بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:چرا شنيدن آهنگهاي مهيج حرام است . اگر جواب اين باشد كه تأثير شديد وبسيار مضّري برارگانيزم بدن دارد وموجب مثلاً بالارفتن فشار خون وناراحتيهاي عصبي وغيره مي گردد پس چرا سيگار كه امروزه اثرات زيانبار آن به خوبي مشخص است وعامل بسياري از سرطانهاي ريوي وگوارشي وغيره مي شود حرام نيست ؟


جواب:

در پاسخ اين سؤال بايد بگوييم اگر ضرر وزيان هر چيزي براي انسان محرز شد حكمش در دين حرمت است . چنانكه فقها در مورد سيگار فرمودند : حضرت آية الله خامنه اي : استعمال سيگار حرام است در صورت داشتن ضرر معتني به .

حضرت آية الله صافي گلپايگاني : براي هر كس ضرر معتّد به داشته باشد جايز نيست . (1)

در اين مورد اكثر فقها قائل به حرمت هستند . اما درباره موسيقي بايد گفت كه آن هم حرام است . در واقع علت حرمت هر چيزي در اسلام به خاطر ضرر وزياني است كه متوجه انسان مي شود . چه اين ضرر ها متوجه جسم شود يا روح . وبا توجه به اينكه در بعد جسماني ، بدن انسان بسيار پيچيده است ومردم نيازمند اين هستند كه بدانند در اعمال روزانه خود چه بايد بكنند وتكليف چيست ؟ اين احكام پاسخ گوي نيازهاي موجود مردم است ولازم نيست كه حتماً فلسفه هر حكمي هم باآن گفته شود . كما اينكه يك طبيب در معالجه بيماران خود ، ضرورتي نمي بيند كه علت نظر پزشكي خود را براي مريض تشريح كند واگر برخي هم از علت بيماري خود و خاصيت دارو سؤال مي كنند ، طبيب متناسب با فهم بيمار ، پاسخ مي دهد . در اسلام نيز همين گونه است وبراي مصون ماندن مردم از مخاطرات وتأمين حيات جسم وجان آنها ، از طريق وحي ، احكامي به آنها رسيده كه از چه چيز اجتناب كنند وچه چيز را بصورت وجوب انجام دهند تا نيازمنديهاي آنها برطرف شود و اگر جايي هم از فلسفه احكام سؤال شده است انبياء و امامان معصوم (ع) متناسب با فهم سؤال كننده مطالبي را بيان مي فرمودند : انا معاشر الا نبياء نكلم الناس علي قدر عقو لهم (2)



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ) مسائل جديد از ديدگاه علماء ومراجع تقليد ، سيد محسن محمودي ،. ص 148، 147

2 )بحار الانوار -ج 1 - ص 106

پس ملاك حرمت همان ضرر است . وعلت حرمت آن به فلسفه احكام مربوط مي شود ودانستن آن براي همه لازم نيست .

حال اگر علم ، در فلسفه احكام تحقيق كرد ممكن است به مضرات بعضي پديده ها برسد . اما فهم مضرات بسياري از پديده هاي ديگر مشكل است چرا كه اثرات پديده ها فراوان است ودايره فهم علم نسبت به آنها محدود است وهمان مقدار هم علم به آن رسيده است دائماً در حال تغيير و دگرگوني است . نتيجه اينكه اگر ملاك ارزيابي احكام را يافته هاي علمي قرار دهيم به اين تعارض مي رسيم كه اگردنياي علم به صرف نرسيدن به مضرات يك پديده ، آن را جايز بداند چه بسا همان امر در اسلام حرام شده باشد . لذا در برخورد با پديده ها بايد عمل به احكام را به دانستن فلسفه آن متوقف نكنيم و در عين حال از تلاشهاي علمي براي رسيدن به فلسفه احكام غافل نشويم .