بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:چرا علي رغم اين كه امروزه زنان در تحصيل علوم و كسب درآمد و مقامات علمي و سياسي همانند مردان و بلكه در مواردي بهتر و لايق تر از مردانند, باز ديهء قتل زن نصف ديهء قتل مرد است ؟ در مورد نوزاد پسر و دختر در صورتي كه كسي آن ها را سقط كند يا در ديهء اعضا هم همين گونه است . آيا اين تبعيض آشكار عليه زن نيست ؟


جواب:

ديه در اسلام بر معيار ارزش معنوي مقتول نيست , بلكه مربوط به مرتبهء بدن انسان است . ديهء يك انسان بي سواد با ديهء يك انسان عالم يك اندازه است . و همين طور ديهء يك مرد باتقوا با ديهء يك مرد بي تقوا. بنابراين جهات معنوي از قبيل علم , تقوا و سيادت تأثيري در مقدار و كم و زيادي ديه ندارد.

پس ديه مربوط به مرتبهء بدن انسان است و به آن خون بها مي گويند. حال بايد ديد چرا ديهء زن نصف ديهء مرد است ؟ چرا در اسلام به عنوان قانون , ديهء زن نصف ديهء مرد قرار داده شده است ؟ درقرآن آيه اي تصريح ندارد كه ديهء زن نصف ديهء مرد است , ولي در بارهء قصاص فرمود: (1) اين آيه دلالتي بر ديه ندارد. اما في الجمله فرقي بين زن و مرد در قصاص از اين آيه و آيهء (2)استفاده مي شود كه بحث مفصل دارد.

در روايات آمده است : امام صادق 7فرمود: (3)

در روايات اهل سنّت نيز آمده است : (4)

حكم ديه در اسلام با توجه به تفاوت بين زن و مرد تدوين شده است و اين تفاوت نه بر منزلت مرد مي افزايد و نه از مقام زن مي كاهد.() تفاوت مرد و زن به خلقت آنان بر مي گردد و جنبهء خلقي و(پـاورقي 3.با استفاده از زن در آيينه جلال و جمال , آيت اللّه جوادي آملي , ص 355 با تلخيص و اضافات .

فطري دارد. خلقت مرد از جهاتي متفاوت از خلقت زن است .

از توانمندي جسمي و روحي ويژه اي برخوردار است , برخلاف زن كه جنبهء عاطفه و احساس او غلبه دارد. بر اساس اين زيربنا وظائف سخت تري بر مردان تحميل شده است , از قبيل كار وتلاش براي تأمين غذا و پوشاك و مسكن و سائر لوازم زندگيِ زن و فرزندان و ايجاد امنيّت و نگهداري خانه و خانواده و دفاع از آنان در برابر تهاجم بيگانگان و حفظ و نگهداري جامعه و اداره ءاجتماع و حفظ و ايجاد امنيت اجتماعي , كه همه وظائف سختي است كه بر اساس توانايي هاي مرد بر دوش او سنگيني مي كند. زن نيز بر اساس توانايي وجودي خود وظائفي متناسب دارد. آيه ءشريفهء

شده است > ناظر به تفاوت خلقي مرد و زن دارد. جعل قوانين هميشه جنبهء عالم و كلّي دارد, چون مردان غالباً اين چنين اند و زنان غالباً آن چنان هستند, اين احكام قرار داده شده است .

وظائف مرد به گونه اي جدا از وظائف زن مي باشد و باعث شده است كه ارزش اجتماعي و وجودي او بيشتر از ارزش اجتماعي و وجودي زن باشد, نه ارزش انساني , زيرا ارزش انساني مرد باارزش انساني و معنوي زن يكنواخت است . هر دو انسان اند. مرد انسان كاملي است و زن نيز با همين ويژگي هايش انساني كامل است . اگر زن يا مرد ويژگي هاي خود را نداشتند, كامل نبودند. كمال مرد به مرد بودن او است و كمال زن به زن بدون او. بنابراين از جهات معنوي و توانايي رسيدن به كمالات اخلاقي هر دو مساوي اند. در ديه جهات معنوي و كمالات قاتل و مقتول تأثيري ندارد, بلكه ديه , بهاي ارزش وجودي مقتول است . اگر مقتول مرد باشد, ديهء او بيشتر است , به جهت توانايي ها و وظائف سنگيني كه بر عهدهء او بوده و فعلاً بر اثر قتل به جا مانده است . اگر مقتول زن باشد, ديهء اوكمتر است , به جهت ارزش وجودي او اين تفاوت است , نه تبعيض . بين تفاوت و تبعيض بسيار فرق است . كارگري كه از توان كاري بيشتري بهره مند است , تفاوت دارد با كارگري كه ضعيف است وتوانايي كارهاي سنگين را ندارد, مزد آنان فرق مي كند. اگر كارفرما يك كارگر قوي و يك كارگر ناتوان را به طور مساوي مزد بدهد, به حق كارگر قوي ظلم كرده و اين كار بي عدالتي فاحش است .اگر خداوند متعال مقدار ديهء مرد و زن را به طور مساوي قرار مي داد, با عدالت سازگار نبود.

فرموده ايد: در زمان ما زنان در تحصيل و كسب در آمد و مقامات علمي به درجات بالايي دست يافته اند اين ها امتيازات معنوي است و در ديه اين گونه امتيازات لحاظ نمي شود. ثانياً كارهايي كه زنان در جامعه بر عهده دارند, غالباً كارهاي سبك است , از قبيل كار با كامپيوتر يا پزشكي يا كارهاي علمي , كه غالباً كارهاي طاقت فرسايي نيستند, ولي كارهايي از قبيل معدن , بنّايي , آهن ريزي ساختمان , جوشكاري روي اسكلت برج هاي بلند و يا دفاع در مقابل دشمن در مرزها و... كارهاي سختي است كه غالباً زنان نمي توانند از عهدهء آنها برآيند.

(پـاورقي 1.بقره 02 آيهء 178

(پـاورقي 2.مائده (5 آيهء 45

(پـاورقي 3.وسائل الشيعه , ج 19 ص 151

(پـاورقي 4.كنز العمال , ج 15 ص 57