بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:نوجواني پانزده ساله و در مقطع راهنمايي پايه سوم مشغول به تحصيل هستم . در تمام دوران تحصيل معدلم از بيست , كم تر نبوده است . از وقتي خود را شناختم , ناظر جنگ و جدال و دعواي پدر سنگ دل و مادر مهربان هستم . با كوچك ترين عكس العملي پدر سنگدلم مرا و چهار خواهر و سه برادرم را از خانه بيرون مي كرد و دركوچه ها پرسه مي زديم . در عين حال در طول اين مدت در همان جا درسم را مي خواندم .

ما چون زياد هستيم , هميشه با هم دعوا مي كنيم . به همين دليل ميل ندارم از مدرسه به خانه برگردم .

پدرم خواستگارهاي خواهرانم را رد مي كند, روسري ندارم كه سرم را بپوشانم . هر ماهي 50تومان پول توجيبي ندارم . كار مادرم گريه است و بس .

هميشه سردرد دارم و ناراحتي دائمي ديوانه ام كرده است . وقتي مريض مي شوم , فريادرسي جز مادرم بيچاره ام ندارم آن هم كاري از او ساخته نيست . شما بگوييد نوجواني كه در طول عمر خود از ته دل نخنديده و در روزهاي خوب و خوش چيزي برايش نخريده اند, آيا زندگي برايش ارزش دارد؟ گاهي دلم مي خواهد فرياد بزنم و به خدابگويم : چرا مرا آفريدي ؟!.

اخيراً گرفتار وسوسه هاي نفساني شده و خيالاتي به سرم مي زند. هميشه ناراحتم كه مبادا روزي منحرف شدم يابراي هميشه با زندگي خداحافظي كنم , امّا آگهي شما مرا اميدوار ساخت .

استدعا مي كنم مرا ياري كنيد و از اين زندگي پر از درد و رنج نجاتم دهيد.


جواب:

خوهر لعيا پور ملايي , درود بر شما.

از اين كه با ما مكاتبه كرده و مشكلات خود را با ما در ميان گذاشتيد, سپاسگزاريم .

باور كنيد وقتي نامه چند صفحه اي شما را مطالعه كرده و از وضع شما مطلع شديم , خيلي ناراحت و محزون شديم و از خداوند ـ برطرف كنندهء غم ها و رنج ها ـ خواستيم هر چه سريع تر مشكل شما راحل كرده و غم هايتان را برطرف نمايد.

متأسفانه به خاطر دوري و دسترسي نداشتن به خانواده تان عملاً نمي توانيم كاري براي شما انجام بدهيم , اماشايد بتوانيم از نظر فكري به شما كمك كرده و تا اندازه اي نگراني شما را رفع كنيم و مرهمي روي درد شما بگذاريم .

خواهر گرامي , اگر چه زندگي در خانه اي كه بجاي صفا و صميميت و مهر و عطوفت و سرور و شادي , هميشه جنگ و دعو و غم و گريه است , خيلي مشكل و توان فرسا است و در نتيجه ضعف اعصاب و ناراحتي جسمي وروحي , مانند سردرد و افكار پريشان مرا به دنبال دارد, اما اين وضع معلم و مربّي دانايي است كه خوب مي تواندانسان را تربيت كند.

از لقمان حكيم پرسيدند: ادب از كه آموختي ؟ گفت : از بي ادبان يعني چون ديدم بي ادب جايگاه و ارزشي بين مردم عاقل و فهميده ندارد, لذا مؤدب شدم تا ارزشمند شوم و در قلوب مردم جاي بگيرم و حرفهايم در آن هااثر كند.

وقتي از نزديك مشاهده مي كنيد دعوا و جنگ و جدالِ پدر و مادرتان ثمره اي جز غم و اندوه و از هم پاشيدگي ِشيرازهء زندگي و ناراحتي جسماني و روحاني ندارد, بايد تلاش كنيد با هم , مهربان و همدل بوده و اختلاف ودودستگي را كنار گذاشته و با صفا و صميميت در كنار هم زندگي كنيد. با اين كار مي توانيد محيط خانه را آرام كنيد واز ضعف جسماني و روحاني رهايي يافته , در نتيجه از غم و غصه تقريباً نجات پيدا كنيد.

فكر مي كنيم شما از مادر بيش تر طرفداري مي كنيد و اين عمل موجب خشم پدر مي شود و عكس العمل تندي نسبت به شما نشان مي دهد.

اگر همان طور باشد كه ما فكر مي كنيم , بسيار كار ناستوده اي انجام مي دهيد.

فرزند بايد كمال بي طرفي را نسبت به پدر و مادر رعايت بكند و اگر ديدند يكي به ديگري تعدّي كرده و احجاف مي كند راهش اين است كه مؤدّبانه و با شگرد خاصي او را از اين كار باز دارند.

امام حسن و امام حسين 8كه از نظر سنّي كوچك بودند, روزي متوجه شدند پير مردي وضوي كامل نمي گيرد.براي اين كه به او تفهيم كنند وضوي او صحيح نيست . فرمودند: پدر! ما در وضو اختلاف داريم و پيش شما وضواختلاف داريم و پيش شما وضو مي گيريم و قضاوت كنيد وضوي كداممان صحيح است ؟

پير مرد متوجه وضو گرفتن آنان شد و فهميد اين دو بزرگوار خواستند به او بفهمانند وضوي كاملي نگرفته است .از اين رو هر دو را بوسيد و عرض كرد: پدر و مادرم به فداي شما. بسيار متشكريم كه توانستيد با اين عمل مرا متوجه كار غير صحيح خودم بنماييد.

شما هم مي توانيد با اعمال و رفتار و گفتار مؤدبانه و خداپسندانهء خود آن دو بزرگوار را متوجه برخوردناشايستشان بنماييد.

اين طور نيست كه مادرتان هيچ تقصيري نداشته و همهء گرفتاري ها زير سر پدر باشد. البته ممكن است پدربيش تر از مادر تقصيركار باشد.

بر اين اساس همهء برادران و خواهران جمع شويد و تبادل نظر كنيد كه در وقت مناسب با كمال افتادگي و خضوع به پدر و مادر بگوييد: از دعوا و اختلاف چند ساله جز ناراحتي اعصاب و ناراحتي فكري چيز ديگري عايد نشده است و ما امروز بزرگ شده ايم و نياز به آرامش داريم . استدعا مي كنيم به خاطر خودتان و ما از اختلاف دست برداريد و صفا و صميميت را به خانه برگردانيد.

]بسيار بدي كردي و ديدي ثمرش را خوبي چه بدي داشت كه يك بار نكردي ؟!

]اگر تندي كردند, شما آرامش خود را حفظ كنيد و از پرخاش به آنان خودداري نماييد.

خداوند متعال به حضرت موسي و برادرش هراون فرمود: برويد پيش فرعون كه مردي خودخواه و سنگدل وستمگر و طاغي بود و او را امر به معروف و نهي از منكر كنيد منتهي با نرمي و ملايمت با او حرف بزنيد.()

(پـاورقي 1.طه (20 آيهء 44

آيا بهتر نيست به جاي شكوِه از روزگار و شكايت از خداوند عزيز و مهربان كه چرا مرا آفريدي , از خداي عطوف بخواهيد گرفتاري شما را برطرف ساخته و قلب پدر و مادرتان را با هم روؤف گرداند؟ آيا خداوند بدكاري كرده كه عقل و هوش و سلامتي جسمي و روحي و پدر و مادر و برادران و خواهران و آب و هوا و غذا و... به شماعنايت كرده است ؟ آيا شكر نعمت خداوند عزيز اين است كه از او شكايت كنيد كه اي كاش مرا نمي آفريدي ؟!

وجود پدر و مادر ـ هر چند بد اخلاق باشند ـ نعمت بزرگي است كه چيزي نمي تواند جايش را پر كند.

چه خبر داريد از دل بچه يتيمي كه نه پدر دارد و نه مادر؟! چه مي دانيد كه شب و روز او چگونه مي گذرد؟ اوحاضر است تمام متاع دنيا را از او بگيرند و پدر و مادرش را به او برگردانند.

از داشتن نعمت وجود پدر و مادر سپاسگزار باشيد و از خدا بخواهيد سايهء لطف آنان را از سر شما كوتاه نكند.


]شكر نعمت , نعمتت افزون كندكفر, نعمت از كَفَت بيرون كند

]خواهر گرامي , الحمدللّه از هوش و ذكاوت خوبي بر خورداريد. از كيفيت نوشتن نامهء شما مي توند حدس زد بايدفهميده و نكته سنج باشيد. چيزهايي كه شما به عنوان عوامل درد و رنج و غصه نوشتيد, آن قدر مهم نيستند كه طراوت و شادابي زندگي را از شما سلب كرده و در دوران نوجواني با كوله باري از حزن و اندوه , از خدا تقاضاي مرگ كنيد يابخواهيد به زندگي خود خاتمه دهيد!

به گونه اي بايد با اين سختي ها مبارزه و صبر كنيد كه صبر از دست شما ناتوان شود! مگر سرگذشت مردان و زنان نامور سر آمد را نخوانده ايد كه با عبور از همهء شدايد و ناملايمات توانستند خود را به قلهء كمال برسانند؟!

به عنوان نمونه سرگذشت پر از رنج و مرارت دختر هيجده سالهء نبي گرامي اسلام 6حضرت زهرا3ودخترش حضرت زينب 3و برادرزاده اش حضرت سكينه , دختر امام حسين 7را بخوانيد كه چگونه توانستند درمقابل آن همه سختي ها و ناملايمات , بايستند و خم به ابرو نياورند و هيچ گاه از تلاش و كوشش در راه خدا و حقيقت جا نزنند.

وقتي حضرت زينب 3را در كوفه به مجلس عبيداللّه بن زياد لعنة الله عليه وارد كردند, آن نانجيب براي اين كه حضرت را ناراحت كرده و نمك روي زخمش بپا شد, گفت : ديدي خداوند با شما چه كرد! حضرت فرمود: جز نيكي و خوبي چيزي از خدا نديدم . ملاحظه مي كنيد كه آن همه بلا و مصيبت و درد و رنج را ديدند, ولي كوچك ترين شكايتي از خدا ندارند, بلكه با كمال شجاعت و رضايت مي گويند: جز نيكي چيزي از خدا نديديم .

مگر از شما از پيروان حضرت زهرا3و زينب 3نيستيد كه در برابر سختي ها توان خود را از دست داده وشِكوه مي كنيد؟

بايد بدانيد دنيا سرايي است كه با غم و رنج غجين شده است . امير مؤمنان امام علي 7مي فرمايد: .()

(پـاورقي 1له .نهج البلاغه , خطبهء 226 صبحي صالح .

و قرآن مي فرمايد: .()

(پـاورقي 2.انشراح (94 آيه 5ـ 7

امام 7فرمود: .()

(پـاورقي 1.احسان بخش , آثارالصادقين .

ان شاءاللّه گرفتاري شما از اين باب است كه خداوند شما را دوست مي دارد. ائمهء اطهار7براي رفع ناراحتي وغم و اندوه عواملي را ذكر كرده اند كه ما به طور اختصار به چند عامل اشاره مي كنيم :

1 نماز, هر موقع انسان دل تنگ مي شود, خوب است وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند و بعد از آن از خداوندبخواهد ناراحتي او را برطرف سازد.

2 زيارت اهل قبور, براي رفع ناراحتي خوب است به قبرستان برود تا هم با خواندن فاتحه و نثار ثواب آن به ارواح خفتگان در آن وادي خاموشان , روح آنان را شاد كند و هم با ديدن قبور آنان بفهمد پولدار و فقير, سالم ومريض , پير و جوان , غمدار و بي غم و... به طور يكسان در آن جا آرميده اند و بر حسب ظاهر تفاوتي بين آنان وجودندارد.

3 تلاوت قرآن و خواندن دعاهاي برطرف كنندهء غم ها.

در خاتمه اميدواريم با خواندن مطالب فوق توانسته باشيم مقداري از حزن و اندوه شما را برطرف كرده باشيم .