بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها
موضوع اصلي:كلام و دين پژوهي
موضوع فرعي:دين و سياست-تاريخچه سكولاريسم-مسيحيت كلي
سؤال:در مورد جدايي دين از سياست كه امروزه بعضي ها سر داده اند توضيح دهيد؟
جواب:

جدايي دين از سياست شعار جديدي نيست. اين روي كرد پس از خيزش علمي اروپا در جهان غرب طرفداران زيادي پيدا كرد و عامل اصلي آن از يكسو نقايص و تحريفات پديد آمده در متون ديني مسيحيت بود كه شديدا وثاقت آنها را زير سوءال مي برد و از سوي ديگر عملكرد ارباب كليسا كه خود را نمايندگان خدا خوانده و پاپ را معصوم دانسته و با چنگ اندازي به دستگاه سياست شديدا به ثروت انبازي تكاثر افزون خواهي و مصادره و تملك بي حد و حصر اراضي مي پرداختند. چنين سيماي تيره اي از حكومت به نام دين ضربه هاي بزرگي بر پيكر دين و دين باوري وارد ساخت و روشنفكران را به انديشه بيرون راندن دين از صحنه سياست اجتماع و حتي مسائل فرهنگي رهنمون شد. از طرفي نيز طمع ورزان دنيا طلبي كه برخي از تعاليم اخلاقي و فرهنگي دين را مانع هواهاي نفساني خويش مي يافتند از اين آب گل آلود ماهي گرفته و براي گسترش سلطه سرمايه داري خود بهترين چاره را در محصور ساختن دين در زندان فرديت يافتند. مجموع اين عوامل باعث شد كه اين تفكر در جهان غرب جا بيفتد كه اساسا دين يك مسأله فردي بيش نيست و تنها تنظيم كننده در رابطه فرد با خداست و قلمرو اجتماع و سياست براي آن منطقه ممنوعه مي باشد. اشتباه بزرگ بسياري از به اصطلاح روشنفكران جامعه ما نيز اين است كه يك اشتباه بزرگ تاريخي را - كه در يكسوي عالم رخ داده - تعميم مي دهند و اسلام و روحانيت را نيز با مسيحيت و ارباب كليسا مقايسه مي كنند در حالي كه «ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است». با اندك تأملي در متون ديني مي توان دريافت كه بسياري از احكام نوراني اسلام احكام سياسي و اجتماعي است و رهبران و پيشوايان ديني ما نيز چون پيامبر و اميرالمومنين (ع) عالي ترين مدل حكومت را در طول تاريخ بشري عرضه كرده و پياده كرده اند. امام امت نيز با جديت و قاطعيت بر تفكيك ناپذيري دين و سياست تأكيد مي ورزيدند و حركت انقلابي ايشان نيز پرتوي از همين طرز تفكر است.