بازگشت

محبت به كفاري كه سر جنگ ندارند


در ايـنجا همچنان بحث پيرامون قطع رابطه با مشركان ادامه مى يابد, و از آنجاكه اين قطع رابطه يـك نـوع خـلا عاطفى براى جمعى از مسلمانان ايجاد مى كرد,خداوند براى پاداش آنها و رفع اين كـمبود به آنها بشارت داده , مى فرمايد: ((اميداست خدا ميان شما و كسانى از مشركين كه با شما دشـمـنـى كردند (از راه اسلام )پيوند محبت برقرار كند)) (عسى اللّه ان يجعل بينكم وبين الذين عـاديتم منهم مودة ).
و ايـن امـر سرانجام تحقق يافت , سال هشتم هجرى فرارسيد و مكه فتح شد واهل مكه به مصداق يدخلون فى دين اللّه افواجا گروه گروه مسلمان شدند, و آفتاب ايمان با گرمى محبت و دوستى تابيدن گرفت .
بـه هـرحـال اگـر كـسانى كه مورد علاقه مسلمانان هستند از خط مكتبى آنان جداشوند نبايد از بـازگـشـت آنـهـا مـايـوس شد, چرا كه خداوند بر همه چيز قادر است ,اوست كه مى تواند دلها را دگـرگـون سـازد, و اوسـت كـه گـنـاهـان و خطاهاى بندگانش رامى بخشد, لذا در پايان آيه مى افزايد: ((و خداوند تواناست و آمرزنده و مهربان است )) (واللّه قدير واللّه غفور رحيم ).
(آيـه )ـ ايـن آيـه شرح و توضيحى است بر مساله ترك رابطه دوستى بامشركان , مى فرمايد: ((خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه با شما در امر دين پيكار نكردند و شما را از خـانـه و ديارتان بيرون نراندند نهى نمى كند)) (لا ينهيكم اللّه عن الذين لم يقـاتلوكم فى الدين ولم يخرجوكم من ديـاركم ان تبروهم وتقسـطوا اليهم ).
((چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد)) (ان اللّه يحب المقسطين ).
(آيـه )ـ ((تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى كند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شـمـا را از خـانـه هـايتان بيرون راندند يا به بيرون راندن شما كمك كردند و هركس با آنان رابطه دوسـتـى داشـتـه بـاشـد ظـالـم و ستمگر است )) (انمـاينهيكم اللّه عن الذين قـاتلوكم فى الدين واخرجوكم من ديـاركم وظاهروا على اخراجكم ان تولوهم ومن يتولهم فاولئك هم الظالمون ).
از دو آيـه فـوق يـك اصـل كـلـى و اسـاسى در چگونگى رابطه مسلمانان با غير مسلمين استفاده مى شود, نه تنها براى آن زمان كه براى امروز و فردا نيز ثابت است , و آن اين كه مسلمانان موظفند در بـرابر هر گروه و جمعيت و هر كشورى كه موضع خصمانه باآنها داشته باشند و برضد اسلام و مسلمين قيام كنند, يا دشمنان اسلام را يارى دهندسرسختانه بايستند, و هرگونه پيوند محبت و دوسـتـى را بـا آنها قطع كنند اما اگر آنهادر عين كافر بودن نسبت به اسلام و مسلمين بى طرف بمانند و يا تمايل داشته باشند, مسلمين مى توانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند البته نه در آن حد كه بابرادران مسلمان دارند, و نه در آن حد كه موجب نفوذ آنها درميان مسلمين گردد.
آيـه ـ شـان نـزول : در شان نزول اين آيه و آيه بعد آمده است كه :رسول خدا(ص ) در ((حديبيه )) با مـشـركـان مـكه پيمانى امضا كرد يكى از موارد پيمان اين بود كه هركس از اهل مكه به مسلمانان بپيوندد او را بازگردانند, اما اگر كسى ازمسلمانان اسلام را رها كرده به مكه بازگردد مى توانند را برنگردانند.
در ايـن هـنـگام زنى به نام ((سبيعه )) اسلام را پذيرفت , و در همان سرزمين حديبيه به مسلمانان پيوست , همسرش خدمت پيامبر(ص ) آمد و گفت : اى محمد!همسرم را به من بازگردان , چرا كه اين يكى از مواد پيمان ماست , و هنوز مركب آن خشك نشده .
آيه نازل شد و دستور داد زنان مهاجر را امتحان كنيد.
ابـن عـبـاس مى گويدS( امتحانشان به اين بود كه بايد سوگند ياد كنند هجرت آنهابه خاطر كينه با شوهر, يا علاقه به سرزمين جديد, و يا هدف دنيوى نبوده بلكه تنهابه خاطر اسلام بوده است .
آن زن سـوگند ياد كرد كه چنين است در اينجا رسول خدا(ص ) مهريه اى را كه شوهرش پرداخته بـود و هزينه هائى را كه متحمل شده بود به او پرداخت و فرمود:طبق اين ماده قرارداد تنها مردان را بازمى گرداند نه زنان را.