بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:در روستاي ما افرادي به عنوان هيأت امناي مسجد هستند كه بعد از ساختن مسجد هيچ گونه فعاليت فرهنگي و تبليغي ندارند و برخي از آن ها غير از ماه رمضان به مسجد نمي آيند و از عضويت در هيأت هم استعفا نمي دهند؛ از طرفي جوانان محل هم در معرض خطر تهاجم فرهنگي و انحراف قرار دارند؛ تكليف ما چيست؟


جواب:

جا دارد به حساسيت، غيرت ديني، فرهنگي واجتماعي شما آفرين بگوييم. توجه جناب عالي را به نكاتي چند جلب مي نماييم:

1ـ خداوند به همه اهالي و مؤمنين روستاي شما كه همت نموده و مسجدي ساخته اند پاداش خير عطا فرمايد. اين كار نشانگر عشق و علاقة ايشان به مسجد و اقامة شعائر ديني و ارزشي است.

با اين حال، ساختن مسجد، هر چند نيكو بنا گردد و با فرش هاي ديبا و كاشي هاي زيبا، زينت يابد، در درجه اول اهميت قرار ندارد، زيرا زينت مسجد به حضور گسترده نمازگزاران و فعاليت هاي فرهنگي و دي[ني در آن است كه در اين ميان، حضور هيأت امناي مسجد نيز جلوه اي خاص خواهد داشت و اين عزيزان نبايد از آن غافل باشند و سعي كنند حضورشان بيشتر و چشمگيرتر باشد.

2ـ شكي نيست كه در كارهاي فرهنگي و تعظيم شعاير اسلامي، استفاده از تمامي امكانات و مشاركت همه جانبة اهالي، بستر و زمينه فعاليت ها را آماده تر و رسيدن به اهداف را آسان تر مي سازد. از افرادي چون شما، انتظار مي رود با زباني نرم و خوش و توأم با احترام و حفظ عزت افراد ـ به خصوص بزرگان، معتمدان و هيأت امناي مسجد ـ از آنان بخواهيد كه در اين حركت فرهنگي حضور بيشتري داشته باشند، تا جوان تر ها بتوانند از تجربيات و حمايت هاي همه جانبة آنان استفاده كنند و خداي ناكرده بر خورد ناصحيح موجب بريدن افراد از مسجد نشود.

3ـ نيامدن و عدم حضور افراد (حتي هيأت امنا) به مسجد به هر دليل، مسئوليت را از دوش شما عزيزان بر نمي دارد و همان طور كه اشاره كرديد، در عصر تهاجم فرهنگي كه دشمنان و بدخواهان مبارزه اي جدي را عليه دين و دنيا و نسل و ناموس ما آغاز كرده اند، مي بايست كمربند ها را محكم بست و همت ها را چند برابر ساخت تا بتوانيم از اين بحران با افتخار و سربلندي به در آييم. لذا هيت امناي هيچ مسجدي حق ندارند مانع فعاليت هاي ديني و فرهنگي شوند و در كارهاي فرهنگي نيز نيازي به تأييد يا حضور آنها نيست.

[1] توضيح المسائل مراجع، مسئلة 1453؛ و آيت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 412 و 413.