بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:فلسفة روزه و نماز مسافر چيست؟ امروزه كه حمل و نقل سريع شده و مانند قديم كسي مشكل و خستگي ندارد!


جواب:

از آياتي كه دربارة روزه نازل شده استفاده مي شود كه برداشته شدن روزه از مسافر، به جهت آسان گرفتن و آسايش وي بوده است. در آية 184 بقره آمده است: فمن شهد منكم الشهر فليصمه و من كان مريضاً أو علي سفر فعدّة مِن أيّام أخر يريدالله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر؛ پس هر كس ماه رمضان در شهر و وطن خود باشد، بايد روزه بگيرد و هر كس بيمار يا مسافر باشد، در ايّام ديگر روزه بگيرد. خدا آساني را براي شما اراده كرده و مشقّت و سختي را از شما نخواسته است. نماز در مسافرت نيز در آية 101 سورة نساء بيان شده است.

اگر كسي بر خلاف اين حكم عمل كند، يعني مسافر در سفر روزه بگيرد، روزه اش صحيح نيست، به دليل رواياتي كه وارد شده است.

امام باقر(ع) فرمود: گروهي با پيامبر در ماه مبارك رمضان در سفر بودند. پيامبر در سفر روزه نگرفت، ولي برخي از همراهان روزه گرفتند. پيامبر(ص) فرمود: اينان تا روز قيامت از نافرمانان خواهند بود.(1)

امام صادق(ع) فرمود: خدا تصدّق كرده بر مريض و مسافر كه روزه نگيرند. آيا پسنديده است كه صدقة خدا برگردانده شود؟!.(2)

امام صادق(ع) فرمود: اگر فردي در سفر از روي نافرماني وعصيان روزه گرفته و بميرد، بر بدن او نماز نمي خوانم.(3)

برخي از اهل سنّت معتقدند كه عدم وجوب روزه در مسافرت از باب رخصت است، يعني خدا اجازه داده كه مسافر روزه اش را بخورد، ولي اگر روزه بگيرد، صحيح است.

شيعه معتقد است كه عدم وجوب روزه در مسافرت از باب عزيمت است، يعني مسافر نمي تواند و نبايد روزه بگيرد. اگر روزه بگيرد، صحيح نيست و قضاي آن بعد از ماه رمضان بر او واجب است.

اما اين كه در زمان ما مسافرت ها آسان شده و در مدت كمي مسافرت هشت فرسخي انجام مي شود و هيچ خستگي در مسافر احساس نمي شود، بنابراين روزه گرفتن در مسافرت مشكل نيست، پاسخش اين است: علّت و فلسفة واقعي احكام شرعي بر ما معلوم نيست. در روايات حكم شكسته خواندن نماز و روزه نگرفتن را بر سفر هشت فرسخي مبتني كرده، چه مسافر خسته شده و چه خسته نشده باشد. اگر چه آسان گرفتن بر انسان را يكي از حكمت هاي آن معرفي مي كند.

بنابراين ملاك تمام و كمال در قصر و اتمام نماز يا افطار روزه، خستگي و عدم آن نيست، گرچه نوع سفر حتي با وسايل سريع السير خسته كننده است. چون به طور طبيعي كسي كه به مسافرت مي رود و از خانه (كه محل آسايش و راحتي است) فاصله مي گيرد و از خانواده و زن و فرزندان دور مي شود، مشغله هاي ذهني و خستگي روحي و جسمي دارد، اگر چه با وسيلة راحت سفر كند.

اگر ملاك را خستگي و عدم خستگي بگيريم، چه بسا افرادي با شتر مسافرت بيست فرسخ انجام مي دهند، ولي خسته نمي شوند؛ بر عكس افرادي دو فرسخ مسافرت مي كنند و خسته و كوفته مي شوند. پس ملاك بر اساس روايات پيمودن مسافت شرعي يعني هشت فرسخ است. هر كس اين مقدار مسافت را چه در يك روز يا در چند دقيقه بپيمايد، نمازش شكسته خواهد بود و روزه را بايد افطار كند(4) به عبارت ديگر: گرچه يكي از عوامل حكم آسان گرفتن بر بندگان است، امّا قرائن نشان مي دهد كه اين، تنها عامل نمي باشد، زيرا كسي كه با خستگي زياد به مقصد رسيده، در همان زمان كه به مقصد مي رسد، اگر قصد ده روز اقامت كند، نمازش تمام است و روزه هم در اين شرايط واجب خواهد بود. پس ملاك در سقوط روزه و قصر نماز تنها خستگي نيست.

پي نوشت ها:

1. وسائل الشيعه، ج 7، ص 124.

2. همان.

3. همان، ص 125.

4. تفسير الميزان، ج 2، ذيل اية 184 بقره، ص 11.