص ) روزپيروزى بر يهود بـنى نضير به انصار فرمود: ((اگر مايل هستيد اموال و خانه هايتان را بامهاجران تقسيم كنيد, و در ايـن غنائم با آنها شريك شويد, و اگر مى خواهيد اموال وخانه هايتان از آن شما باشد و از اين غنائم چيزى به شما داده نشود))؟!.
انصار گفتند: هم اموال و خانه هايمان را با آنها تقسيم مى كنيم , و هم چشم داشتى به غنائم نداريم , و مهاجران را بر خود مقدم مى شمريم , آيه فوق نازل شد و اين روحيه عالى آنها را ستود.
و در پايان آيه براى تاكيد بيشتر روى اين اوصاف كريمه , و بيان نتيجه آن مى افزايد: ((و كسانى كه از بـخـل و حـرص نـفس خويش بازداشته شده اند,رستگارانند)) (ومن يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون ).
در حـديثى مى خوانيم كه امام صادق (ع ) فرمود: ((شح از بخل شديدتر است , بخيل كسى است كه در مـورد آنـچـه دارد بـخـل مـى ورزد, ولـى شحيح هم نسبت به آنچه دردست مردم است بخل مى ورزد و هم آنچه خود در اختيار دارد, تا آنجا كه هرچه رادر دست مردم ببيند آرزو مى كند آن را بـه چـنـگ آورد, خواه از طريق حلال باشد ياحرام و هرگز قانع به آنچه خداوند به او روزى داده نيست )).
(آيـه )ـ در ايـن آيه سخن از گروه سومى از مسلمين به ميان مى آورد كه باالهام از قرآن مجيد در مـيـان ما به عنوان ((تابعين )) معروف شده اند, و بعد از مهاجران و انصار كه در آيات قبل سخن از آنها به ميان آمد سومين گروه عظيم مسلمين راتشكيل مى دهند.
مى فرمايد: (((همچنين ) كسانى كه بعد از آنها [ مهاجران و انصار]آمدند و مى گويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما پيشى گرفتندبيامرز, و در دلهايمان حسد و كينه اى نسبت به مـؤمـنان قرار مده , پروردگارا! تومهربان و رحيمى )) (والذين جاؤ من بعدهم يقولون ربنا اغفرلنا ولا خوانناالذين سبقونا بالا يمان ولا تجعل فى قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا انك رؤف رحيم ).
بـه ايـن تـرتيب ((خودسازى )) و ((احترام به پيشگامان در ايمان )) و ((دورى از كنيه و حسد)) از ويژگيهاى آنهاست .
تـعـبـير به ((اخوان )) (برادران ) و استمداد از خداوند رؤف و رحيم در پايان آيه همه حاكى از روح مـحـبـت و صـفـا و بـرادرى اسـت كه بر كل جامعه اسلامى بايد حاكم باشد و هركس هر نيكى را مى خواهد تنها براى خود نخواهد.
ايـن آيـه تـمـام مـسلمين را تا دامنه قيامت شامل مى شود, و بيانگر اين واقعيت مى باشد كه اموال ((فـيئ )) منحصر به نيازمندان مهاجرين و انصار نيست , بلكه سايرنيازمندان مسلمين را در طول تاريخ شامل مى شود.