بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:در يكي از كتابهاي حديث، حديثي از رسول اللَّه(ص) نقل شده است كه: حق شوهر بر زن اين است كه روزه مستحبي و بيرون رفتن از خانه را بدون اجازه شوهر انجام ندهد و بهترين لباسها و زينتها را براي شوهرش در خانه بپوشد و هر بامداد و شام خود را بر او عرضه كند و هيچ چيزي بدون اجازه او به كسي ندهد و هيچ شب نخوابد كه شوهر از او خشمناك باشد. زن گفت: يا رسولاللَّه! هر چند شوهر بر او ظلم و ستم كرده باشد؟ فرمود: بلي.

آيا اين حديث درست و قابل قبول است، زيرا كسي كه بر وي ظلم ميشود، باز هم تسليم باشد؟ مگر نه اين است كه بدترين افراد كسي است كه از روي ترس به او احترام كنند و مگر نه اين است كه حضرتعلي(ع) در برابر مردي كه زنش را بيرون كرده بود، شمشير كشيد؟ حال چطور چنين سخني از پيامبر ميتواند باشد كه حتي اگر شوهر ظلم و ستم به زنش روا داشت، زن بايد از او در تمام موارد فوق تمكين كند و لب به اعتراض نگشايد؟


جواب:

اوّلاً هر موقع لطف كرده و احاديثي براي ما ميفرستيد، آدرس و نام كتابي را كه از آن نقل كردهايد، بنويسيد تا ما راحتتر بتوانيم به جوانب امر برسيم.

ثانياً: كلام پيامبر(ص) در مورد اطاعت زن از شوهر در امر زناشويي است. در فقه اسلامي زن بايد خود را از شوهرش دريغ ندارد و اين حقّ مرد است. در حقيقت اين حق مرد نزد همسرش به امانت است و هر موقع مرد اراده كرد و آن را خواست، اگر مانع مشروع ومعقولي در ميان نباشدك زن بايد خود را در اختيار او بگذارد، استمتاع از زن حق مرد است كما اين كه خرجي دادن و اداره زن، بر گردن مرد و حق زن است و هر موقع زن اراده كرد، شوهرش نميتواند از دادن آن امتناع كند.

بنابراين وقتي استمتاع مرد از زنش حق او بود، زن نبايد از دادن اين حق به شوهرش كوتاهي كند، حتي اگر شوهرش از جهات ديگري به زن ظلم كرده باشد. ظلم و اذيت و آزار مردم نسبت به زنش كار حرام و گناه و بسيار بد است، اما مانع از آن نيست كه زن از دادن امانتي كه مرد نزد او دارد، امتناع كند.

يك مثال ساده: اگر كارگري نزد صاحب كار، كار كرد و در پايان كار مزد خواست، آيا صاحب كار ميتواند به آن كارگر بگويد: چون فلان روز به من فحش دادي و يا كتك زدي، من نميخواهم مزد تو را بپردازم؟ مسلّماً اين قابل قبول نيست. كارگر ميگويد: درست است كه من به تو فحش دادم و حقي از تو را پايمال كردم، آن حساب جداگانه دارد، شما ميتوانيد آن را در فرصت مناسب از طريق دادگاه يا از راه ديگر حل و فصل نماييد، ولي فعلاً حقوق مرا پرداخت كن.

از امام سجاد(ع) نقل شده است كه اگر كسي آن شمشيري كه با آن پدرم امام حسين(ع) را كشتند، نزد من به امانت بگذاردك آن را سالم به صاحبش رد ميكنم.(1)

چرا امام سجاد(ع) نميگويد: چون شمر به ما ظلم كرده است، پس من اين امانت را به صاحبش نميدهم؟ آيا ميشود گفت: چون ديگري به ما ظلم كرده است، پس ما هم بايد به او ظلم كنيم؟ اگر مردي به زنش ظلم كرد، آيا زن هم بايد به مردش ظلم كند و گناه را با گناه جبران كند؟ اگر مردي از خرجي دادن و وظائف مربوط به زناشويي اِبا دارد، زن نميتواند از عرضه خود ابا كند، ولي فرض اين كه مردي از بابتهاي ديگر به حق زنش ظلم كرده است. اين ظلمها گرچه حرام و اشتباه است، ولي دليل نميشود كه زن، حق مردش را ندهد. ظلمهاي

مرد حساب جداگانه دارد و حقوق مرد يا زن هم حساب جداگانه دارد. بنابراين نبايد بين مسائل خَلْط كرد و همه را در هم و بر هم محاسبه كرد، بلكه بايد براي هر كدام حساب جداگانه باز كرد و براي هر كدام استدلال و احتجاج متقن و محكمي آورد.

ثالثاً اين حديث ميخواهد تأكيد بر حق شوهر و مسئله اطاعت از شوهر بنمايد، زيرا بسياري از زنان در اين مسئله (زناشويي و اطاعت از شوهر) حق مردهايشان را پايمال ميكنند و به وظايف شرعي و ديني و تعهداتي كه بر آن امضا دادهاند، عمل نميكنند و چون غالباً خانمها اين چنين هستند، حضرت رسول(ص) خواسته است بر اين مسئله تأكيد كند و آن را به زنان گوشزد كند تا بيشتر به آن اهميّت بدهند. در روايات آمده است: اگر سجده بر غير خدا جائز بود به زنان ميگفتم بر مردانشان سجده كنند.(2)

اين مسئله، بسيار مهمّ است و در امر اجتماع وظيفه مردان است كه زنان را اداره كنند. اگر اداره زن و فرزند بر دوش مرد سنگيني ميكند، بايد به نحوي جبران شود. در اجتماعات بشري هميشه نيمي از انسانها، زنها بودهاند كه بايستي اين بخش عظيم به نحوي اداره شوند وگرنه مفاسد اجتماعي و هرزگي و لاابالي گري به وجود ميآيد.

پيامبر عظيم الشأن اسلام در اين حديث نميخواهد بگويد: مرد حق دارد به زنش ظلم كند و هيچگاه ظلم كردن مردي بر زنش را تأييد نميكند، بلكه از يك مطلب مهم پرده بر ميدارد كه اگر زنان وظائف خود را نسبت به شوهرانشان با اخلاق خوب و پسنديده انجام دهند، ديگر مرد به خود اجازه نميدهد به زنش ظلم كند. يكي از علل برخوردهاي ناشايست مرد نسبت به زن، اطاعت نكردن زنان در امر زناشويي است. حيا و صبر زنان در اين مسئله بالاخره مرد را به برخورد ناشايست ميكشاند و أحياناً باعث ظلم به زن ميشود. اگر همسر خود را در معرض شوهرش قرار دهد و خود را بر او عرضه كند و مراعات حال شوهر را بكند، بسياري از تنشها و برخوردها خود به خود حلّ ميشود و كانون زندگي گرمتر و خوشايندتر ميشود. البته اگر مردان به زنان ستم روا دارند و تذكر مفيد نباشد و زن شكايت كند، قطعاً دفع ظلم خواهد شد. چه بسا مردان بايد تعزير شده و شلاق بخورند. اين امر حساب ديگري دارد.

پي نوشتها:

1. بحارالانوار، ج 72، ص 114.

2. همان، ج 17، ص 407، ح 100، ص 247.