بازگشت

گروه: اخلاق و عرفان اسلامي
 
 
مرکز پاسخگو:مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها
موضوع اصلي:اخلاق و عرفان
موضوع فرعي:آثار عبادت
سؤال:از كجا تشخيص دهيم كه عبادت و نماز و روزه هاي ما موجب افزايش كمال ومعنويت شده است
جواب:

عبادات هدف و فلسفه اي دارند كه اگر انسان به آن بي توجه باشد نصيبي از آن نمي برد. اگر انسان شرايط باطني عبادات را رعايت نكند، بهره لازم از عبادت را نخواهد برد. كساني كه رنج و مشقت عبادت را بر خود هموار ، اما از روح عبادت غافلند. عبادات آنها به جاي اين كه در روحشان خشوع و خضوع و كمالات ديگر را به وجود آورد، عجب و غرور و رذايل ديگر را ايجاد مي كند. چنين عبادتي قطعاً جز خستگي نتيجه اي ندارد، اما نبايد اين نكته كسي را از انجام عبادت باز دارد و نا اميد كند؛ بلكه فقط هشداري است كه انسان مراقب باشد عبادتش داراي باطن باشد و روح عبادت را دريابد و عبادتش همراه با خشوع و حضور قلب باشد. تا از آن بهره برده و مصداق اين آيه قرار گيرد: {M{/Bوَ مِنَ اَللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسي أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً{w1-13w}{I17:79I}/}M}. نماز شب اگر با حضور قلب باشد در نهايت مقام محمود را در پي خواهد داشت كه منتهاي آرزوي سالكان طريق حق است. فلسفه عبادات را تنها در پرتو بينش توحيدي اسلام ، مي توان دريافت كرد. بديهي است تا زماني كه ابعاد مختلف اين بينش، به درستي شناخته نشود، جايگاه عبادات و هم چنين ديگر برنامه هاي عملي آن، روشن نخواهد شد. در بينش اسلام و اديان توحيدي، انسان و مجموعه هستي، آفريده هاي خداوند و در مسير حركت به سوي او و معرفت مبدأ خويشند. در اين ديدگاه، هيچ غايتي جز معرفت خداوند براي انسان متصوّر نيست و كمال انسان، تنها در اين محدوده رقم مي خورد و تمامي جاذبه هاي ديگر، جملگي براي به حركت درآوردن آدمي و فراخوان وي به معرفت خداوند هستند. در اين مسير است كه «عبادت» جايگاه خود را پيدا مي كند؛ آن هم به صورت عبادتي موزون و حساب شده كه بايد به صورت خاصي به جاي آورده شود. بدون اين عبادت، سرّ حيات بي رنگ خواهد شد و انسان در بيغوله جاذبه هاي ديگر، راه اصلي را به فراموشي خواهد سپرد. مثلاً نمازهاي پنج گانه در تمامي عمر، همانند تابلوها و چراغ هايي است كه در مسيري سخت، طولاني و پرحادثه، انسان را به تبعيت از خود فرا مي خواند تا او را از پرتگاه هاي سقوط و گزند حوادث سنگين، باز دارد. بدون نماز، آدمي در مسير زندگي، گوهر عبوديت خويش را در برابر ذات لايزال احديت به فراموشي خواهد سپرد و در نتيجه از كمال خويش باز خواهد ماند. از همين رو، تمامي پيامبران الهي و كتاب هاي آسماني، آدمي را به نماز دعوت كرده اند. آن چه گفته شد، تنها اشاره اي كوتاه به فلسفه فردي نماز بود و نماز و ديگرعبادات ، از جهات مختلف اجتماعي، فرهنگي، سياسي و... داراي حكمت هاي عميقي است. نماز، عملاً موجب همبستگي مسلمانان و احساس روح يكرنگي در بين آنان است؛ چرا كه همه آنان به يك شكل و به سمت يك قبله نماز مي گذارند و اين موضوع، پيامدهاي ارزنده اي خواهد داشت. در مورد احساس شما نسبت به عبادات ، به نظر مي رسد كه شما بايد انديشه و مطالعه عميق، تجسّم درستي از نماز و فلسفه آن در خود ايجاد كنيد.