| جواب: 
 نميدانيم مطلب فوق چه اندازه صحت دارد. بر فرض صحّت حتماً جهاتي دارد، از جمله:
 
 1- گرسنگي و تشنگي، سستي و بي حالي و در نتيجه كم حرفي ميآرود.
 
 2- ماه رمضان ماه خداوند متعال است. او بندگان خود را به مهماني دعوت كرده است. روزه داران به ويژه دانايان چون به اين امر آگاهي دارند و خود را بر سفره او ميبينند و مهمان او ميدانند، از هر چيزي كه دور از شأن مهمان خالق هستي باشد، پرهيز ميكنند.
 
 3- آن طوري كه بزرگان گفتهاند: روزه سه قسم است: عام، خاص، خاص الخاص.
 
 عام روزهاي است كه شخص تنها از مبطلات روزه خودداري كند؛ يعني از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن و آشاميدن و... خودداري نمايد.
 
 خاص، روزهاي است كه شخص علاوه بر امساك، از مبطلات اعضا و جوارحش روزه دار باشد؛ يعني همان طور كه تشنه و گرسنه است، چشم و گوش و ساير اعضاي خود را از ارتكاب گناه باز دارد.
 
 خاص الخاص، روزهاي است كه شخص هم از مبطلات روزه پرهيز كند و هم اعضاي خود را از ارتكاب گناه مصون بدارد و هم يك لحظه از ياد و ذكر خدا و كمك به مستمندان غافل نباشد و فكر گناه را در ذهن خود نپروراند.
 
 مؤمنان به خصوص روحانيان و معلمان بينش چون به اين مطلب آگاهي دارند و شناخت و دركشان در اين خصوص بيش از ديگران است، در حال روزه كم ميخندند و بيش از همه تواضع دارند.
 
 ماه مبارك، مه قرآن و ماه دعا و نيايش و بندگي و عبادت حضرت حق است.
 
 لذا مؤمنان كم ميخندند و چون مردم را بنده خدا ميدانند، به احترام خدا نسبت به آنان فروتني ميكنند.
 
 
 
 
 |