جواب:
قرآن عكس العمل شديد موسي(ع) را در برابر اين صحنه و در اين لحظات بحراني و طوفاني چنين بازگو ميكند «موسي بيدرنگ الواح تورات را از دست خود بيفكند و به سراغ برادرش هارون رفت و سر و ريش او را گرفت و به سوي خود كشيد»! اعراف/150.
علاوه بر اينها شديداً هارون را مورد سرزنش و ملامت قرار داد و بر او بانگ زد كه آيا در حفظ عقايد جامعه بني اسرائيل كوتاهي كردي و با فرمان من مخالفت نمودي؟
در حقيقت اين واكنش از يكسو روشنگر حال دروني موسي(ع) و التهاب و بيقراري و ناراحتي شديد او در برابر بتپرستي و انحراف آنها بود، و از سوي ديگر وسيله مؤثري براي تكان دادن مغزهاي خفته بني اسرائيل و توجه دادن آنها به زشتي فوقالعاده اعمالشان.
بنابراين اگر فرضاً انداختن الواح تورات در اينجا زنندگي داشته باشد و حمله به سوي برادر كار صحيحي به نظر نرسد، اما به توجه به اين حقيقت كه بدون ابراز اين واكنش شديد و عكس العمل پرهيجان هيچگاه بني اسرائيل به اهميت و عمق خطاي خويش پي نميبردند و ممكن بود آثار بتپرستي در اعماق ذهنشان باقي بماند. اين كار نه تنها نكوهيده نبود بلكه واجب و لازم محسوب ميگرديد.
در اينجا موسي(ع) به قدري ناراحت شد كه در هيچ لحظه از تاريخ بني اسرائيل چنين ناراحتي و خشم شديدي براي او رخ نداد، چون خود را در برابر بدترين صحنهها، يعني انحراف از خداپرستي به سوي گوسالهپرستي ميديد و تمام آثار را در خطر مشاهده ميكرد.
بنابراين انداختن الواح و مؤاخذه شديد برادر در چنين لحظهاي كاملاً طبيعي بود.
|