بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:اينجناب پسر دايي دارم روحاني و سيد و خيلي متدين و مهربان است و احترام خاصي در پيش ما دارد. ايشان چند شغله هستند مثل 1ـ رئيس عقيدتي سياسي نيروي انتظامي يكي از شهرهاست. 2ـ مسؤل دفتر نمايندگي ولي فقيه در همان شهر. 3ـ امام جماعت يكي از مساجد همان شهر. 4ـ استاد حوزه همان شهر. 5ـ در حوزه علميه قم مشغول تحصيل ميباشد 6ـ زمين كشاورزي كه از پدر به رسيده دارد. 7ـ منزل مسكوني كه در قم دارد به اجاره داده است و غيره و همچنين از امكانات اداري مملكت استفاده ميكند و ايام سوگواري روزه هم ميخواند و غيره.

الف ـ آيا براي جوانان بيكار مملكت سؤال نيست كه يك نفر اين همه شغل داشته باشد و بعضي بيكار باشند؟

در صورتي كه مثل پسر دايي عزيز ما روحانيان ديگر هم هستند كه چند شغله ميباشند لطفاً در صورت امكان جواب بنده را بدهيد؟


جواب:



وقتي سخن از چند شغل ميرود ابتدا بايد چند شغل بودن در قانون مشخص گردد.

از نظر قانوني به كسي چند شغله گفته ميشود و از نظر قانوني ممنوع است. كه دو ويژگي اساسي داشته باشد اولاً دولتي باشد ثانياً فرهنگي نباشد.

بنابراين اگر شخص شغل دولتي ثابت داشته باشد، در چند دانشگاه يا حوزه تدريس نيز داشته باشد به اين چند شغله گفته نميشود. چرا كه كار فرهنگي در قانون به عنوان شغل شناخته نشده است. و يا اگر كسي يك شغل ثابت دولتي داشته باشد و در چند شركت خصوصي نيز فعاليت داشته باشد، اينجا نيز قانون منع نكرده است. اين مطلب اول.

اما نكته دوم كه بايد روشن شود اين است كه ما يكسري حقوق قانوني و شرعي داريم و يك سري حقوق اجتماعي. همانگونه كه توضيح فرمودهاند اين برادر روحاني تخطي از حقوق قانوني و شرعي ننمودهاند مثلاً مأمور شدهاند به شهري و در آنجا منزل سازماني دادهاند، منزل خودشان را در قم به اجاره دادهاند، و از نظر قانوني و شرعي هيچ تخلفي صورت نگرفته اما يكسري حقوق اجتماعي نيز ما داريم كه توصيههاي اخلاقي اين است، سفارشات معصومين است كه يك انسان مؤمن و مسلمان اگر اهتمام به امور مسلمين نداشته باشد، درد و رنج آنها را درك نكند به ياري مظلومين و ستمديدگان نرسد، حقوق اجتماعي را رعايت نكرده است.

انسان زماني به كمال و قرب الهي ميرسد كه تمام جنبههاي حقوقي را لحاظ كند. لذا ميتوان گفت اين برادر چنانچه در امور رسيدگي به محرومين، برنامهاي در زندگي خود نداشته باشد (كه البته آن هم معلوم نيست زيرا اين گونه امور مناسب است پنهاني انجام گيرد تا بركنار از رياكاري باشد) در آن صورت با ثروت اندوزي راه كمال را بر خود مسدود كرده و اين خود خسران بزرگي است و از طرف ديگر زحمت خود را زياد نموده چرا كه هر چه مال زياد ميشود حرص هم افزوده ميگردد و زحمت حفظ آن نيز خود اشتغال ديگري است كه آثار سوء دنيوي و اخروي آن بسيار است.

اما نكته ديگر كه بايد به آن توجه شود اين است كه رجال استخوان دار و توانمند در بعد معرفت و مديريت و داراي ويژگي امانت داري و تقوا همواره اندكاند. از اين رو به طور طبيعي بهرهگيري از چنين افرادي را نميتوان منحصر در يك زمينه نمود بدليل مسأله كمبود شغل يا به هر دليل ديگري در اينجا اساساً مسئله شغل مطرح نيست بلكه حفظ برخي مسؤليتها و هدايت و سلامت حركت فرهنگي جامعه نياز برتري از مسئله شغل است كه در درجة اول قرار دارد شما به تقوا و پارسايي امام راحل و مقام معظم رهبري واقف هستيد اما چرا آنها مسئوليتهاي متعددي بر دوش داشتهاند آيا ميتوان گفت به دليل كمبود شغل ميبايد تنها در يك زمينه فعاليت ميداشتند؟ البته چنين نيست. شما ميتوانيد همين مطلب را بطور نسبي دربهرة شخصيتها و افراد تعميم دهيد آنگاه روشن ميشود كمبود شغل تنها موضوع مطرح و ملاك قضاوت نيست.